چرا که در این عرصه تجربه و آموختههای دیگر کشورها و دیگر استانها و مناطق، پیش چشم ماست و با نگاهی به تجربیات و اندوختههای دیگران، میتوان به فعالیت در این عرصه پرداخت و با موفقیت هم همراه شد. البته تداوم و برنامهریزی در این عرصه شاهکلید موفقیت است.
بحث من شامل دو رویکرد و دو فضای جداگانه در سطح کلی میشود و سپس به مقوله سرمایهگذاری در استان اشاره خواهم کرد.
در مقوله کلی اولین رویکرد ما باید بهبود فضای کسب و کار و مساعد و مناسب بودن این فضا باشد. برای کسی که بخواهد سرمایهاش را به اقتصاد کشور یا شهر شما اختصاص دهد، مهمترین اصل وجود فضای مناسب و شرایط مهیا برای سرمایهگذاری است. هرچقدر بتوانیم این فضا را مهیاتر و مناسبتر کنیم، قطعا اشتیاق بیشتری ایجاد خواهد کرد و اگر این تهیه و تدارک تداوم بیشتری پیدا کند، سرمایهگذاران بیشتری رغبت و میل پیدا خواهند کرد تا در فضای مناسب شما سرمایهگذاری کنند. حتی خود سرمایهگذاران، به تشویق دیگر سرمایهگذاران خواهند پرداخت و آنها را به فضای مهیای شما دعوت خواهند کرد. هرچقدر بتوانیم این فضا را تلطیف کنیم و به فعل و انفعالاتی که منجر به سرمایهگذاری میشود، سرعت ببخشیم برگ برنده را در دست گرفتهایم. در این رویکرد فضاهای مختلفی لازم است که یکی از این فضاها پنجره واحد است که با هدف جلوگیری از پراکندهکاری دستگاهها و حذف بروکراسی اداری، در یک مکان واحد همه فعالیتها را متمرکز کرده و به روند اجرای کار سرعت بدهد، اما در عمل این اتفاق، چه در سطح کشور و چه در سطح استان، با توجه به فلسفه وجودی این مراکز، عملیاتی نشده و موفقیتی نداشته است. بنابراین تکیه بر این امر که این مراکز باید به هدف و فلسفه وجودی خود برگردند و تمام دستگاهها مکلف شوند که در کمترین زمان و با تمام توان در خدمت این مرکز باشند، یک نکته کلیدی در عرصه جذب سرمایهگذار است. این بخش به بخشی از سرمایهگذارانی کمک میکند که تکلیفشان مشخص است و شامل سرمایهگذارانی است که در حوزههای خاص و تخصصی خودشان فعالیت دارند و در نقاط مختلف هم اقدام به سرمایهگذاری کردهاند. این دسته در کنار سرمایه، اطلاعات لازم را دارند و شرایط را هم میدانند و تنها به بسترها و شرایط مهیا و امکانات فراهم شده، نیاز دارند تا سرمایهگذاری کنند.
رویکرد دوم زمانی شکل میگیرد که منطقه یا استان یا در سطح ملی براساس مزیتهای منطقهای تصمیم به سرمایهگذاری میگیرد و براساس طرحهای آمایشی، بستههای سرمایهگذاری را تعریف کرده و به سرمایهگذار اعلام میکند که با توجه به موقعیتها و مزیتهای منطقه یا استان یا کشور، در آن سرمایهگذاری کند. بخش دوم هم راهکارها و مسایل خاص خود را دارد. مهمترین اصل در تدوین این بستهها، اول نگاه کارشناسی و دوم تدوین براساس نگاه و به اصطلاح دیدن از چشم سرمایهگذار است، نه نگاه کارشناس دولتی. از نگاه کارشناس دولتی ممکن فلان پروژه اهمیت راهبردی داشته باشد، اما برای سرمایهگذار سود مالی نداشته باشد. این گونه طرحها را باید در قالب حاکمیتی و براساس بودجهها و اعتبارات دولتی دید و از سرمایههای دولتی برای آنها هزینه کرد. در این بستهها باید سود سرمایهگذار به صورت شفاف و عینی دیده شده باشد، چرا که سرمایهگذار قرار نیست سرمایهاش را به صورت عام المنفعه در اختیار ما قرار دهد و آمده است تا سود ببرد.
نکته دیگر در این زمینه این است که بستهها باید با دقت تدوین شده باشد. یعنی چارچوب طرح مشخص باشد. مهمترین اصل در این زمینه تعیین نرخ سرمایه سر به سر و همه شاخصهای لازم مثل مجوزها، امکانات، مکان، تسهیلات و ... است که سرمایهگذار بداند که کجا، چگونه و با چه سود و سرمایهای، سرمایهگذاری میکند.
نمونه مصداقی این امر، سفر هفته پیش هیاتی به کرمانشاه بود که ما تنها چهار بسته را به این هیات ارائه دادیم که همه اطلاعات لازم برای سرمایهگذاری در آنها دیده شده بود و هیات هم با استقبال کامل آماده سرمایهگذاری است و در حال مطالعه در استان هستند. این بستهها باید کاملا حرفهای و در اشلهای مختلف تدوین شوند. مثلا بسته سرمایهگذاری 100 میلیون تومانی و 500 میلیون دلاری باید به صورت متفاوت تدوین شوند.
در بخش سرمایهگذاری در استان، اگرچه در سالهای اخیر فعالیتهای آغاز شده، اما بیشتر شعاری و بر روی کاغذ بوده تا اتفاق واقعی و اگر سرمایهگذاری هم صورت گرفته دغدغههای فردی بوده تا اقدام سیستماتیک و اداری و اجرایی. در واقع بسترسازی از طرف ما نبوده است. یکی از مهمترین مسایل در این زمینه در استان، نیود هماهنگی و هارمونی میان دستگاههای متولی در استان است. یک ساختار در این زمینه در اداره امور اقتصادی و دارایی متمرکز است و ساختاری دیگر در استانداری و دستگاه و فعالان اقتصادی هنوز نمیدانند وظیفه هر کدام از این متولیان چیست. جالب توجه است که در طول یکی دوسال گذشته در استان هیچ برنامه و نشستی و نشست برنامهریزی، به جز همایش سرمایهگذاری اتاق بازرگانی ، در زمینه سرمایهگذاری برگزار نشده است. درست این است که میان این دستگاهها یک هماهنگی و همکاری در مرحله نخست شکل گیرد و براساس یک برنامه درست و اصولی از دستگاهها بخواهیم تا به وظیفه خود در قبال سرمایهگذاری عمل کرده و طرحهایی تدوین کنند که قابلیت اجرا در بخش سرمایهگذاری را داشته باشند. متاسفانه در حوزه ارائه طرحها از سوی دستگاهها چون براساس نظر و کارشناسی اقتصادی و سرمایهگذاری تدوین نشدهاند، بیشتر طرحهای روی کاغذ هستند تا طرح قابل اجرا و قابل ارائه برای سرمایهگذاری.
به نظر میرسد که عاجلترین کار تشکیل یک کمیته با حضور دستگاههای اثر گذار و کلیدی دراستان باشد تا با حضور اساتید و صاحبنظران دانشگاهی و علمی نسبت به تدوین راهبرد اساسی برای برون رفت از این مشکلات اقدام کنند و با استفاده از تجربیات دیگر کشورها و دیگر استانهای موفق، مشکل سرمایهگذاری در استان را حل کنند. برگزاری همایشهای سرمایهگذاری در استان، یا در تهران یا حتی در کشورهای خارجی هم میتواند راهگشا باشد، اما این اقدامات مستلزم استفاده از راهکاری تجربه شده و موفق است.
کیوان کاشفی
رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی کرمانشاه و عضو هیات رییسه اتاق ایران