بين قرون ۶ و ۸ ام، آنچه که هم اکنون به نام بلاروس ناميده میشود تحت سکونت اسلاوها قرار داشت، که هنوز هم بر آن کشور سيطره دارند. کمکم اسلاوهای قديمی شرق شروع به برقراري ارتباط با ورنجيانها نمودند و کشوری را تحت عنوان روسيه تشکيل دادند، که عمدتاً نواحی اطراف پولاتسک نوين امروزی در بخش شمالی آن کشور در بر میگيرد. در قرن ۱۳ ام، اين کشور به نحو ناهنجاری تحت تاثير حمله مغولها قرار گرفت و نهايتاً بخشهايی از روسيه توسط دوک نشين بزرگ ليتوانی بلعيده (تصرف) شد. سرزمينهای اصلی اين دوک نشين شامل نواحی اطراف شهرهای کرناوه، تراکای، ويلنيوس بودند؛ اما خود دوک نشين اغلب در حال نبرد بود و فتوحات مشهوری را عليه مغولها در شرق، ترکها در جنوب و سرداران تيوتونيک در غرب داشتند. تا قرن ۱۵ ام، دوک نشين بزرگ ليتوانی تا بخش عمدهای از اروپای باختری، از دريای بالتيک تا دريای سياه گسترش يافت.
در ۲ فوريه ۱۳۸۶ دوک بزرگ ليتوانی، ولادسلاو دوم جاگييلوا جوگايلا، پادشاه لهستان شد و دوک نشين بزرگ را با لهستان در يک اتحاديه شخصی تحت کنترل يک حکومت درآورد. اين اتحاديه شخصی نهايتاً به ايجاد همسود لهستان- ليتوانی، يک کشور جديد در سال ۱۵۶۹ منجر گرديد. اما تا سال ۱۷۹۵، اين کشور تقسيم شد و بر مبنای تقسيمات همسود لهستان- ليتوانی از طريق الحاق روسيه امپراتوری، پروسيا و اتريش به هم پيوست. مناطق بلاروس تا زمان اشغال آن به وسيله آلمان امپراتوری آلمان طی جنگ جهانی اول به عنوان بخشی از قلمرو روسيه باقی ماند.
نخستین بار بلاروس استقلال خود را در ۲۵مارس ۱۹۱۸ با تشکيل جمهوری خلق بلاروس اعلام نمود. اما اين جمهوری عمر کوتاهی داشت و حکومت آن به زودی پس از خروج آلمان سرنگون شد. در سال۱۹۱۹، بلاروسSSR جمهوری سوسياليست بلاروسيه شوروی BSSR تبديل شد و پس از اشغال ليتوانی شرقی از سوی روسيه، در جمهوری سوسياليست ليتوانی- بلاروسيه شوروی ادغام شد. پس از پايان جنگ لهستان- شوروی در سال ۱۹۲۱، سرزمينهای بلاروس ميان لهستان و بلاروسيه تازه تاسيس SSR تقسيم گرديد که يک عضو بنيادی اتحاد شوروی جمهوریهای سوسياليست اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲ شد. در سپتامبر ۱۹۳۹، اتحاد شوروی در نتيجه معاهده مولوتف- ريبنتروپ، به سرزمين بلاروس تحت کنترل لهستان پیوست شد. در سال۱۹۴۱، آلمان نازی عمليات بارباروسا را با حمله به اتحاد شوروی انجام داد.
پس از پايان جنگ بلاروسيه، يکی از ۵۱ امضاء کننده بنياد ملل متحد در سال ۱۹۴۵ بود. بازسازی که پس از جنگ در بلاروس انجام گرفت در مقايسه با جمهوری شوروی آبادانی قابل مقايسهای را به دنبال داشت. در طی اين زمان بلاروس به مرکزی اصلی سازندگی در ناحيه غرب اتحاد جماهير شوروی USSR تبديل شد. افزايش مشاغل باعث سرازير شدن جمعيت مهاجر فراوانی از جمهوری سوسياليست فدراتيو روسيه شوروی به اين کشور گرديد.
طی دوران ژوزف استالین، سياست روسی کردن برای "حفاظت "SSR بلاروسيه در برابر نفوذهای کشورهای غربی آغاز شد. اين برنامه قرار بود در هويت فرهنگی بلاروس ريشه داشته باشد که با عناصر روسی جايگزين شد. اين سياست شامل اعزام روسها از نقاط گوناگون اتحاد شوروی و قرار دادن آنها در نقاط کليدی داخل حکومت SSRبلاروسيه بود. استفاده رسمی از زبان بلروسی و ديگر جنبههای فرهنگی نيز به سياست های اتحاد شوروی مسکو محدود میشد. پس از مرگ استالین در سال۱۹۵۳، جانشين او «نيکيتا خروشچف» به برنامه روسی سازی ادامه داد، پايتخت SSR بلاروسيه را شهر مينسک قرار داد که " هرچه همه ما زودتر به روسی صحبت کنيم، بايد زودتر کمونسيم را برقرار نماييم.
در سال۱۹۸۶، بخشی از بلاروس تحت تاثير انفجار نيروگاه چرنوبيل قرار گرفت که حادثه در همسايگی اوکراين رخ داد. زمانی که نخست وزير شوروی ميخائيل گورباچف شروع به اجرای برنامه پرستوريکای خود نمود، مردم بلاروس با فرستادن نامهای به وی در دسامبر۱۹۸۶، درباره نزول فرهنگ خود شرح دادند. اين رخداد از سوی مورخین، "چرنوبيل فرهنگی ۱" نام گذاری شده است.
در ژوئن۱۹۸۸، گورهای دسته جمعی در شهر کوراپاتی کشف گرديد. بنا به ادعا آنها، اين گورها در حدود ۲۵۰هزار نفر از قربانيان (دوره) استالین را در خود جای میداد. برخی اظهار مینمايند که اين کشف گواهی بر اين مسئله است که دولت شوروی تلاش مینموده که مردم بلاروسی را از بين ببرد و همين موجب شده تا برخی از آنها خواهان استقلال شوند.
بلاروس در ۲۷ ژولای ۱۹۹۰ موجوديت خود را اعلام نمود و در ۲۵اوت ۱۹۹۱،BSSR با به دست آوردن استقلال کامل خود، رسماً به جمهوری بلاروس تبديل شد. در حدود همان زمان بود که استانيسلاو ششکويچ رئيس شورای عالی بلاروس درمقام رهبری بلندپايه بلاروس گرديد. ششکويچ، در کنار بوريس يلتسين از روسيه و لئونيد کراوچک از اوکراين در ۸ دسامبر۱۹۹۱ در بلاوژسکايا پوشچا در همايشی رسماً انحلال اتحاد شوروی و تشکيل همسود کشورهای مستقل را اعلام نمودند. تا سال ۱۹۹۴، کشور به وسيله الکساندر لوکاشنکو رهبری میشد، که مورد انتقاد دولتهای غربی، (گروه) ناظر حقوق بشر و ديگر سازمانهای غيردولتی غربی به خاطر سياستهای داخلی خود به سبک اتحاد شوروی پیشین، واقع شد.
از سال ۲۰۰۵ به نظر میرسد که جنبشی در بلاروس به سوی اتحاد دوباره با روسيه صورت گرفته باشد. در نوامبر۲۰۰۵ يک پيش نويس از قانون اساسی برای تصويب به هردو (رئيس جمهور) ولاديمير پوتین و لوکاشنکو تسليم شده است.
اين حرکت، در کنار ديگر موارد، بخشی از طرح ۱۹۹۶ بود که توسط لوکاشنکو و رئيس جمهور پیشین روسيه، بوريس يلتسین برای ايجاد اتحاديه روسيه و بلاروس انجام گرفت