طی چند وقت اخیر اختلالات اینترنت لطمه ی جدی تقریبا به همه فعالیتهای اقتصادی کشور خصوصا کسب و کارهایی که بر بستر وب فعالیت دارند وارد کرده است.
خسارتی که علاوه بر بعد اقتصادی آن، باعث از دست رفتن اعتماد فعالین اقتصادی به فضای کسب و کار نیز شده است.
درباره چند و چون خسارتی که به دلیل اختلالات اینترنت و فیلترینگ به اقتصاد کشور وارد شده و پیامدهای ناشی از آن گفت و گویی با دکتر "سهراب دل انگیزان" استاد دانشگاه، اقتصاددان و مشاور اتاق بازرگانی کرمانشاه داشتیم که با هم میخوانیم.
جناب دکتر دل انگیزان ابتدا اشارهای به برآوردهای تقریبی خسارت اقتصادی قطعیهای اینترنت داشته باشید
از رفرنسهای متعدد ارقام مختلفی درباره میزان این خسارت اعلام شده است که کف و سقف آن به ترتیب چیزی نزدیک به 50 هزار میلیارد و 150 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
به شخصه برآورد خاصی از میزان این خسارت اقتصادی ندارم اما معتقدم بهترین مرجع همین مرکز کسب و کارهای الکترونیک اتاق ایران می باشد که رقمی حدود 150 هزار میلیارد تومان را اعلام کرده است.
گفته میشود تنها در اپلیکیشن "اینستاگرام" نزدیک به 40 میلیون کاربر ایرانی عضو بودند که 600 تا 700 هزار نفر آنها فعالیت اقتصادی خرد تا کلان انجام میدادند.
حتی اگر 10 درصد این تعداد فعالیت اقتصادی قابل توجه داشته باشند یعنی فعالیت تجاری 60 تا 70 هزار نفر قطع شده است.
آیا تنها کسب و کارهایی که در بستر وب هستند از این شرایط صدمه دیدند؟
خیر، برخی از فعالین تجاری که در اینستاگرام و یا سایر فضاهای مجازی فعالیت داشتند واسطه برای فروش محصولات کسب و کارهای دیگر و تولیدکنندگان بودند، برای نمونه لباس، کفش، تابلو و ... میفروختند که با این شرایط ، دومینووار همه کسب و کارها تحت تاثیر قرار گرفتند و زنجیره تامین تقریبا تعطیل شده است.
اشاره به تبعات دیگر قطعی اینترنت هم داشته باشید
من اسم این وضعیت را خراب کردن سیستم اینترنت میگذارم، سیستمی که یک زیرساخت و ابزار برای همه کسب و کارها بوده است.
در تمام کسب و کارها توافقات اولیه، انتقال اسناد و مدارک و انتقالات مالی از طریق زیرساخت اینترنت امکان پذیر است و تنها جابجایی کالا و خدمات به صورت فیزیکی در اینترنت صورت نمیگیرد.
این فضای مجازی است که همه شرایط اولیه را فراهم میکرد و وقتی که اینترنت قطع باشد عملا کسب و کارها قطع میشود.
در دنیا تنها نقل و انتقالات مالی در بستر اینترنت رسمی و انتقال برخی اسناد نیز از طریق اپلیکیشن های رسمی اداری مرتبط با دولت، قوه قضاییه و ... صورت میگیرد اما تعاملات و توافقات اولیه ، مذاکرات تجاری، پیش نویس قراردادها و ... همه در بستر اپلیکیشن های خصوصی انجام می شود.
وقتی که فضای اینترنت برای طرف رسمی باز و برای طرف غیررسمی ناامن میشود تمامی توافقات، گفت و گوها و چانه زنی ها در کسب و کارها تحت تاثیر قرار می گیرد و دیگر نمی تواند به روند قبل بر گردد.
پس در چنین شرایطی همه کسب و کارها زیان می کنند، فرق نمی کند که بر بستر وب و و اپلیکیشن باشند یا نه .
در چنین شرایط از پتروشیمی و پالایشگاه و فولاد گرفته تا یک بنگاه معاملامت ملکی هم آسیب میبیند.
آیا در چنین شرایطی اپلیکیشن های داخلی میتواند بستر مناسبی برای انتقال کسب و کارها باشد؟
پس از اختلال در اینتنرنت و اپلیکیشن های خارجی، ابتدا یک خلا ایجاد شده و همه فعالیت های اقتصادی دچار تاخیر می شود.
پس از پیدا شدن راهکارهای جایگزین مانند اپلیکیشن های مشابه داخلی، با فضای عدم اطمینان نسبت به آنها مواجه می شویم.
زیرا این اپلیکیشن ها قبلا اعتبار، اعتماد، توانمندی و خصوصا امنیت کاربران خود را به نمایش نگذاشته اند و در کشور ایران ممکن است خیلی از سازمان های امنیتی از اطلاعات این اپلیکیشن ها استفاده کنند.
همه این موارد اعتماد به اپلیکیشن های داخلی را صلب کرده است، این بی اعتمادی اصلا درباره تراکنش های مالی نیست زیرا اکنون تمام تراکنش های مالی در بستر اینترنت رسمی انجام می شود، بلکه بی اعتمادی در زمینه های دیگری است که عرض کردم.
از سوی دیگر حتی اگر این اپلیکیشن ها شرایط و توانمندی لازم را هم داشته باشند، فضای مبهم کنونی فضای مناسبی برای اینکه کاربران به سمت آنها بروند نیست.
وقتی که اپلیکیشن های خارجی بسته می شود تا اپلیکیشن داخلی مورد استفاده قرار بگیرد شاهد یک فضای نابرابر و حتی رانتی هستیم که به تبع آن مقاومت مدنی برای اینکه کار بران به سمت این اپلیکیشن ها بروند را هم ایجاد می کند.
پس اکنون از هیچ لحاظی در این فضای مبهم شرایط برای استفاده از مشابه های داخلی آنطور که باید فراهم نیست.