یعنی از تابستان ۹۰ که نرخها، اولین رکوردزنیها را تجربه کردند نیمه اول سال هم که به پایان رسید سکه، نیممیلیون تومانی شد اما سریال شگفتیها پایانی نداشت و قطار قیمتها به سوی مرزهای جدید در حرکت بود. در همان روزها محمد کشتی آرای، رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر برای اولینبار از سکه یک میلیون تومانی خبر داد. او معتقد بود که با توجه به پیشبینی تداوم گرانی طلا در بازارهای جهانی و البته افت ارزش ریال ایران در برابر دلار، ارزش واقعی سکه دستکم در آن شرایط یک میلیون تومان است. سکه یک میلیون تومانی در آن روزها البته بیشتر به رویا شباهت داشت تا واقعیت اما رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر تاکید داشت که این رقم دور از ذهن نیست، پیشبینیای که سال به پایان نرسیده، محقق شد. از آن روز تا امروز بازار سکه فراز و فرود بسیاری را پشتسر گذاشته و آن طور که کشتی آرای میگوید، این نوسان کماکان ادامه دارد؛ چون هنوز کفه عرضه و تقاضا در بازار به تعادل نرسیده است و در نتیجه نمیتوان روند و قیمت را حتی برای چند دقیقه بعد هم پیشبینی کرد.
رئیس اتحادیه کشوری طلا و جواهر در شرایطی که قیمت سکه بعد از یک دوره نزول دوباره در مدار صعود قرار گرفته و به سوی ۸۰۰ هزار تومان به پیش میرود، میزبان خبرنگار گسترش صنعت بود و با صبر همیشگی اش به آنها پاسخ داد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
سال گذشته همه سکه یک میلیون تومانی را به چشم دیدند. رقمی که شما قبل از همه آن را پیشبینی کرده بودید، اولین سکه طلایی که به خاطر دارید چند تومان قیمت داشت؟
سکه ۸۰ تومانی، نرخی است که از دوران بچگیام به یاد دارم، در آن زمان یک کیلو طلا، هفتهزار و ۵۰۰ تومان بود که قیمت سکه به مرور زمان افزایش پیدا کرد و تا مقطع قبل از انقلاب در بالاترین قیمت به ۸۰۰ تومان هم رسید. زمان اوایل انقلاب هم به دلیل شرایط خاص آن زمان و باتوجه به بالا رفتن قیمت دلار این نرخ به حدود ۵۰۰تومان رسید. در همان دوره بانک مرکزی مبادرت به واگذاری سکه به مردم کرد. بنابراین از سال ۵۸ با توجه به رشد قیمتهای طلای جهانی و افزایش قیمت دلار که آن هم بهدلیل محدویت در بازار ارز بود، قیمت طلا و سکه بالا رفت. در مقطع سال ۶۶ تا ۶۷ در اوج گرانی سکه، قیمت سکه تمامبهار آزادی به ۱۵ هزار تومان رسید، البته این رقم پس از پذیرش آتش بس، دوباره کاهش یافت و به نرخ ششهزار و ۵۰۰ تومان رسید؛ به هر حال این روند رو به رشد از همان روز تا به امروز ادامه داشته است.
آیا در اوج گرانی سکه در همان زمان، مردم بازهم به سکه به چشم یک کالای سرمایهای نگاه میکردند و بازهم تمایل شدید به خرید و نگهداری سکه در منزلشان داشتند؟
بله همینطور است. در همان زمان هم بهدلیل این که مردم از روند قیمتها بهخصوص قیمتهای جهانی و ارز اطلاع داشتند، توجهها همچنان معطوف به این کالای سرمایهای بود و تمایل برای خرید سکه از همان زمان بالا بود. اما نکته قابل توجه این است که در فرهنگ ما خرید طلا بهعنوان یک کالای سرمایهای به سنت تبدیل شده است؛ به عبارت دیگر، مردم همیشه به طلا و سکه به چشم یک کالای سرمایهای نگاه میکنند. این کالا هم دارای ویژگیهایی است که شاید کالاهای دیگر از آن برخوردار نباشند. به این ترتیب، این نگاه و طرز تفکر با مردم ما همراه بوده است که وقتی احتیاج به پول دارند، سکه تنها کالایی است که قابلیت تبدیل شدن به پول را در کوتاهترین زمان داراست. از سوی دیگر، در گذر زمان بشر به این نتیجه رسیده طلا تنها فلزی است که نه خاصیتش را از دست میدهد، نه اینکه مواد شیمیایی و اسیدها در اثر گذر زمان روی آن تاثیر میگذارند. بنابراین این امتیازی که طلا دارد هیچ کالای دیگر سرمایهای یا مصرفی به طور حتم از آن برخوردار نیست. این محاسن از دلایل علاقه مردم به طلاست که در طول این سالها از آن کاسته نشده است. البته قرار گرفتن سکه در سبد کالایی مردم، وجود موسسات مالی و بانکهایی است که نیازهای مردم را در مواقع ضروری تامین نمیکنند و به این منظور مردم برای رفع نیازهای مالیشان درصدد خریداری سکه برمیآیند تا بتوانند این نیاز را در مواقع ضروری رفع کنند. واقعیت این است که سازوکار موسسات مالی و بانکها در حال حاضر به صورتی است که فقط بهدنبال سود خود هستند و نقش چندانی در رفع نیازهای مردم یا اقتصاد کشور ندارند، این درحالی است که بانکها در سایر کشورها نوعی ابزار برای به جریان انداختن بخش تولید و صنعت کشور محسوب میشوند و به شکلهای دیگر در عرصههای اقتصادی حضور دارند.
به نظر شما منشای التهابهایی که در حال حاضر بازار سکه و طلا را فراگرفته کجاست؟
التهابات در بازار طلا از سال ۲۰۰۸ میلادی آغاز شد؛ یعنی از زمانی که بحران مسکن آمریکا شروع شد و رکود بزرگی را به بازار دنیا تحمیل کرد و بعد از آن به سایر کشورها سرایت کرد، البته قبل از آن نیز میتوان جنگ خلیجفارس را آغازی بر این ماجرا دانست. به هر حال در جریان رکود اقتصادی آمریکا، ارزش ذاتی دلار که مبنای پولی دادوستد دنیا محسوب میشود، روزبهروز ارزش خود را از دست داد و در این شرایط اکثر کشورها که ذخائرشان را با ارز و دلار نگهداری میکردند، با توجه به کاهش قدرت دلار، به فکر جایگزین دیگری افتادند؛ در نتیجه بسیاری از کشورهای ثروتمند که دارای ذخائر ارزی زیادی بودند، ذخائر ارزیشان را تبدیل به طلا کردند، در نهایت هم بار تقاضای سنگینی به بازارهای مالی تحمیل شد و قیمت طلا رو به افزایش گذاشت، به نحوی که ارزش هر اونس طلا از ۶۰۰ دلار به ۱۹۳۰ دلار در سال گذشته رسید.
روند این التهابات در بازار طلای داخل چگونه بوده است؟
با توجه به افزایش قیمتهای جهانی، بازار داخل هم با رشد قیمتها مواجه شد. طبیعی است که با توجه به گسترش رسانهها، مردم در جریان افزایش قیمتهای جهانی قرار میگیرند و با توجه به شرایط روز اقدام به خرید سکه و طلا میکنند. البته دراین بین نباید از افزایش قیمت ارز هم غافل شد، به عبارت دیگر با توجه به نوسان نرخ برابری ریال با ارزهای دیگر، مردم به این فکر افتادند داراییها و سرمایههایشان را به طلا تبدیل کنند البته با توجه به عرضه محدود طلا در بازار، قیمتها در بازار داخل هم رو به افزایش نهاد. به عبارت سادهتر، با افزایش گرایش مردم به خرید طلا با توجه به ثابت بودن و عرضه محدود طلا توسط بانک مرکزی، قیمتها افزایش یافت.
به نظر شما راهکار برونرفت از این شرایط چیست، چگونه میتوان مردم را از خرید طلا و انبار کردن سکه در منازلشان بازداشت؟
واقعیت این است که امکان تعیین تکلیف برای مردم وجود ندارد؛ یعنی نمیتوان به آنها گفت که طلا بخرند یا نخرند. اما نکته این است که به صرف فرونشاندن عطش مردم برای خرید، نمیتوان ذخائر طلایی کشور را در اختیار بازار قرار دهیم؛ چون طلا به نوعی پشتوانه مالی کشورهاست. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. به نظر من بهتر است بهجای اینکه این سرمایهها صرف خرید طلا، سکه و ارز شود و در منازل، گاوصندوقها، صندوقچهها انبار شود، در جریان تولید کشور قرار گیرد که به توسعه اقتصادی کشور بینجامد. با این اوصاف، در حال حاضر شاهد هستیم که سرمایههای ملی به سمت خانههای مردم در حرکت است و این امر از نظر اقتصادی به هیچ عنوان مطلوب نیست، چون این موضوع هر روز به پول ملی کشور آسیب میزند و باعث کاهش ارزش پولی ملی کشور میشود. در صورتی که این سرمایههای سرگردان در بانکها نگهداری شود، بانکها میتوانند با این منابع چرخ تولید را به حرکت درآورند. دراین شرایط طبیعی است که اقتصاد کشور رو به رشد خواهد بود و قیمتها در بازار سکه به این شکل روند صعودی به خود نخواهد گرفت.
آیا در حال حاضر آماری از طلاهایی که در منازل مردم انبار شده است، دارید؟
با یک محاسبه سرانگشتی میتوان میزان طلای موجود در منازل مردم را محاسبه کرد. بهطور متوسط اگر هر سکه تمامبهار آزادی را ۱۰ گرم طلای ۱۸عیار فرض کنیم و براساس آماری که بانک مرکزی در مورد پیشفروشهای سکه و واگذاریها میدهد را در ۱۰ گرم ضرب کنیم، عدد به دست آمده را با حذف شش صفر آن، میتوانیم به تن تبدیل کنیم که رقم طلای ذخیره شده در منازل مردم است. به این ترتیب اگر ۱۰ میلیون سکه پیشفروش شده باشد، با همین شکل محاسبه، ۱۰۰ تن طلا در دست مردم است که اگر طلاهایی را که بهطور معمول و سنتی در خانهها وجود دارد، به آن اضافه کنیم رقم بیشتری به دست خواهد آمد که البته رقم قابل توجهی خواهد بود و برای اقتصاد کشور به هیچ عنوان مطلوب نیست چون این منابع میتواند صرف اشتغالزایی و تولید کشور شود درحالی که در منازل مردم ذخیره شده است.
در این مدت، سیاستهای بانک مرکزی را که در بازار طلا و سکه اعمال شده است چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست بانک مرکزی بهطور کل مثبت بوده است، اما یکی از دلایلی که هنوز در بازار طلا و سکه التهاب وجود دارد، عدم تعادل در عرضه و تقاضاست، چون در حال حاضر نیاز در بازار بیشتر از عرضه است. اما نکته قابل توجه این است که بانک مرکزی به صرف نیاز بازار نمیتواند ذخائر طلای کشور را در اختیار مردم و بازار قرار دهد، بنابراین کنترل این بازار باید با مدیریت خاص صورت گیرد که در همین راستا بانک مرکزی هم سیاست پیشفروش سکه را در پیش گرفت و در کنار آن از ابزارهای جایگزین همچون اوراق مشارکت یا پته استفاده کرد که روش مناسبی بود. اما در این بین، خود مردم بیشترین نقش را درکنترل بازار بهعهده دارند. مردم باید بدانند که رویه تبدیل پول نقد به طلا چندان روش مناسبی برای سرمایهگذاری و سودآوری نیست؛ این بدان معناست که اگر به دنبال کسب سود هستند میتوانند از راههای دیگر همچون بورس به سود برسند. بورسها و حتی بانکها در کنار سوددهی به مردم، میتوانند با جذب منابع، این پولها را در تولید نیز بهکار گیرند که این بسیار خوب است. ورود به بازار طلا و سکه در کنار ریسک مالی که با خود به همراه دارد، تبعات روانی بسیار بدی را نیز در جامعه بهدنبال خواهد داشت. بسیاری از هیجانهایی که به بازار تحمیل میشود، بهطور حتم به فرد هم وارد خواهد شد که تبعات روانی آن در آینده نمود پیدا خواهد کرد. نکته دیگر بحث امنیتی است. وقتی خریدار، سکه را در خانه نگهداری میکند، همواره به فکر مراقبت و نگهدرای سرمایه خود است که این امر حتی در دید و بازدیدهای خانوادهها نیز تاثیر گذاشته است. حتی برای حفظ امنیتی این موضوع، هزینه زیادی بر نیروی انتظامی تحمیل شده است. در کل بانک مرکزی تلاش کرده تبعات علاقه مردم به خرید سکه و طلا را کاهش دهد، هرچند اگر مردم از آن پیروی نکنند، تاثیری نخواهد داشت. جالب این که در روزهای بحران، ناگهان انگشت اتهام بهسوی دلالها و واسطهها نشانه میرود، در حالی که این بازار اصولا دلال و واسطهای ندارد و این خود مردم هستند که با هجوم به بازار و ایستادن در صفهای بلند بر تب و تاب بازار میافزایند که فرهنگسازی در این زمینه میتواند بهترین راهکار باشد.
آیا در حال حاضر با توجه به شرایط فعلی بازار، سکه یا ارز تقلبی هم در بازار است؟
بله، ولی میزان آن بسیار اندک است. وقتی که قیمتها حبابگونه میشود، سکههای غیربانکی هم به نوعی در بازار عرضه، حضور مییابند اما مدتی است قیمت سکه به تعادل رسیده و متقلبان اقدام به ضرب سکههای تقلبی نمیکنند. وقتی که سکههای بانکی موجود در بازار مطابق با قیمتهای جهانی بهفروش میرسد، متقلبان به فکر عرضه سکههای تقلبی به بازار نخواهند بود. در مورد ارز هم وضع بر همین منوال است. هر کالایی که با قیمت اصلی اختلاف قیمتی پیدا کند، طبیعی است که متخلفان و متقلبان شروع به کار میکنند و از بازار آشفته بهره میگیرند؛ در این شرایط هم مردم باید مواظب باشند و از صرافیهای مجاز اقدام به خرید سکه و ارز کنند.
باتوجه به اینکه نمیتوان پیشبینی دقیقی از بازار طلا و سکه داشت، چه عواملی را میتوان در آینده این بازار دخیل دانست؟
آینده بازار غیرقابل پیشبینی است اما میتوان این موضوع را به چهار عامل مرتبط کرد. بحث عرضه و تقاضا، نرخ برابری ارزها، قیمت نفت که تاثیر زیادی بر ارزش دلار دارد و در آخر اتفاقات آنی که به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست. سه عامل اول، تعیینکننده اصلی قیمتها در بازار طلا محسوب میشوند و اما عامل چهارم کاملا غیرقابل پیشبینی است و نمیتوان آن را برخلاف سه عامل اول کنترل کرد. اتفاقات آنی از عواملی است که تاثیر سریعی بر بازار طلا خواهد داشت و ممکن است که در هر حوزهای رخ دهد. چه در حوزه سیاست، چه اقتصاد یا حتی تصمیماتی که برخی مواقع در مسائل اقتصادی و سیاسی گرفته میشود یا اتفاقاتی که در حوزه نفتی رخ میدهد. با توجه به این عوامل میتوان به طور قطع گفت که بازار طلا و ارز قابل پیشبینی نیست.
میزان تولید طلای ایران چقدر است؟
به دلایل رفتار سنتی در کشور، بخصوص در صنف طلافروشان، درحال حاضر آماری از حجم طلای تولیدی کشور وجود ندارد، ولی گزارشها نشان میدهد که میزان تولید طلای خام و شمش کشور از مرز یک تن گذشته است که پیشبینی میشود این رقم به چهار تا پنج تن افزایش یابد. میتوان گفت که بهطور متوسط بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ تن طلا و مصنوعات طلا در کل کشور بهطور سالانه تولید میشود.
با توجه به ممنوعیت عرضه مصنوعات طلای خارجی، اما بازهم شاهد وجود این نوع طلاها در پشت ویترین مغازهها هستیم، آیا با این طلافروشان برخورد میشود؟
در حال حاضر ورود شمش طلا به کشور آزاد است اما واردات مصنوعات طلا همچنان ممنوع باقی مانده اما با توجه به این ممنوعیت بازهم طلافروشان اقدام به عرضه این نوع طلا به مردم میکنند. به هر حال و در مجموع، مصنوعات طلایی خارجی موجود در بازار از سه طریق غیرقانونی، مسافری و فروش اموال تملیکی وارد بازار میشود. این مصنوعات بعضا بهصورت غیرقانونی و برخی از طریق سازمان اموال تملیکی وارد میشود، که مصنوعاتی که از طریق سازمان اموال تملیکی به طلافروشان فروخته شده مشکل قانونی ندارد. تعدادی از این مصنوعات هم از طریق مسافران وارد کشور میشوند، به این صورت که هر مسافر مجاز است تا ۱۵۰ گرم برای مصارف شخصی طلا با خود همراه کند که اگر روزانه ۳۰ هزار مسافر رفت و آمد کنند و هر کدامشان هم بخواهند مقداری طلا خریداری و وارد کشور کنند، این رقم قابل توجهی خواهد بود.
چرا ایرانیها تمایل بیشتری به خرید طلای خارجی دارند؟
این علاقه به سلیقه و نیاز روزمره مردم مرتبط است. ضمن این که شاید بازار داخلی از رفع این نیاز غفلت کرده باشد. گروه متوسط جمعیت کشور ما را بیشتر جوانان تشکیل میدهند، از همین رو این گروه طرحهای مدرن را میپسندند و طبیعی است طرحهای سنتی از گردونه خارج میشود و تمایل به خرید طلاهای خارجی افزایش مییابد. البته تولیدکنندگان داخلی نیز از ۱۵ سال گذشته اقدام به روز کردن واحدهای تولیدی و تعویض ماشینآلات و دستگاهها تولیدیشان کردهاند و سعی در تامین نیازها و سلیقههای مردم دارند؛ به این منظور پیشرفتهای قابل توجهی داشتهایم، بهطوری که برخی از محصولات داخلی میتواند با محصولات خارجی رقابت کند. جالب است بدانید که برخی از همین طلاهایی که پشت ویترین مغازهها به اسم طلای خارجی بهفروش میرود، طلای تولید ایران است، اما به دلیل این که مشتری دوست دارد طلای خارجی خریداری کند این طلاها به اسم خارجی اما با قیمت طلای داخلی بهفروش میرود.
در این شرایط آیا کشور ما توانسته در صادرات طلا موفق باشد؟
قسمتی از محصولات داخلی ما با برندهایی که در کشور وجود دارد، به کشورهای دیگر صادر میشود. بسیاری از کشورها دوست دارند که طلای ایران را خریداری کنند.
در حال حاضر چند واحد طلافروشی در کشور داریم؟
براساس آخرین آمار رسمی، در کل کشور حدود ۲۵ هزار واحد طلافروشی دارای مجوز فعالیت میکند که البته حدود ۱۵درصد این رقم واحدهایی هستند که در حال دریافت جواز یا فاقد جواز هستند. در حال حاضر تمامی واحدهایی که به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند شناسایی و جمعآوری شدهاند و اکنون این واحدها در سطح کشور به حداقل ممکن رسیده است. کد رهگیری که برای تولید مصنوعات طلا صادر شده از دلایل کاهش واحدهای غیرمجاز است.
صنف طلافروشان با چه مشکلاتی دست به گیربان است؟
مالیات، عوارض، قاچاق و دریافت تسهیلات بانکی ازجمله مشکلاتی است که این بخش با آن درگیر است. بحث مالیات، با توجه به فرهنگ مالیات که در کشور نهادینه نشده، یکی از مواردی است که همواره مورد اختلاف صنف طلافروشان و سازمان مالیاتی بوده که البته این فرهنگ در حال نهادینه شدن است. طبیعی است هر اتفاق جدیدی با مقاومت روبهرو میشود و اختلاف نظر وجود دارد که زمان به رفع این مشکلات کمک خواهد کرد. دریافت تسهیلات از بانکها هم همواره یکی از مشکلات اساسی این صنف بوده است. بانکها به این صنف واممیدهند اما وامی که پرداخت میشود، از نظر اقتصادی برای واحدهای تولیدی بهصرفه نیست. سود بالای ۲۰ درصد با توجه به مشکلات و مسائل تولید برای فعالان این بخش بهصرفه نخواهد بود. بسیاری از واحدهای تولیدی وامهای دولتی دریافت میکنند و از تسهیلات ویژهای برخوردارند اما صنف ما از این تسهیلات بهرهمند نیست. بانکها صنف طلافروشان را به عنوان صنفی غیرضرور و پولدار میشناسند و آن را به عنوان یک صنعت هنوز قبول ندارند در صورتی که این صنعت میتواند ارزآوری و سودآوری داشته باشد و در بحث تولید یک شاخص مناسبی در کشور باشد ولی نگاه بانکها به این صنعت یک نگاه لوکس است که باید این نگاه تغییر کند.