EN    AR    KU   
دوشنبه, 05 مرداد 1394 11:02

/به مناسبت 5 مرداد روز ملی کرمانشاه/ مشارکت عمومی به معنای واقعی کلمه، کلید توسعه استان

kermanshahاستان کرمانشاه از لحاظ رتبه صنعتی در بین استان های ایران، هجدهم است. بزرگترین صنعت کارخانه ای ما تصفیه خانه نفت می باشد و قدیمی ترین كارخانه صنایع غذایی استان کرمانشاه، كارخانه قند اسلام آباد است.

 همچنین استان کرمانشاه به سبب موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در میان رشته کوههای زاگرس، از آب و هوا ی متنوعی برخوردار است.
عرض جغرافیایی استان کرمانشاه، کوه ها، غارها، دشت ها، رودخانه ها، چشمه ها، تالاب ها، سراب ها و موقعیت اقلیمی و اکولوژیکی، متوسط بارندگی، رطوبت نسبی و پوشش گیاهی استان ما حاکی از شرایط و زمینه مناسب جهت در مسیر توسعه یافتن است.
اما سوال اینجاست که آیا توسعه پایدار و روند تغییر در نحوه استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها و سمت گیری توسعه تکنولوژی، سازگار با نیازهای حال و آینده استان تا بحال صورت گرفته است؟ در واقع می خواهم بپرسم که چرا اقتصاد استان در یک تعادل سطح پایین گرفتار آمده است؟
چه عواملی می توانند این تعادل سطح پایین را بر هم بزنند و ما را به یک تعادل سطح بالاتری سوق بدهند؟
از یک اقتصاد چهارصد میلیارد دلاری که متعلق به کل کشور است، سهم استان ما با تولید ناخالص داخلی چهار میلیارد دلاری، آیا متناسب با امکانات و توانمندی هایمان هست؟
براستی بد نیست از خودمان در روز غرور آفرین کرمانشاه بپرسیم چرا درآمد سرانه ما دویست و بیست هزار تومان است اما درآمد سرانه کشور چهارصد و سی هزار تومان. چرا یک اختلاف 48 درصدی با هم داریم؟ چرا نرخ بیکاری ما 23 است اما نرخ بیکاری متوسط کشور 13 است؟ چرا نسبت تعداد کارگاه های صنعتی بزرگ به کل کارگاه ها در استان کرمانشاه 13 درصد و در کشور 22 درصد است؟
اگر این مسائل و چالش ها درست درک شوند و صورت بندی صحیحی از آنها ارائه شود و سپس بتوان به یک اتفاق نظر کارشناسی پیرامون آنها دست یافت می توان انتظار داشت که نظام اقتصادی در اتخاذ تصمیم-ها و سیاست ها با دشواری های کمتری مواجه شود.
البته تشخیص مسائل به خودی خود کار دشواری است. هر دوره رونق یا رکودی که ما در حوزه مسائل اقتصادی می¬خواهیم مورد بررسی قرار دهیم اول باید مسائل و مشکلات را به خوبی تشخیص دهیم و بعد در باب آنها تصمیم گیری کنیم، سپس به مرحله اجرا در بیاید و بعد هم تأثیرگذاری آنها را مورد ارزیابی قرار دهیم.
به طور مثال استان با یک نرخ بیکاری بالای 20% رو به رو است. و این معلول پاره ای مسائل دیگر است. باید به این بیاندیشیم که علل به وجود آمدن این تورم و بیکاری چیست؟اگر علل به وجود آمدن آنها را متوجه شدیم آنگاه باید به سراغ سیاست های پولی، مالی و اعتباری و یا سیاست های دیگر برویم.ببینیم ایا نرخ بالای بیکاری استان نتیجه سیاست های پولی و مالیست؟ و یا نتیجه یک سری فرهنگ ها و اخلاق های اشتباه است؟
یکی از مشکلات جدی که در استان کرمانشاه در حوزه ی بهره وری، بازار کار و بیکاری با آن مواجه ایم ، موضوعی بنام امتناع از کار است. آیا این امتناع از کار و تلاش و فعالیت خودش عامل اصلی است یا باز هم این موضوع مربوط می شود به مسائل پولی و مالی؟ آیا این امتناع از کار خودش یک مسئله است که بهره-وری را در استان تا این حد پایین آورده؟ به هر حال این یک مسئله اجتماعی و فرهنگی است و باید راجع به آن بحث شود. در این مسئله نقش کارگزاران اقتصادی و مراکز اتخاذ تصمیم بسیار اهمیت دارد.
حال اگر ما یک مسئله ای را توانستیم شناسایی کنیم و تشخیص دادیم باید سیاستی برایش اتخاذ کنیم، همه کسانی که به نوعی در چرخه زندگی اقتصادی استان نقش ایفا می کنند اعم از دولت، خانوارها، بنگاه ها، احزاب، رسانه ها و انجمن های علمی و صنفی و... که به عنوان بازیگران اقتصادی و اجتماعی هستند باید به مسئولیت خویش عمل کنند. همه اینها باید حربه ها و ابزارهای تحت کنترل خودشان را بکار بگیرند . یکی از مهم ترین اصول جهت دستیابی به توسعه ای موزون و همه جانبه در کلیه زیر بخش ها، پس از شناسایی مسئله، مشارکت عمومی به معنای واقعی کلمه است که این مهم بدون حضور بزرگان وتمامی کارشناسان و صاحبنظران استان و درنهایت کلیه اقشار مردم دست یافتنی نخواهد بود .
بیش از هر چیز ما در استانمان باید به آیین گفتگو توجه داشته و به آن پایبند باشیم. باور کنید که تصمیم-گیری از راه دور کارساز نیست. ما باید باور کنیم در دورانی به سر می بریم که با تمایل و توانایی عظیم استانی برای رشد و توسعه همه جانبه مواجه هستیم و چیزی که خیلی مهم است این است که در استان ما گفتگو صورت نمی گیرد. یک پروسه گفتگوی نظام مند بین اقوام، کارشناسان و صاحب نظران، معتمدین محله، سیاست گذاران و دولت وجود ندارد. بیشتر گفتگوها، گفتگوها و تعاملاتی رقابتی است، نه همکارانه. خیلی دانش و سرمایه اجتماعی و تجربه درون استان نهفته است ولی از آن استفاده نمی شود و این تنها دور میزهای همدلانه گفتگو و تبادل نظر آزاداندیشانه بروز میدهد، متبلور میشود و هم افزایی ایجاد میکند که متأسفانه ارتباط، تعامل و گفتگو، آنچنان که باید و شاید نبوده و این سرمایه ها زمین گیر شده است. اینها عملاً ذخیره دانش بالقوه استان هستند که دیر یا زود از کفمان خواهد رفت و باز باید از هم بپرسیم چرا توسعه در استان در حد لازم و مورد انتظار رخ نداده است.
کلام پایانی اینکه : باید دقت کنیم که توسعه یک پروژه نیست . توسعه را به صورت یک پروسه باید دید. برای اینکه توسعه بیاید نیازمند عوامل بسیار متعددی هستیم که باید دست به دست هم دهند و با هم همکاری کنند تا توسعه رخ دهد.باید برای توسعه بر گردنه مرصاد جوانمردانه مقابل منیت ها و خود خواهی ها و خود برتر بینی ها ایستاد، باید حماسه پنجم مرداد دیگری در استان رخ دهد، با همان همدلی و یکدستی، همه با هم، جدا از هر سلیقه ای دست در دست هم دهیم و استان مستعد خویش را از همه تعاریف باالقوه به مستندات و ویژگی هایی باالفعل و قابل افتخار تبدیل کنیم.

ناصر گلی
دبیر مرکز مطالعات و پژوهشهای اقتصادی اتاق بازرگانی کرمانشاه

خواندن 4002 دفعه آخرین ویرایش در سه شنبه, 06 مرداد 1394 09:22