EN    AR    KU   

شنبه, 16 مهر 1390 12:40

معرفي استان بابل

11

بابل يکي از استانهاي مركزي عراق است که علاوه بر دارا بودن آثار باستاني زياد يکي از مناطق عمده توليدات كشاورزي عراق به حساب مي آيد.
از ويژگي هاي اين شهر ميتوان به موارد زير اشاره نمود :
جمعيت: يك ميليون و پانصـد هزار نفر
نيروي كار: 878 هزار نفر
مساحت: 5258 كيلومتر مربع
مزرهاي بين المللي: ندارد
مركز استان: حله
شهرهاي مهم: الهاشميه، الاسكندريه، المسيب، المحموديه

توانمندي هاي استان: صنايع نظامي، مونتاژ، نساجي، دامپــروري، كشــاورزي (حبوبات و خرما) و گردشگري

 
زمينه هاي بالقوه براي سرمايه گذاري: گردشگري، ديني، تاريخي، فرهنگي، صنايع مونتاژ، كشاورزي و دامپروري


آموزش و پرورش: در اين استان تنها يك دانشگاه (دانشگاه بابل) وجود دارد كه حدود 12300 دانشجو در آن مشغول به تحصيل هستند.
همچنين 178 دبيرستان، 12 هنرستان و يا مجتمع فني در رشته هاي هنرهاي محلي و سنتي، بازرگاني، فني و كشاورزي و 5 موسسه آموزشي جهت تعليم معلمان وجود دارد.

رشته هاي تحصيلي دانشگاه بابل عبارتند از: حقوق، دندانپزشكي و علوم.

بهداشت استان: در استان بابل 10 بيمارستان با مجموع 1200 تخت وجود دارد. در ابتداي سال 2005 اداره بهداشت اين شهر از احداث 2 بيمارستان 50 تختخوابي (جمعاً 100 تخت) در نزديكي ناحيه هاي الكفل و الشوملي خبر
داد، همچنين تمامي بيمارستان هاي اين  استان نوسازي شدند.

برگزاري دوره هاي بازآموزي براي پرستاران و ساخت خانه هاي بهداشت در سراسر استان از ديــگر برنامه هاي مسئولين بهداشت استان بابل مي باشد.

 
زير ساختهاي استان: استان بابل در جنوب استان بغداد قرار دارد و در نتيجه به حلقه ارتباطي تمامي راه هاي اصلي عراق كه منتهي به پايتخت و ساير مناطق شرقي، غربي و جنوب عراق مي گردد تبديل شده است.
بزرگراه چند بانده بغداد – بصره از اين استان مي گذرد. همچنين جاده هاي اصلي، شهر حله را به كربلا، نجف، ديوانيه و كوت متصل مي نمايد.
خط راه آهن اصلي شمال به جنوب عراق نيز از استان بابل مي گذرد.
يك فرودگاه كوچك نظامي با طول باند حدود 10000 پا در اسكندريه وجود دارد.
همچنين يك فرودگاه نظامي كوچك در شمال شرقي استان كربلا با طول باندي حدود 9700 پا قرار دارد كه عملاٌ جزيي از استان بابل به حساب مي آيد.

اماكن توريستي: استان بابل معدن آثار باستاني است. شهر قديم بابل، يكي از مشهور ترين شهرهاي تاريخ بشريت در اين استان قرار دارد، باغ هاي معلق بابل كه يكي از عجايب هفتگانه جهان بشمار مي رود در اين استان قرار داشت، مجسمه بزرگ شير بابل كه يكي از سمبل هاي هميشگي عراق مي باشد نيز در اين استان قرار دارد.

5

اقتصاد استان: اساس اقتصاد استان بابل را كشاورزي تشكيل مي دهد. 25 در صد نيروي كار استان در بخش كشاورزي فعال مي باشند. با وجود مساحت كم بابل، توليد خرما استان در سال 2003 به 277 هزار تن رسيد و كه مقام اول در ميان تمامي استان هاي عراق را به خود اختصاص داد. مقادير بسيار زيادي از گندم و جو عراق در اين استان توليد مي شود به طبع انبارهاي زيادي براي نگهداري غلات و حبوبات در اين استان وجود دارد.
در رژيم سابق استان بابل مهمترين مركز صنايع مونتاژ عراق بود به همين دليل در بابل نيروهاي ماهر و فني زيادي وجود دارد.
شركت سهامي عام توليد خودرو در اسكندريه قرار دارد که در اين كارخانه انواع شاسي اتوبوس نيز توليد مي شد و تمامي مراحل مونتاژ خودرو در آن صورت مي پذيرد، اين كارخانه به تنهايي نيمي از تريلرهاي عراق را مونتاژ كرده است.
شركت سهامي عام مكانيك نيز در استان بابل قرار دارد. اين كارخانه 4000 نفر را جذب كرده است. انواع تراكتور و لوازم و تجهيزات كشاورزي در اين شركت توليد مي گردد. كارخانه اسلحه سازي قدس نيز در اسكندريه قرار دارد.
صنايع مرتبط با توريسم و گردشگري در استان بابل به دليل وجود برخي از بهترين سايت هاي باستاني و تاريخي عراق بسيار ريشه دار و پرسابقه است. نزديكي به شهر هاي كربلا و نجف نيز موجب شده است كه استان بابل در طول سال پذيراي بسياري از زائران و گردشگران باشد.

2 3 4


كيوان كاشفي، رئيس اتاق بازرگاني كرمانشاه :

اتاق بازرگاني تا حصول نتيجه و تعيين تكليف كليه واحدهاي توليدي اقدامات خود را ادامه خواهد داد.

baresi-made-28

ششمين نمايشگاه و همايش غذاي حلال آسيا در پاكستان از تاريخ 28 الي 30 فروردين ماه 1391 با حضور شركتهايي از كشورهاي انارات، عربستان، قطر، عمان، تركيه، كويت، سنگاپور، اندونزي، مالزي، مراكش، بحرين، تاليند، مصر، ايران، بنگلادش، هند، فرانسه، انگلستان، آمريكا و 57 كشور عضو سازمان كنفرانس اسلامي در مركز نمايشگاههاي بين المللي كراچي پاكستان در فضايي بالغ بر 6000مترمربع برگزار خواهد شد.

جهت كسب اطلاعات بيشتر با تلفن هاي ذيل تماس حاصل نماييد.

77516613 - 77516614 - 77483726 - 021

دانلود فرم تقاضاي شركت در نماشگاه

شنبه, 16 مهر 1390 09:49

جمهوری بلاروس

بلاروس يک سرزمين دور از دريا در اروپای خاوری است، که با کشورهای روسيه، اوکراين، لهستان، لیتوانی و لتونی هم مرز می‌باشد. پايتخت آن شهر مينسک است و شهرهای مهم ديگر آن: برست، گرودنو، گومل، موگليف و ويتبسک هستند.

در بيشتر دوران تاريخ، اين ناحيه که هم اکنون تحت عنوان بلاروس شناخته می‌شود، بخشی از سرزمین‌های ديگر بود که از آن جمله می‌توان به دوک نشین پولاتسک، دوک نشین بزرگ لیتوانی، همسود لهستان- ليتوانی و امپراتوری روسيه اشاره کرد. نهايتاً، در سال ۱۹۲۲ به يک جمهوری در اتحاد شوروی تحت عنوان بلاروسيه SSR تبديل شد. اين جمهوری به طور رسمی در ۲۷ اوت ۱۹۹۰، حاکميت خود را اعلام نمود و در پی فروپاشی کشور شوروی، استقلال خود را به عنوان جمهوری بلاروس در ۲۵ اوت ۱۹۹۱ اعلام نمود. از سال ۱۹۹۴ تاکنون، الکساندر لوکاشنکو رئيس‌جمهور اين کشور بوده است. بلاروس فعلاً در حال مذاکره شت تا هر دو کشور در ميان ساير موارد، اقتصاد خود را در طرحی به نام اتحاديه روسيه و بلاروس با همديگر يکپارچه نمايند. اين کشور هنوز هم متحمل آثار انفجار هسته‌ای در حادثه چرنوبيل در سال ۱۹۸۶ می‌باشد، که در همسايگی جمهوری اوکراين قرار داشت.

از لحاظ رسمی، اين کشور تحت عنوان جمهوری بلاروس شناخته می‌شود، در حالی که نام کوتاه آن بلاروس است. برخی کاربرد عبارت "بلاروسی" را که با استفاده از بيان مستقيم روسی سازی آن بوده، کسر شأن می‌دانند. اين نام به طور نادرست به "روسيه سفيد" ترجمه شده، که اين نام به يک منطقه‌ای جداگانه اشاره دارد.

شنبه, 16 مهر 1390 09:48

تاريخچه نام

از لحاظ تاريخی، نام اين کشور در زبان انگليسی به "روسيه سفيد" اشاره شده است. اما اين نام دقيقاً درست نيست؛ ترجمه درست آن عبارت است از: "روتنيای سفيد" (ناحيه‌ای در اوکراين)؛ که اين اقدام (نادرست) تا امروز نيز در زبانهای ديگر نيز تداوم يافته است.

نخستین کاربرد شناخته شده از کلمه "روسيه سفيد" راجع به بلاروس در اواخر قرن شانزدهم از سوی فردی اروپایی به نام جرومی هورسی صورت گرفت. او اين اصطلاح را برای تشريح امپراتوری ايوان آزارنده بکار برد. طی قرن هفدهم، تزارهای روسی از عبارت "روتنيای سفيد" استفاده نمودند که تلاش می‌کردند ميراث خود را از (سرزمین) همسود لهستان- ليتوانی بگيرند. پس از آن که اين همسود فروپاشيده شد، سرزمین‌هايی که هم‌اکنون بلاروس را تشکيل می‌دهند به طور رسمی تحت عنوان "بلاروس" و"بلاروسی" ناميده شدند و این نام‌ها جایگزین نام‌های ممنوعه "ليتوا" و " ليسوينی" بودند و کاربرد آن شدند.

تلفظ‌های بلو روسيه و بيلو روسيه نقل حروف نام اين کشور بر اساس (تلفظ) روسی است. بلاروس در روزهای امپراتوری روسيه «بلوروسيه» ناميده می‌شد و تزار روسيه معمولاً «امپراتور کل روس ها- روسيه بزرگ، روسيه کوچک و سفيد» خوانده می‌شد. اين کار در سراسر دوران شوروی ادمه يافت، ضمن آن که نام رسمی اين کشور نام جمهوری سوسياليست روسيه شوروی" برای خود انتخاب نموده بود.

برخی از اهالی بلاروس با نام "بلاروسيه" مخالف هستند، چرا که آن نام در نظرشان روزهای تحت حکومت روسيه و شوروی را تداعی می‌نمايد.

در سال۲۰۰۲، يک بررسی اطلاعاتی از سوی وب‌سايت pravapis.org انجام گرفت تا ببينند کدام نسخه از اين نام در اکثر وب سايت‌ها مورد استفاده قرار می‌گيرد. با استفاده از گوگل، وب سايت به جستجوی اصطلاحات گوناگون و عباراتی پرداخت که در آن کلمه " بلاروس" وجود داشت و شکل رسمی کوتاه آن نام برای ٪۹۳ از وب سايت‌ها مورد استفاده قرار گرفته بود. تلفظهای "بلاروسيه" ، "بيلوروسيه" و "بيلوروسيا " در ٪۱ تا ٪۲ از موارد به کار رفته بود.

امروزه تعدادی از زبان‌ها، هنوز از بلاروس به عنوان روسيه سفيد نام می‌برند، همچون " Weiβrussland" در زبان آلمانی، "بياض روسيه" در زبان ترکی يا " Λευκορωσία" لوکوروسيه در زبان يونانی.

شنبه, 16 مهر 1390 09:48

تاريخ

 

بين قرون ۶ و ۸ ام، آنچه که هم اکنون به نام بلاروس ناميده می‌شود تحت سکونت اسلاوها قرار داشت، که هنوز هم بر آن کشور سيطره دارند. کم‌کم اسلاوهای قديمی شرق شروع به برقراري ارتباط با ورنجيان‌ها نمودند و کشوری را تحت عنوان روسيه تشکيل دادند، که عمدتاً نواحی اطراف پولاتسک نوين امروزی در بخش شمالی آن کشور در بر می‌گيرد. در قرن ۱۳ ام، اين کشور به نحو ناهنجاری تحت تاثير حمله مغولها قرار گرفت و نهايتاً بخش‌هايی از روسيه توسط دوک نشين بزرگ ليتوانی بلعيده (تصرف) شد. سرزمين‌های اصلی اين دوک نشين شامل نواحی اطراف شهرهای کرناوه، تراکای، ويلنيوس بودند؛ اما خود دوک نشين اغلب در حال نبرد بود و فتوحات مشهوری را عليه مغول‌ها در شرق، ترکها در جنوب و سرداران تيوتونيک در غرب داشتند. تا قرن ۱۵ ام، دوک نشين بزرگ ليتوانی تا بخش عمده‌ای از اروپای باختری، از دريای بالتيک تا دريای سياه گسترش يافت.

در ۲ فوريه ۱۳۸۶ دوک بزرگ ليتوانی، ولادسلاو دوم جاگييلوا جوگايلا، پادشاه لهستان شد و دوک نشين بزرگ را با لهستان در يک اتحاديه شخصی تحت کنترل يک حکومت درآورد. اين اتحاديه شخصی نهايتاً به ايجاد همسود لهستان- ليتوانی، يک کشور جديد در سال ۱۵۶۹ منجر گرديد. اما تا سال ۱۷۹۵، اين کشور تقسيم شد و بر مبنای تقسيمات همسود لهستان- ليتوانی از طريق الحاق روسيه امپراتوری، پروسيا و اتريش به هم پيوست. مناطق بلاروس تا زمان اشغال آن به وسيله آلمان امپراتوری آلمان طی جنگ جهانی اول به عنوان بخشی از قلمرو روسيه باقی ماند.

نخستین بار بلاروس استقلال خود را در ۲۵مارس ۱۹۱۸ با تشکيل جمهوری خلق بلاروس اعلام نمود. اما اين جمهوری عمر کوتاهی داشت و حکومت آن به زودی پس از خروج آلمان سرنگون شد. در سال۱۹۱۹، بلاروسSSR جمهوری سوسياليست بلاروسيه شوروی BSSR تبديل شد و پس از اشغال ليتوانی شرقی از سوی روسيه، در جمهوری سوسياليست ليتوانی- بلاروسيه شوروی ادغام شد. پس از پايان جنگ لهستان- شوروی در سال ۱۹۲۱، سرزمين‌های بلاروس ميان لهستان و بلاروسيه تازه تاسيس SSR تقسيم گرديد که يک عضو بنيادی اتحاد شوروی جمهوری‌های سوسياليست اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲ شد. در سپتامبر ۱۹۳۹، اتحاد شوروی در نتيجه معاهده مولوتف- ريبنتروپ، به سرزمين بلاروس تحت کنترل لهستان پیوست شد. در سال۱۹۴۱، آلمان نازی عمليات بارباروسا را با حمله به اتحاد شوروی انجام داد.

پس از پايان جنگ بلاروسيه، يکی از ۵۱ امضاء کننده بنياد ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود. بازسازی که پس از جنگ در بلاروس انجام گرفت در مقايسه با جمهوری شوروی آبادانی قابل مقايسه‌ای را به دنبال داشت. در طی اين زمان بلاروس به مرکزی اصلی سازندگی در ناحيه غرب اتحاد جماهير شوروی USSR تبديل شد. افزايش مشاغل باعث سرازير شدن جمعيت مهاجر فراوانی از جمهوری سوسياليست فدراتيو روسيه شوروی به اين کشور گرديد.

طی دوران ژوزف استالین، سياست روسی کردن برای "حفاظت "SSR بلاروسيه در برابر نفوذهای کشورهای غربی آغاز شد. اين برنامه قرار بود در هويت فرهنگی بلاروس ريشه داشته باشد که با عناصر روسی جايگزين شد. اين سياست شامل اعزام روس‌ها از نقاط گوناگون اتحاد شوروی و قرار دادن آن‌ها در نقاط کليدی داخل حکومت SSRبلاروسيه بود. استفاده رسمی از زبان بلروسی و ديگر جنبه‌های فرهنگی نيز به سياست های اتحاد شوروی مسکو محدود می‌شد. پس از مرگ استالین در سال۱۹۵۳، جانشين او «نيکيتا خروشچف» به برنامه روسی سازی ادامه داد، پايتخت SSR بلاروسيه را شهر مينسک قرار داد که " هرچه همه ما زودتر به روسی صحبت کنيم، بايد زودتر کمونسيم را برقرار نماييم.

در سال۱۹۸۶، بخشی از بلاروس تحت تاثير انفجار نيروگاه چرنوبيل قرار گرفت که حادثه در همسايگی اوکراين رخ داد. زمانی که نخست وزير شوروی ميخائيل گورباچف شروع به اجرای برنامه پرستوريکای خود نمود، مردم بلاروس با فرستادن نامه‌ای به وی در دسامبر۱۹۸۶، درباره نزول فرهنگ خود شرح دادند. اين رخداد از سوی مورخین، "چرنوبيل فرهنگی ۱" نام گذاری شده است.

در ژوئن۱۹۸۸، گورهای دسته جمعی در شهر کوراپاتی کشف گرديد. بنا به ادعا آنها، اين گورها در حدود ۲۵۰هزار نفر از قربانيان (دوره) استالین را در خود جای می‌داد. برخی اظهار می‌نمايند که اين کشف گواهی بر اين مسئله است که دولت شوروی تلاش می‌نموده که مردم بلاروسی را از بين ببرد و همين موجب شده تا برخی از آن‌ها خواهان استقلال شوند.

بلاروس در ۲۷ ژولای ۱۹۹۰ موجوديت خود را اعلام نمود و در ۲۵اوت ۱۹۹۱،BSSR با به دست آوردن استقلال کامل خود، رسماً به جمهوری بلاروس تبديل شد. در حدود همان زمان بود که استانيسلاو ششکويچ رئيس شورای عالی بلاروس درمقام رهبری بلندپايه بلاروس گرديد. ششکويچ، در کنار بوريس يلتسين از روسيه و لئونيد کراوچک از اوکراين در ۸ دسامبر۱۹۹۱ در بلاوژسکايا پوشچا در همايشی رسماً انحلال اتحاد شوروی و تشکيل همسود کشورهای مستقل را اعلام نمودند. تا سال ۱۹۹۴، کشور به وسيله الکساندر لوکاشنکو رهبری می‌شد، که مورد انتقاد دولت‌های غربی، (گروه) ناظر حقوق بشر و ديگر سازمان‌های غيردولتی غربی به خاطر سياست‌های داخلی خود به سبک اتحاد شوروی پیشین، واقع شد.

از سال ۲۰۰۵ به نظر می‌رسد که جنبشی در بلاروس به سوی اتحاد دوباره با روسيه صورت گرفته باشد. در نوامبر۲۰۰۵ يک پيش نويس از قانون اساسی برای تصويب به هردو (رئيس جمهور) ولاديمير پوتین و لوکاشنکو تسليم شده است.

اين حرکت، در کنار ديگر موارد، بخشی از طرح ۱۹۹۶ بود که توسط لوکاشنکو و رئيس جمهور پیشین روسيه، بوريس يلتسین برای ايجاد اتحاديه روسيه و بلاروس انجام گرفت
شنبه, 16 مهر 1390 09:47

سياست

جمهوری بلاروس توسط رئيس جمهور و مجلس دوگانه آن مجلس ملی جمهوری بلاروس و مجمع ملی- اداره می‌شود که شامل يک مجلس پايين دستی، مرکب از ۱۱۰ عضو مجلس نمايندگان جمهوری بلاروس مجلس نمايندگان و يک مجلس بالادست با ۶۴ عضو شورای جمهوری بلاروس شورای جمهوری می‌باشد. مجلس نمايندگان اختيار دارند تا نخست وزير بلاروس را منصوب نمايند، اصلاحاتی در قانون اساسی بدهند، به نخست وزير رای اعتماد داده و پيشنهاداتی راجع به سياست خارجی و داخلی بلاروس ارائه نمايند. شورای جمهوری اين قدرت را دارد که مقامات گوناگون دولتی را انتخاب نموده، رئيس جمهور را استيضاح کرده و نيز اختيار دارد تا لوايح مورد تصويب مجلس نمايندگان را قبول يا رد نمايد.

هر يک از اين مجامع می‌توانند هرگونه قانون مصوب از سوی مقامات محلی را در صورتی که مغاير با قانون اساسی بلاروس باشد، رد (وتو) کنند. رئيس جمهور- از سال۱۹۹۴، الکساندر لوکاشنکو- رهبر کشور می‌باشد. دولت، شورایی از وزرا به رياست نخست وزير بلاروس نخست وزير است؛ اعضای شورای وزيران لازم نيست عضو مجلس (قوه مقننه) باشند و از سوی رئيس جمهور تعيين می‌شوند. قوه قضائيه شامل دادگاه عالی و دادگاه‌های ويژه گوناگونی همچون دادگاه قانون اساسی بلاروس است، که به قانون اساسی يا قوانين اجرایی می‌پردازد. قضات دادگاه قانون اساسی از سوی رئيس جمهور انتخاب شده و مورد تاييد شورای (مجمع) جمهوری قرار می‌گيرند.

در بلاروس با اينکه احزاب سياسی وجود دارند که يا موافق يا مخالف رئيس جمهور لوکاشنکو هستند، اکثريت کرسی‌های مجمع ملی توسط افرادی اشغال می‌شود که وابستگی به هيچ يک از احزاب سياسی ندارند. اما سه حزب وجود داند که کرسی‌های مجلس نمايندگان را اشغال می‌کنند: حزب کمونيست بلاروس (۸کرسی)، حزب کشاورزان بلاروس (۳کرسی) و حزب ليبرال دموکرات بلاروس (۱کرسی). دو حزب ديگر که متعهد به حمايت از لوکاشنکو، حزب سوسياليست ورزش دوست بلاروس و حزب جمهوريخواه کار و عدالت می‌باشند که در انتخابات اکتبر۲۰۰۴ هيچ کرسی را به دست نياوردند.

احزاب مخالف، همچون جبهه خلق بلاروس و حزب متحد غيرنظامی بلاروس نيز هيچ کرسی را در آن احراز نکردند UCPB و BPF احزاب ديگری هستند که ائتلاف خلق به علاوه ۵، گروهی از احزاب سياسی مخالف لوکاشنکو، را شامل می‌شوند.

شنبه, 16 مهر 1390 09:46

تقسيمات اداری (اجرایی)

تقسیمات کشوری بلاروس به شش استان voblast تقسیم می شود که شهرهای آن به عنوان مراکز اداری آن نامیده می شوند . شهر مینیسک، واقع در ایالت مینسک، دارای جایگاه ویژه ای از یک زیر مجموعه کشوری است که هیچ یک از ووبلاست ها آن را شامل نمی شود.

تقسيم بند‌ی زير گروهی " ووبلاست" ميراث دوره شوروی می‌باشد. ووبلاست‌ها نيز خود به زيرگروه‌هایی به نام "رايون" ها تقسيم می‌شوند. ترجمه رايج این واژه " بخش " ها يا " نواحی" است. مقامات اداری محلی ("رايسووت" ، "مشاور رايون") از سوی ساکنين رايون انتخاب می‌شوند و مقامات اجرایی محلی ("مديريت رايون") نيز توسط مسئولان بالاتر اجرایی منسوب می‌گردند. به همين صورت، هر ووبلاستی دارای يک مقام قانونگذار خود ("اوبلزووت") بوده که از طرف ساکنان آنجا انتخاب می‌شود و نيز يک مقام اجرایی ("مديريت ووبلاست") که رهبر آن از سوی رئيس جمهور تعيين می‌شود.