EN    AR    KU   
دوشنبه, 23 مرداد 1391 11:52

«دنياي اقتصاد» بررسي مي‌كند اقتصاد چين، بازگشت از اوج؟

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
Gostarash

دنياي اقتصاد- یکی از خبرهای مهم در سال 2011، رسیدن چین به رتبه دوم اقتصاد جهان بود؛ این اتفاق واکنش‌های زیادی را برانگیخت که عمدتا به گمانه‌زنی در مورد تاریخ نشستن این اژدهای اقتصادی بر صدر جهان می‌پرداختند؛ سال 2012 اما سال خوش‌یمنی برای چین نبوده است؛ گزارش‌ها حاکی از آن است که اقتصادی که یک دهه رشد اعجاب‌انگیز را شاهد بوده، در شش‌ماه‌ نخست امسال با کاهش رشد مواجه شده است؛ وضعیتی که برای شش‌ماه دوم سال نیز پیش‌بینی می‌شود. آیا باید منتظر افول این کشور باشیم و به شکست سومین رقیب جدی اولین اقتصاد جهان اذعان کنیم؟در سرمقاله روز هشتم مردادماه تحلیلی ارائه شد که بر اساس آن آزادسازی بازارها بدون تغییر متناسب با آن در نظام سیاسی گرچه می‌تواند منجر به رشد شود، اما این رشد ناگزیر در جایی متوقف می‌شود و احتمالا رو به افول می‌گذارد. برخی مجلات مشهور اقتصادی جهان نیز با این تحلیل موافقند و مهم‌ترین مانع پیش‌ روی حرکت پرشتاب چین را نظام سیاسی متمرکز آن می‌دانند. شاید به همین دلیل باشد که چشم همه تحلیلگران به رهبر آتی حزب است که در پاییز امسال انتخاب می‌شود. اگر رهبر آتی بتواند نظام سیاسی را چنان متکثر کند که در اثر آن فساد دولتی کاهش یابد، می‌توان به تحرک دوباره اقتصاد چین در سال آتی دل خوش کرد. اما داستان افول چین با مثلا ژاپن تفاوت‌های عمیقی دارد. چین خود را به همه جهان گره زده است و این یعنی «یکی برای همه، همه برای یکی!» این یعنی اگر چین فرو بغلتد، با خود آمریکا، اروپا و هر منطقه‌ وابسته تجاری دیگری را نیز فرو خواهد برد. بنابراین باید منتظر تصمیم‌های کلان رهبران چین و واکنش‌های حساس دیگر کشورها در قبال آن باشیم.


مشكلات اقتصادي چين دامن آمريكا را نيز خواهد گرفت
پنج هشدار اقتصادي به چين

نويسنده: پائول.بي.فارل
مترجم: محمد نجف آبادي فراهاني*
منبع:اسمارت ماني
ايالات متحده با 4 پرتگاه مالي روبه‌رو‌ است؛ اما چين مشكلات بيشتري دارد
ايالات متحده با 4 پرتگاه مالي روبه‌رو‌ است؛ اما چين مشكلات بيشتري دارد.
آمريكا در حال تجربه 4 پرتگاه مالي بزرگ است: كاهش ماليات زمان بوش، كاهش بودجه پنتاگون، كاهش برنامه‌هاي اجتماعي و ادامه جنگ بيمه درماني اوباما. اما همچنان، چين مشكلات بزرگ‌تري‌ دارد.
پنج ماه پيش، رابرت زوليك هشداري داد مبني بر گسترش بحران در چين كه 75 تريليون دلار هزينه بر روي دوش اقتصاد جهاني خواهد گذاشت. سپس اين سوال مطرح شد: چين؟ يا آمريكا؟ كدام يك ابتدا اقتصاد جهاني را در هم خواهد شكست؟ پاسخ: چين.
به گزارش كيت برادشر از نيويورك تايمز و بنا به آخرين پيش‌بيني‌هاي وان جيائو از درآمد ناخالص داخلي، اقتصاد 3/1 ميليارد نفري چين در حال ركود است.با توجه به گزارش كارلا موزي، عضو پايگاه اقتصادي ماركت‌واچ، ركود چين همين الان بر بورس برزيل يكي از بزرگ‌ترين شركاي تجاري اين كشور تاثير گذاشته است.
پس فعلا بايد بي‌خيال سال انتخابات شده و نگريست كه آيا چين، آمريكا را وارد ركود و بازار نزولي جديدي خواهد كرد؟
ترفور ماس در مقاله‌اي با «5 نشانه از زوال اقتصادي» در فارن پاليسي هشدار مي‌دهد كه چين هم‌اكنون
در سراشيبي ركود است. آمارها نشان مي‌دهد كه موتور رشد اين كشور روغن‌سوزي دارد. كسب‌و‌كارها وام‌هاي كمتري مي‌گيرند، رشد توليد كاهش يافته، نرخ بهره به طور قابل توجهي كاهش يافته و واردات بي‌رمق است. پيش‌بيني‌ها نشان مي‌دهد كه درآمد ناخالص داخلي كاهش يافته است. اگر طبق پيش‌بيني‌ها، رشد درآمد ناخالص داخلي به 5/7 درصد برسد، چين با پايين‌ترين ميزان رشد بعد از سال 1990 مواجه خواهد بود.
ركود چين بر بازارهاي بورس برزيل تاثيرگذار بوده و نفر بعدي آمريكا خواهد بود.
هشدار: دولت‌هاي محلي در بدهي دست و پا مي‌زنند
آيا آن صدها ميلياردي كه وارد بانك‌هاي آمريكايي شد را به ياد مي‌آوريد؟ دولت مركزي چين نيز 586 ميليارد دلار بسته محرك اقتصادي به دولت‌هاي محلي اعطا كرد.
اين كمك، درد ركود اقتصادي در سال 2009 را تا حدي تسكين داد. اما اين محرك اقتصادي، تنها درد را به تاخير انداخت. ماس در فارن پاليسي مي‌نويسد: «حال زمان تسویه آن بسته‌هاي محرك اقتصادي است و اين يعني دولت بايد درد بيشتري را تجربه كند. چيزي مثل اروپا؟ يا دولت‌هاي محلي آمريكا؟»
اگر نگاهي به روزهاي خوب توسعه اقتصادي بيندازيم، بسياري از دولت‌هاي محلي چين غرق در رفاه بودند. خودروهاي پرزرق‌و‌برق مي‌خريدند. اما اكنون، براي مثال، شهر نوژو 80 درصد خودروهاي خود را به مزايده خواهد گذاشت.
دولت مركزي چين تصميم گرفت تا بازار مسكن را كه جوش آورده بود، مقداري خنك كند. با نبود نقدينگي و از بين رفتن اعتماد خريداران، فروش مسكن و درآمدها كاهش يافت. مانند اتفاقي كه در آمريكا افتاد؛ درآمدهاي دولتي همراه با درآمدهاي سرمايه‌گذاران و ماليات‌دهندگان كاهش يافت. بله اقتصاد چين در حال ركود است. در واقع چين در بحران اقتصادي قرار دارد و اين بحران را به آمريكا صادر
خواهد كرد.
هشدار: بحران اقتصادي چين به ناآرامي‌ها دامن خواهد زد
كمونيست‌هاي چين در انتظار ناآرامي‌هاي بيشتري نسبت به شورش‌هاي ميدان تيان‌آنمن پكن هستند كه منجر به سركوب ارتش، كشته شدن مردم و واكنش‌هاي جهاني شد. همان طور كه در فارن پاليسي مي‌خوانيم، كارشناسان چيني هشدار داده‌اند كه ركود اقتصادي مي‌تواند باعث چنين هرج و مرج‌هايي شود. اما تاكنون، به نظر ماس، ميزان رشد چين آنقدر كافي بوده است كه مي‌تواند مردم را راضي نگه دارد.
اما همان طور كه اقتصاد چين از «در حال توسعه» به اقتصاد «ابرقدرت» تبديل مي‌شود، ميزان رشد نيز كاهش مي‌يابد. اين اتفاق در حال رخ دادن است؛ ماس مي‌گويد: همان طور كه رشد درآمد ناخالص داخلي براي اولين بار در سال‌هاي اخير به زير 8 درصد مي‌رسد، بافت اجتماعي چين نيز تحت فشار قرار مي‌گيرد، مخصوصا اينكه موقعيت شغلي هزاران و شايد ميليون‌ها كارگر مهاجر در خطر است.
رشد صادرات نيز در حال كاهش است. در واقع، صادركننده‌ها در حال ورشكستگي بوده و برخي از كارخانه‌ها كه باز هستند، زمان كاري خود را از سه شيفت به يك شيفت تغيير داده اند. به علاوه، كارگران مهاجر در حال ايجاد «تشكل‌هاي بزرگ» هستند كه مي‌تواند منجر به اتفاقي مانند حادثه ميدان تيان‌آنمن شود، زيرا چين به عنوان كشوري توسعه يافته ميزان رشد خود را كافي نمي‌داند.
هشدار: چين متمول، در حال صادركردن سرمايه خود است
در حالي كه ميلياردرهاي آمريكا عقيده دارند «بيشتر هيچ وقت كافي نيست» و هر كاري انجام مي‌دهند تا دولت آمريكا را مانند حزب كمونيست مركزي در چين سرپا نگه دارند، ابرثروتمندان چين نيز اين انديشه را در سر دارند: «وقتي كه اوضاع بد مي‌شود، ثروتمندها با چمدان خود به سمت فرودگاه حركت مي‌كنند.»
كالاهاي لوكس رونق زيادي در چين دارند؛ اما اواخر سال گذشته، مشخص شد كه بسياري ثروتمندان چيني ديگر به بازار داخلي اعتماد ندارند، زيرا آنها بيشتر تمايل داشته اند در دارايي‌هاي قابل تبديل مانند واحد پول‌هاي خارجي سرمايه گذاري كنند تا در دارايي‌هاي ثابت، مانند مسكن در چين.
بله، ميلياردرهاي چين ديگر به دولت خود اعتماد ندارند، بنابراين، در خارج به دنبال سرمايه گذاري در چيزهاي آخرين مدل هستند و موجي از چيني‌هاي ثروتمند به دنبال اقامت در كشورهاي خارجي هستند. چرا؟ معاملات مناسب در مقابل محدوديت‌هاي بيش از حد داخلي. به گفته ماس: «مانند محدوديت در بي‌ثباتي اقتصادي و سياسي در داخل اين كشور.» دادگاه‌هاي چين بعد از سال 2000 بيش از 19000 مقام چيني را به اتهام فساد اداري محاكمه كرده‌اند.
قدرت‌هاي متمول مالي و سياسي چيني اغلب از اعضاي يك خانواده هستند و اگر چين واقعا وارد بحران شود، بسياري از خانواده‌هاي ثروتمند تصميم به فرار خواهند گرفت.
هشدار: بحران محيطي چين
جمعيت چين به طور نجومي در حال افزايش است: اكنون 3/1 ميليارد نفر است و سازمان ملل پيش‌بيني كرده 300 ميليون نفر ديگر در نسل بعدي تا سال 2050 اضافه خواهند شد. رابرت فوگل برنده جايزه صلح نوبل و اقتصاددان مي‌گويد اقتصاد چين به زودي اقتصاد آمريكا را خوار كرده و تا سال 2040 سهم آن از اقتصاد جهانی به 40درصد خواهد رسيد. این سهم برای آمریکا برابر 14 درصد خواهد بود.
اما اين نوع رشد، چالش‌هاي بسيار بزرگي را براي چين و برنامه‌ريزان مركزي اصلي و محيط زيست به همراه خواهد داشت. براي مثال، چين تصميم گرفت تا انرژي وارد كند. اما حال، بندرهاي چين مملو از زغال‌سنگي است كه قرار بود نيروگاه‌هاي اين كشور تغذيه كنند. چرا؟ ماس پاسخ مي‌دهد: «كاهش رشد توليد.» در سال گذشته برنامه ريزان در حال جمع آوري زغال‌سنگ بودند. اما اكنون تقاضا كاهش يافته و اين زغال‌ها روي دست آنها باد كرده است، زيرا شهروندان گرفتار، كسب و كارها و كارخانه‌ها مصرف برق خود را كاهش داده‌اند تا پول كمتري بپردازند.
مشخصا، چيني‌ها مشكلاتي عديده دارند. برنامه‌ريزي مركزي با كاپيتاليسم بازار آزاد آميخته شده است و در بازارهاي جهاني همه براي دسترسي به منابع نادر مشتركي با هم رقابت مي‌كنند. چين اين درس‌ها را به سختي پس مي‌دهد. قيمت زغال 10 درصد كاهش يافته است. اين كاهش قيمت ضربه اي مضاعف به اقتصاد اين كشور خواهد زد.
هشدار: سبك زندگي مردم چين منجر به ايجاد تورم خواهد شد
همان طور كه استاندارد زندگي در چين بالا مي‌رود، همان طور كه اقتصاد با سرعت رو به جلو حركت مي‌كند، همان طور كه كالاهاي لوكس افزايش مي‌يابند، به قيمت‌ها در دنياي رقابتي فشار وارد مي‌شود.
مصارف زياد گوشت توسط چيني‌ها، قيمت اين كالا را افزايش داده است. اين امر تورم را اولويت سياست مداران چيني كرده است. اما بازار در حال ترميم است: قيمت‌ها افزايش مي‌يابند، تقاضا كاهش مي‌يابد و عرضه بيش از حد موجود است. پكن مجبور مي‌شود تا پا جلو گذاشته و گوشت‌ها را خريداري كند تا قيمت‌ها ثابت شوند. اما تا آن موقع قيمت تخم مرغ هم افزايش يافته است.
نتيجه‌گيري:
اقتصاد بي‌ثبات چين بر اعتماد مصرف‌كننده‌هاي اين كشور در سال‌هاي اخير تاثيرگذار بوده است، به علاوه ميلياردرهايي كه قصد عزيمت داشته، پيگرد مقامات فاسد، تورم، بدهي، انرژي و مشكلات محيطي. حال مي‌توان اين سوال را مطرح كرد: آيا اين 5 هشدار درباره فاجعه چين منجر به اعتراضات اجتماعي خواهد شد؟ آيا اين اعتراضات كه در هر لحظه‌اي مي‌تواند جرقه خورده و به سرعت گسترش يابد، بحران مالي آمريكا را دوچندان خواهد كرد؟ و آيا اقتصاد ايالات متحده، بحران و بازار نزولي جديد ديگري را تجربه خواهد كرد؟

خواندن 2701 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.