اخبار دیگر رسانه ها (1404)
بهمنی وعده داد: نرخ تورم نقطه به نقطه نزولی میشود/ نرخ ارز به ثبات رسید
محمود بهمنی در گفتگو با مهر گفت: بانک مرکزی نقدینگی را به سمت تامین نیازهای بخش های تولیدی هدایت می کند و تامین نیازهای مالی و نقدینگی مورد نیاز واحدهای تولیدی در دستور کار بانک مرکزی و بانک های کشور است که البته این سیاست، سیاست اعتباری نظام بانکی هم محسوب می شود.
رئیس کل بانک مرکزی، تحریمهای بانکی طی سال های اخیر، نامناسب بودن فضای کسب و کار و برخی محدودیت ها را بخشی از مشکلات تولید در کشور دانست و تصریح کرد: بر این اساس است که بانک مرکزی حمایت مالی از صناع و تولید را در دستور کار خود دارد.
وی یکی دیگر از مشکلات بخش تولید را ناشی از کمبود نقدینگی ذکر و بیان کرد: با این وجود نظام بانکی در تامین سرمایه و سرمایه در گردش بانک ها همکاری می کند.
بهمنی اعلام کرد: سال گذشته بیش از 31 درصد تسهیلات پرداختی سیستم بانکی به بخش صنعت و معدن پرداخت شده است که با احتساب تسهیلات پرداختی به بخش کشاورزی 40 درصد خواهد شد.
رئیس شورای پول و اعتبار با بیان اینکه شتاب رشد نرخ تورم فعلی چندان قابل قبول نیست، گفت: البته بخشی از تورم ناشی از انتظارات تورمی، بی ثباتی و سفته بازی در بازارهای مالی و ارز است.
رئیس کل بانک مرکزی با تاکید بر اینکه تلاش بانک مرکزی مهار نرخ تورم و عوامل تاثیر گذار بر آن است، تصریح کرد: در غیراین صورت فعالیت های اقتصادی، تولیدی و سرمایه گذاری های جدید در بنگاه ها صورت نخواهد گرفت.
وی ضمن اشاره به این مطلب که اثرات روانی نوسانات نرخ ارز نیز بر افزایش نرخ تورم بی تاثیر نبوده است، افزود: نرخ ارز طی ماههای اخیر به ثبات نسبی رسیده است، این در حالی است که نقل و انتقالات ارزی هم به مرکز مبادلات ارزی هدایت شده است.
بهمنی گفت: بر این اساس پیش بینی می شود که نرخ تورم نقطه به نقطه که بخشی از تغییرات نرخ تورم در آینده را نشان می دهد، در ماه های آینده متوقف و حتی روندی نزولی به خود بگیرد.
وی پیش از این نیز در پاسخ به این سئوال که یکی از وعده ها کاهش نرخ تورم بود اما نرخ تورم افزایش یافت، گفت: من پیش از این اعلام کرده بودم که نرخ تورم را از 25 به 9.8 درصد تقلیل دهم که خوشبختانه این اتفاق افتاد. برهمین اساس، نرخ تورم تک رقمی شده بود اما چرا بالا رفت؟
رئیس کل بانک مرکزی ادامه داد: آیا بخشی از عوامل افزایش نرخ تورم تحریمها نبود؟ کاهش درآمدهای ارزی کاهش واردات، مسائل متفرقه تحریم، کاهش تولید داخلی و کاهش عرضه تماما عواملی بودند که ناشی از عوامل خاص خود بر روی افزایش نرخ تورم تاثیر گذاشتند.
بهمنی با طرح این سئوال که آیا اجرای هدفمندی یارانه ها تورم را افزایش نمی دهد؟ گفت: اگر تمام این شرایط این مذکور را نداشتیم به طور حتم نرخ تورممان کمتر از 5 درصد بود.
به گزارش مهر، مرکز آمار ایران در تازه ترین گزارش منتشره شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی خانوارهای شهری براساس سال پایه 1390 را در دوازده ماهه منتهی به اردیبهشت ماه سال جاری را 31 درصد و میانگین تورم نقطه به نقطه اردیبهشت ماه را 38.2 درصد اعلام کرد.
این در حالی است که بانک مرکزی نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به فروردین ماه امسال را 32.2 درصد اعلام کرده است.
نیاز ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی واحدهای تولیدی به سرمایه در گردش لزوم رسیدن به استقلال ارزی با حفظ حجم تجارت
معاون برنامهریزی وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد: واحدهای تولیدی و صنعتی به ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایه در گردش نیاز دارند.
به گزارش گسترش آنلاین به نقل از شاتا، سید علیرضا شجاعی در نشست خبری به مناسبت گرامیداشت روزملی صنعت و معدن تصریح کرد: حداقل انتظار از حوزه بانکی این است که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی مورد نیاز را تامین کند تا واحدهای تولیدی بتوانند به استقلال ارزی کمک کنند و ارزآوری داشته باشند.شجاعی اضافه کرد: ۴ هزار پروژه با پیشرفت فیزیکی بالای ۷۰ درصد به ۸ هزار میلیارد تومان سرمایه ثابت نیاز دارند.
وی همچنین افزود: بخش صنعت سال گذشته به ۹۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز داشت که تنها ۶۲ هزار میلیارد تومان محقق شد و با وجود افزایش سهم صنعت از تسهیلات بانکی از۲۹ درصد به ۳۷ درصد، میزان ومبلغ این تسهیلات کاهش داشت.
وی اضافه کرد: حداقل انتظار از حوزه بانکی این است که ۱۰۰ هزار میلیارد تومان این نیاز را برآورده کند.
به گفته شجاعی از کل هدفگذاری صادرات غیر نفتی ۱.۵ درصد در حوزه فناوری اطلاعات باید باشد که معادل ۶۵۰ میلیون دلار است.
وی در این زمینه با اشاره به تایید ایجاد اولین مرکز علمی – کاربردی در حوزه صنایع نوین افزود: از سال ۸۹ حدود ۲۰۰ فقره تاییدیه ایجاد واحد صنایع پیشرفته اغلب در تهران داده شده و از این لحاظ رشد خوبی را شاهدیم.
شجاعی ادامه داد: یکی از اولویتهای ۱۰ گانه برنامه راهبردی صنعت، معدن و تجارت، هم به لحاظ صنعت و هم خدمات، فناوری اطلاعات است که امیدواریم در ساختار جدید دیده شود.
این مقام مسوول همچنین اظهار کرد: ما امسال عملا در ۲ ماهه اول به استقلال ارزی رسیدیم اما نکته مهم این است که حجم تجارت نباید کاهش یابد و طرح استقلال ارزی این بود که صادرات و واردات با هم برابر شوند و یا صادرات با حفظ یا افزایش حجم تجارت افزایش یابد.
به گفته وی اثرات کاهش واردات در گروه ۱ تا ۳ کالایی با ۲۰ درصد کاهش در تولید و در گام بعد در صادرات مشهود است و بر این اساس هم بانک مرکزی و هم سایر حوزههای پشتیبان باید کمک کنند تا مواد اولیه مورد نیاز تولید از طریق واردات تامین شوند.
معاون برنامهریزی وزیر صنعت، معدن و تجارت سال گذشته را سال پیچیدهای برای اقتصادی بویژه صنعت، معدن و تجارت دانست و گفت: همه تلاشها مبتنی بر فلج کردن اقتصاد بود که در نهایت کاهش درآمدهای نفتی و محدودیت ارز در بانک مرکزی باعث محدودیتهایی در بخش تولید شد.
وی با اشاره به گروهبندیهای کالایی سال گذشته اظهار کرد: یکی از رسالتهای اصلی وزارتخانه این بود که با وجود محدودیت ارزی آنها را جهتگیری کرده و دو جریان پولی و ارزی را به سمت تولید هدایت کند در همین حال این نگرانی وجود داشت که ارز به سمت حوزه غیرمولد نرود.
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با تاکید بر این که گروهبندی کالایی با هدف ساختارمند کردن حوزه واردات صورت گرفت، افزود: ادبیات سیاستهای جدید تجاری برای نخستین بار در واردات شکل گرفت و به ما کمک کرد تا اختصاص ارز به گروهبندیها را به طور کامل رصد و پایش کنیم.
شجاعی گام بعدی حوزه واردات را حرکت به سمت صادرات اعلام و تصریح کرد: محدودیتهای صادراتی ایجاد شده در سال گذشته نیز در راستای حمایت از تولید صورت گرفت در همین حال به سراغ نظارت بر واحدهای حاضر در بورس رفتیم تا با کنترل قیمت، شاهد کاهش تاثیرات منفی آن بر روی تولید باشیم که در همین راستا نظارت بر قیمتگذاری کالاها به سه طریق صورت گرفت.
وی از تغییر ساختار تجاری و اتصال آن به تولید و سرمایهگذاری خبر داد و افزود: هماکنون نیازمند بازمهندسی در ساختار صنعتی هستیم در همین حال در سال ۹۱ متناسب با متغیرها و پارامترها رویکرد وزارت صنعت، معدن و تجارت رویکرد صیانتی بود به گونهای که توجه به سرمایه در گردش بنگاهها در اولویت قرار گرفت.
شجاعی رویکرد دستگاههای مانند صندوق توسعه ملی را نیزصیانتی توصیف کرد و افزود: امسال با نگاه توسعهای حرکت میکنم و استقلال ارزی هم در اوایل سال مطرح شد و اگر بنگاهها به این سمت بروند زنجیرههای ما قبل خود را نیز میتوانندحرکت دهند.
آلاسحاق در گفتوگو با ایسنا: اقتصاد ایران اعتدال میخواهد نه رویکردهای افراطی و رادیکال
«گروهی معتدل، واقعیتنگر، آرمانگرا باید شکل گیرد و وارد صحنه شود». شاید این جملات چکیده سخنان رییس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران باشد که با تاکید بر آنها معتقد است مدیریت اجرایی کشور عمدتا با افراط و تفریط مواجه بوده است.
یحیی آلاسحاق با بیان اینکه در گذشته رویکردهایی که کشور را اداره کرده عمدتا افراطی بوده است، تاکید دارد تنها راه کمک به برون رفت از شرایط کنونی بر سر کار آمدن دولتی معتدل و واقعیتنگر است چرا که رادیکالها دیگر نمیتوانند به اداره مناسب امور کشور بپردازند.
رییس اتاق بازرگانی تهران سه رویکرد افراطی، غربگرایانه و معتدل را در کاندیداهای ریاستجمهوری بارز میداند و معتقد است رویکردهایی که طی 30 سال گذشته در مباحث اقتصادی و تعاملات جهانی تجربه شده نه عدالت ایجاد کرده و نه اشتغال، حتی فاصله طبقاتی را نیز برطرف نکرده است.
به اعتقاد وی راه مذاکره با کشورهای غربی همواره باز است و تنها ایران باید در این راه ادبیات خود را اقتضایی تر کند.
او در عین حال یکی از مهمترین موضوعاتی را که دولت آینده باید به آن پایبند باشد، علاوه بر احیای سازمان مدیریت، داشتن برنامه مشخص اقتصادی و بهبود شرایط تعامل با دنیا میداند.
مشروح گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با یحیی آلاسحاق رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران به شرح زیر است:
یکی از مهمترین موضوعاتی که این روزها حتی در بین اظهار نظر کاندیداهای ریاست جمهوری هم زیاد مشاهده میشود بحث بر سر احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی است. سوال این است که در نبود این سازمان چه اتفاقی افتاده و اگر احیا شود چه اتفاقی قرار است بیافتد؟
ما در نحوه اداره امور اجرایی کشور دو نوع رویکرد داریم یک نوع «فرماندهی» و یک نوع «مدیریتی». فرق این دو در این است که فرماندهی بیشتر در حوزه نظامی است و مشخصه آن دستوری بودن است، زیرمجموعه در این ساختار باید اطاعت کند و اگر اشکالی باشد بعد از اجرا مشکلات خود را نشان میدهد ولی همه باید گوش به فرمان فرمانده باشند. اما نوع دیگر اداره امور بر اساس نظام «مدیریتی» است. در این نظام بر اساس یک ساختار سلسله مراتبی برای هر یک از افراد وظایفی و اختیاراتی تعریف میشود و مقام بالاسری که معمولا مدیرعامل است بر اساس نظر اکثریت تصمیمگیری میکند و اعتراض و چرا هم وجود دارد. آنچه مربوط به اقتصاد است از جنس مدیریتی است نه فرماندهی. چرا که تخصص لازم دارد و تصمیم گیری در زمان است. جنس اقتصاد با جنس نظامی و جنس سیاسی فرق دارد. سیاست حوزه قدرت است اما اقتصاد حوزه سود و زیان، منافع و مواردی از این دست.
البته در کشور ما انگار این دو در هم تنیده شدهاند.
بالاخره حوزههای مختلف به هم نزدیکند اما باید و نبایدهای حوزه اقتصادی و سیاسی با هم متفاوت است یکی از مشکلات حوزه اقتصادی ما این است که سیاست زده است و از ابتدای انقلاب تاکنون مسائل سیاسی سیطره خود را در حوزه اقتصاد مسلط کردهاند. یک مدیر اقتصادی باید با جریانهای سیاسی آشنا باشد اما در اداره امور نباید سیاسی باشد. فرض کنید شرکتی با 10 هزار نفر کارگر یک مدیر سیاسی داشته باشد این مدیر با شاخصهای سیاسی میگوید 10 هزار کارگر با خانوادههایشان میشوند 50 هزار رای پس چه کنم که این رایها متعلق به حزب من شود ولی یک مدیر اقتصادی به خود میگوید که چه کنم که محصول و بهرهوری را بیشتر کنم یا چه کنم تا قیمت تمام شده کاهش یابد.
یعنی اگر اینگونه باشد برنامهریزیهای اقتصادی بر اساس اصول سیاسی انجام میشوند؟
دقیقا همین طور است. مثلا در کشور ما هم اغلب این اتفاق افتاده است؛ مثلا مقام مسئول وقتی در تخصیص منابع کشور دید سیاسی داشته باشد میگوید با این میزان سرمایهگذاری میخواهم در این منطقه کارخانه فولاد ایجاد کنم و حرفش این است که میخواهد عدالت جغرافیایی و توسعهای را رعایت کند اما یک مدیر اقتصادی میگوید یک واحد اقتصادی تولید کننده فولاد با ظرفیت کمتر از یک میلیون تن اقتصادی نیست؛ لذا اگر یک مدیر اقتصادی بخواهد صنعت فولاد راهاندازی کند همه جوانب اقتصادی را در نظر میگیرد. در حالی که مدیر سیاسی برای حداکثر کردن منافع سیاسی خود، یک واحد یک میلیون تنی را به چهار واحد 250 هزار تنی تبدیل میکند تا توجیه سیاسی داشته باشد.
برگردیم به سوالمان درباره احیای سازمان مدیریت؛ آیا معتقدید تصمیمگیریهای اقتصادی در کشور ما متاثر از نبود یک سازمان برنامهریز است؟
بله.
این درست اما همه به یاد دارند که دلیل انحلال یا تغییر در ساختار سازمان مدیریت این بود که دولت معتقد بود آن سازمان کارایی لازم را ندارد، حتی یکی از روسای سازمان مدیریت در نشستی گفته بود که اقتصاد کشور مثل ماشینی(پیکانی) است که فرمان آن دست ما نیست.
البته اعتقاد به تفکر برنامهریزی مهمتر از سازمانی است که وظیفه دارد برنامه ریزی کند. دراین صورت اگر برنامهای هم تدوین شود، دولت به آن پایبندی نشان میدهد اما اگر سازمان برنامه هم باشد و برنامهای هم تدوین شود اما اعتقاد به آن برنامه وجود نداشته باشد، هم برنامه پایمال میشود و هم سازمان برنامه به عنوان یک نهاد مزاحم تلقی میشود.
دلیل تعارض سازمان برنامه و دولت آقای احمدی نژاد هم همین بود. رویکردی که در تفکر دولت فعلی ودولت قبل وجود دارد، با تفکر موجود در سازمان مدیریت متفاوت بود. به عنوان مثال مبانی ذهنی کارشناسان سازمان مدیریت هر چیزی را در مدل ذهنی خود قرار میداد اما هرد دو دولت آقای احمدی نژاد قائل به این ساختار و بافتار نبودند. مجموعه تیم اقتصادی دولت در خیلی از مسائل چنین رویکردی داشتند و معمولا این رویکردها مبتنی بر آموزههای علم اقتصاد نبود. مثلا در حالی که آموزه علم اقتصاد میگوید بین افزایش میزان نقدینگی و تورم رابطه مستقیم وجود دارد، مدیران دولت فعلی این رابطه را قبول نداشتند. با این وجود سوال من این است که آیا راه حل این تعارض پاک کردن صورت مسئله بود؟ شما اگر راه حل را قبول ندارید چرا ظرف را میشکنید؟ باید مدل را عوض میکردید نه اینکه صورت مسئله پاک شود. مگر میشود برای اداره یک کشور بدون مدیر برنامهریز حرکت کرد؟ به هرحال در دولت آقای احمدی نژاد در یک حرکت تند سازمان برنامه از میان برداشته شد.
پس شما هم به احیای ساختار گذشته (پیش از دولت نهم) سازمان مدیریت معتقدید.
ممکن است در خیلی از کشورها ساختار سازمان مدیریت و برنامهریزی به این شکل منسوخ شده باشد اما دراقتصاد ایران وجود چنین سازمانی جزو ضروریات است. به نظر من رییسجمهور بعدی که با این شرایط فعلی اقتصادی بر سر کار میآید باید سازمان برنامه را احیا کند، البته سازمان برنامهای که مدل آن را قبول داشته باشد. مدل کنونی این است که دولت فعلی مبنای اقتصاد را بر اساس تئوری اقتصادی توزیعی قرار داده یعنی هر چه درآمد دارد را به صورت عادلانه تقسیم و توزیع مجدد کند. این مدل با دوران سازندگی متفاوت است. در آن زمان دولت دنبال سازندگی و سرمایهگذاری بود. البته هر کدام از اینها با وجود اینکه درست هستند اما به تنهایی ناقصاند. باید دید دولت جدید که بر سر کار میآید چه مدلی را در دولت خود ایجاد میکند؟ اگر کاندیدایی میگوید توسعه خوب است باید بگوید بر اساس چه مدلی؟ گروهی میگویند آرمانهای ما باید در مدلی خاص عملیاتی شود که دراین مدل هم آرمان ها وهم واقعیت های اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
دولت نهم هم معتقد بود چون در اهداف و عملکرد سازمان برنامه آرمان وجود ندارد آن را منحل کرد.
بله آنها معتقد بودند در سازمان برنامه آرمان و در اقتصاد اخلاق وجود ندارد. اما آیا این موضوع به این معنی بود که اصلا سازمان مدیریت وجود نداشته باشد؟ آیا اکنون اقتصاد اسلامی - ایرانی برای سازماندهی خود به سازمانی برای مدیریت نیاز ندارد؟ ما در حوزه اقتصاد نیاز به تدبیر داریم. ما نیاز به یک سازمان با تدبیر داشتیم که در حوزه اقتصادی متکی بر علم و تجربه باشد. آدمهای صفر کیلومتر از پس از این قضیه بر نمیآیند. افرادی باید باشند که بدانند چطور مدیریت بحران کنند.
البته در همین زمینه چند سالی است که برای تعریف الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت دبیرخانهای تشکیل شده است اما ظاهرا به نتیجه خاصی نرسیدهاند.
- بله هنوز به نتیجه عملیاتی نرسیدهاند.
این به نتیجه نرسیدن آیا به این دلیل نیست که افراد حاضر در این دبیر خانه با تجربه نیستند؟
مشکل کار آنان این است که میخواهند الگوسازی کنند میخواهند مدل بدهند.
مدلی که تاکنون جایی تجربه نشده است.
بله مدل بدون تجربه و مدلی که بومی نشده است. کار سخت است.فراموش نکنیم که روی تمام مدلهای فعلی 300 تا 400 سال کار شده است با این وجود حتما به نهادی که همه اینها را ساماندهی کند نیاز داریم.
و البته از نظر شما بدون یک سازمان برنامهریز این ساماندهی ممکن نیست؟
فقط با داشتن سازمانی که برنامه میدهد کار تمام نمیشود. قطعا به تفکر و همچنین به تیمی که برنامهها را اجرایی کند نیاز خواهد بود. ما نیاز به رییس جمهوری داریم که بتواند در این شرایط متلاطم برنامههایش را با داشتن یک تیم اجرایی قوی که لازمه کار است، اجرایی کند.
آیا این رویکرد در بین هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد؟
سه رویکرد بارز در بین این هشت نفر وجود دارد؛ یک رویکرد درباره حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روابط خارجی است که با چاشنی غلیظ آرمانی عرضه میشود، به طور مثال در این رویکرد در مورد روابط سیاسی خارجی مبنا را بینش فلسفی قرار میدهد. رویکرد دیگر مدل غربگرایانه ارائه میکند که اداره بخشهای مختلف در این مدل مبتنی بر مدلهای غرب گرایانه است. یک مدل دیگر هم وجود دارد که میانه است و می گوید ضمن اینکه آرمانها را قبول دارم ولی واقعگرا هم هستم.این رویکردها ناشی از 30 سال تجربه بعد از انقلاب است؛ دولت آقای هاشمی رفسنجانی بیشتر بر روی مبانی تولید در همه زمینه ها تاکید داشت.دولتی بود که تلاش می کرد توسعه اقتصادی را بسط دهد نتیجه آن این بود که خسارتهای جنگ برطرف شد و زیرساختها هم ساخته شد ولی دراین مدل به مسائل معیشتی مردم کم تر توجه شد که البته از روی اجبار این مدل بود. در دولت آقای خاتمی توسعه سیاسی در اولویت قرار گرفت و به توسعه اقتصادی کم توجهی شد. این رویکرد معتقد بود راهحلهای سیاسی بر توصیههای اقتصادی اصالت دارد. هرچند کارهای خوبی هم در زمینه اقتصاد صورت گرفت اما شکاف درآمدی و وضعیت معیشت مردم نیز تغییر نکرد. در نتیجه بخش مهمی از جامعه احساس کردند که دولتها نسبت به وضعیت اقتصادی آنها بیتوجه هستند. به این ترتیب فضایی به وجود آمد که آقای احمدینژاد از آن بهرهبرداری کرد و روی موج آن سوار شد و به شاخه مردمی پرداخت لذا اقتصاد توزیعی را انتخاب کرد.
حال کدامیک موفقتر بود؟
- باید دید معیار ما برای سنجش عملکرد این دولتها چیست. فردی که توسعه سیاسی را بر توسعه اقتصادی مقدم میداند، دولت آقای خاتمی را قبول دارد و برعکس، طرفدار تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی، دولت آقای هاشمی را موفق میداند. با این حال از منظر بهبود وضع مردم من معتقدم نه آن عدالت ایجاد شد و نه اشتغال، حتی فاصله طبقاتی هم برطرف نشد. بنابراین میتوانیم بگوییم هیچ کدام از رویکردهای تجربه شده پیشین عملکرد جامعی از خود نشان ندادهاند. رویکرد اداره حاکمیت و امور در همه حوزهها باید بر اساس واقعیتها باشد. باید واقعیتهای علم اقتصاد را قبول کنیم و بپذیریم که با علمی سروکار داریم که قواعد مشخصی دارد که بارها آزمون شدهاند. واقعیت این است که مردم به دنبال زندگی بهتر ورفاه بیشتر هستند و این موضوع با حرف و دستور ایجاد نمیشود. ولی در این واقعیتها باید آرمان هم وجود داشته باشد ما پیشرفت بدون عدالت را نمیخواهیم از طرف دیگر عدالت بدون پیشرفت هم امکان پذیر نیست.
آیا در حال حاضر شرایط تلفیق واقعیتها و آرمانها وجود دارد؟
بله و به نظر من تجربه گذشته میتواند به کمک ما بیاید.
آیا افرادی هستند که بتوانند این مدل میانه را اجرایی کنند؟
امور اجرایی عمدتا به دست رادیکالها اداره میشده است حال وقت آن رسیده که یک گروه معتدل واقعیتنگر آرمانگرا شکل بگیرد و وارد صحنه شود. این رویکرد در حوزه سیاست و اقتصاد به آزادیهای فردی احترام میگذارد. مالکیت را محترم میشمارد و هرگز به دنبال دولتی کردن بیشتر اقتصاد نیست. سیاستهای رادیکال را بر نمیتابد و سعی میکند در روابط خارجی، مبتنی بر منافع ملی عمل کند.
اما این خطر وجود ندارد که دوباره و برای هشت سال مدل میانهای را تجربه کنیم و بعد باز هم بگوییم اشتباه کردهایم؟
این سوال پیش میآید که آیا ما از تجربیات گذشته استفاده کردهایم یا نه. به طور مثال در سیاست خارجی آنچه وجود دارد این است که یک گروه صرفا به دنبال مسائل آرمانی هستند و گروه دیگر میخواهند صرفا واقعنگر باشند. اما گروهی هستند که میگویند در چارچوب خطوط قرمز و اولویتهای نظام امکان تعامل با دنیا وجود دارد. یک گروه میگوید جنس ما با جنس آمریکا متفاوت است یک گروه میگوید نظامات ما با جهان به گونهای است که اگر با دنیا تعامل نکنیم خسارت میبینم یک گروه هم هست که میگوید با حفظ این آرمانهامیتوانیم ادبیات و سیاستی را انتخاب کنیم که به تفاهم برسیم.
تکرار میکنم، آیا این مدل موفق میشود؟
احتمال موفقیت این رویکرد زیاد است هرچند معتقدم شرایط و اقتضای فعلی حکم میکند تن به این رویکرد بدهیم. یعنی چارهای نیست و باید این مدل را در پیش گرفت. ما در حوزه روابط بینالملل سه گزینه بیشتر نداریم یا باید از نظام بینالملل حذف شویم، یا در آن هضم شویم یا باید وارد یک تعامل منطقی با دنیا بشویم.
به نظر میرسد الان به سمت حذف از نظام بینالملل حرکت میکنیم؟
حذف ممکن نیست. وضعیت ارتباطات بینالمللی به نحوی نیست که یک کشور بگوید من با دنیا کاری ندارم. آیا میشود رشد هشت درصد داشت ولی روابط بانکی با دنیا نداشته باشیم؟ آیا میتوان رشد فنآوری و تکنولوژی را بدون روابط بینالمللی داشت؟ پس چارهایی نداریم جز این که تعامل منطقی با دنیا داشته باشیم و این البته مصوبه سند چشمانداز نیز است.
این منطق را در تعامل با دنیا چگونه تعریف میکنید؟
باید از موضع منافع ملی وعزت و حکمت وارد مذاکره شد یعنی ایران میتواند با همه دنیا تعامل، دوستی و رابطه داشته باشد ولی در مذاکرات باید گفت که ایران یکی، شما هم یکی. نه زور میگوییم و نه زور میشنویم. این قسمت تعامل با دنیا سخت است و باید از تمام انرژی بهینه استفاده کرد.
آیا مجموعه کاندیداهای فعلی انتخابات ریاست جمهوری توان برقراری چنین تعاملی را دارند؟
این افراد هر کدام در حوزههای مختلف یک تجربه و تبحری دارند. ولی متاسفانه به صورت کارشناسی در برخی حوزهها ضعیف هستند این موضوع از برنامهها و بیان آنها مشخص است و هیچ کدام تیم خود را هنوز معرفی نکردهاند. شرح بحث این است که هر کدام از این افراد که انتخاب شدند در اولین فرصت تیم خود را معرفی کنند.
به یاد داریم که معمولا طی دولتهای گذشته همواره بین مدیران و به خصوص وزیران اقتصادی اختلاف نظر وجود داشته است.
در زمان آقای خاتمی به کسی پیشنهاد دادند که وزیر بازرگانی شود آن فرد سوال کرد که رییس بانک مرکزی وزیر اقتصاد و وزیر صنعت و نفت شما کیستند؟ زیرا وزارت بازرگانی بدون وزارت اقتصاد قوی و بانک مرکزی قوی نمیتواند، فعالیت مثبت داشته باشد. وقتی میتوان کار را در وزارت بازرگانی پیش برد که این مجموعه با هم در تعامل باشند.
آیا آن فرد احیانا خود شما نبودید...؟
(با لبخند) رییس جمهور دیگری هم از همان فرد دوباره خواست که وزیر بازرگانی شود آن فرد هم دوباره سوال کرد که وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی چه کسی است و رییسجمهور از او پرسید "این چه حرفی است که شما میزنید برای شما چه فرقی میکند که چه کسی باشد؟ ما دستورات را میدهیم و بقیه باید اجرا کنند". در حقیقت این رییس جمهور محترم دنبال سرباز و گروهبان بود و نمیخواست ژنرال داشته باشد. نتیجه آن وضع همان شد که همه میدانیم. به هر حال اقتصاد ما اکنون در شرایط ویژه و بحران قرار دارد و نیازمند جسارت و تحول زیاد است و تنها ژنرالها میتوانند اقتصاد را از این وضع نجات دهند.
اما این شرایط فقط به خودمان برنمیگردد، مثلا در بحث روابط خارجی وقتی آنها نخواهد و حتی سنگاندای کنند چگونه میشود تعامل ایحاد کرد؟
اگر با من باشد میگویم با حفظ همه شئون امکانپذیر است کی مقام معظم رهبری فرمودهاند که با دنیا تعامل نکنیم، آخرین حرف ایشان در مشهد این بود که با مذاکره مخالف نیستم ولی نسبت به آن خوشبین نیستم، حتی فرمودند من راه حل را نشان میدهم به شرطی که آنها دست از دشمنی بردارند. کسی که مسئول قوه مجریه است باید در چارچوبهای ترسیم شده کار را انجام دهد و باید زمینه را فراهم کند تا تخاصم از بین برود و مذاکره منتج به نتیجه شود.
آیا مذاکره در شرایط کنونی منتج به نتیجه میشود؟
اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جامعه به گونهای است که عمل و عکس العملی در منطقه به وجود نمیآید مگر اینکه عمل و عکسالعمل جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد بله مذاکره قطعا شدنی است. ما باید بدانیم چالشهایمان با دنیا چیست. در بحثهای مشترک به کجا میرسیم و به کجا نمیرسیم. امنیت هستهای، امنیت منطقهای و امنیت انرژی بسیار اهمیت دارد ولی به اعتقاد آنها مهمترین موضوع هستهای است. انرژی هستهای بهانه است و به دلیل دیگری آن را زنده نگه داشتهاند. آنها میگویند ما به هیچ قیمتی اجازه نمیدهیم جمهوری اسلامی ایران صاحب بمب اتمی شود.ما هم از اول گفتهایم که نمیخواهیم بمب اتم داشته باشیم زیرا معتقد به آن نیستیم. اگر ما بتوانیم دنیا را به این قطعیت برسانیم این که ما بمب هستهای نمیخواهیم بسیاری از مسائل حل شده است. موضوع انرژی هستهای ما از نظر محتوایی تمام است و آنها هم این را میدانند. ما نه فقط به یک ادبیات قابل فهم برای ایجاد تفاهم نیاز داریم بلکه باید در ادبیات خود مدل و الگویی را نیز ایجاد کنیم. ما در منطقهای زندگی میکنیم که قلب کره زمین است. ایران در مرکز خاورمیانه قرار دارد و به این لحاظ از اهمیت بالایی برخوردار است. ایران با هر کسی همراه باشد یک قسمتی از قلب زمین را در اختیار دارند. ما نه به دنبال کشورگشایی هستیم و نه به دنبال استعمار کشورهای همسایه. ما به دنبال این هم نیستیم که اجبارا همه مردم دنیا مثل ما فکر کنند و ما به آنها سلطه داشته باشیم. ما فقط از آنها میخواهیم صحبت و تعامل کنند.
آیا آنها حاضر به مذاکره میشوند؟
مذاکره میکنند. ما باید کشوری ایجاد کنیم که از نظر اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی بهترین باشد و این امکانپذیر است. همان طور که در طول تاریخ نام ایران از هفت هزار سال پیش تاکنون همواره مطرح بوده است. اما با چنین سوابق و توان، ما را مشغول امور جزئی و روزمره کردهاند. مشغولیات ما نباید قیمت ارز و تورم و کمبود دارو و قیمت کالاها باشد. نگرانی ما نباید این باشد که کره نداریم. 22 هزار تن کره در گمرک است ولی اجازه ترخیص نمیدهند. یک نظام مدیریتی برای هماهنگی این موضوع نداریم.
البته میگویند ارز نداریم که کره وارد کنیم؟
ارز داریم نظام تدبیر نداریم. کشور را مداد رنگی کردهایم. یک رنگ را انتخاب کردهایم و بقیه رنگها را میخواهیم از بین ببریم. ایران هراسی باید در دنیا از بین برود، زیرا ما کشوری نیستیم که بخواهیم زور بگوییم و ظلم کنیم.
شاید چنین برداشتی از ایران ناشی از رفتارهای خودمان بوده است.
این تصویری که از ما وجود دارد غلط است و مبنای دینی و اخلاقی ما نیست. دشمنان ما می خواهند کاری کنند که تصویر ما در دنیا خراب شود. کار دولت آینده این است که این معضل را اصلاح کند. باید به نحوی مدیریت کند که بازرگان ما بازارهای هدف را از بین نبرد. آنچه مهم است این است که ما بدانیم از کجا آمدهایم در کجا هستیم، به کجا میرویم و چه ابزار و امکاناتی در اختیار داریم. رویکردی که میتواند کشور را نجات دهد، رویکردی که تمام منافع ملی را قوت ببخشد، رویکردی که آیندهنگری ما را شکل دهد، رویکردی که تمام استعدادها ما را به عرصه ظهور برساند، رویکردی که تمام مشکلات ما را حل میکند، رویکرد واقعیتنگر و آرمانگراست. زیرا در طول 30 سال گذشته رویکردهایی که کشور را اداره کرده عمدتا افراطی بوده است. امیدوارم کار دست میانهروها و اعتدال گرایان بیفتد.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا ندا کمرئی
بانك مركزي تدوين كرد سند پولي براي سه هدف
با اهداف سهگانه «توسعه پايدار و تعادل عمومي»، «کنترل تورم» و «ايجاد اشتغال»
سند راهبردي بانک مرکزی تدوین شد
گروه بازار پول- سند راهبردي با اهداف سه گانه «توسعه پايدار و تعادل عمومي»، «کنترل تورم» و «ايجاد اشتغال» در حوزه نظام بانکي توسط بانک مرکزی تدوين و تنظيم شد. این سند میگوید در صورت اجرا نشدن بعضی راهبردهای بانک مرکزی مثل کنترل بدهی بانکها و انتشار اوراق مشارکت در سال گذشته، پایه پولی به جای 2/27 درصد از رشد 1/45 درصدی و نقدینگی هم به جای 8/30 درصد از رشد 2/49 درصدی برخوردار میشد و از ناحیه آن، «فشارهای تورمی به مراتب شدیدتری اقتصاد کشور را تهدید میکرد که میتوانست ثبات کلی اقتصاد را با چالشهای جدی مواجه کند.» پایگاه روابط عمومی بانک مرکزی گزارش داده که در راستای استراتژی «توليد ملي، حمايت از کار و سرمايه ايراني»، در بانک مرکزی، «کميته اجرايي توليد ملي، حمايت از کار و سرمايه ايراني» با حضور مسوولان حوزههاي «ارزي، فنآوري اطلاعات، اعتباري، اقتصادي، نظارتي، حقوقي، منابع انساني و سازمان توليد اسکناس و مسکوک» بانک مرکزی و با هدف تسهيل شرايط توليد و ارائه حمايتهاي لازم در اين زمينه، ايجاد شد. بر اساس گزارش جدید، این کميته ضمن تدوين برنامه راهبردي و برگزاري 39 جلسه کاري، به بررسي موانع توليد و تعيين دستور کار مشخص براي کارگروههاي تخصصي در حوزه وظايف بانک مرکزي پرداخت و بر اساس جمعبندي نظرات کارشناسان حوزه بانک مرکزي و تصميمگيران اقتصادي و در راستاي اعلام سياستهاي تدوين شده به شبکه بانکي کشور و اتخاذ روشها ي هماهنگ اجرايي، يک سند راهبردي با اهداف سه گانه «توسعه پايدار و تعادل عمومي»، «کنترل تورم» و «ايجاد اشتغال» و با راهبردهاي 30 گانه در حوزه نظام بانکي، تدوين و تنظيم کرد.
ساماندهی تولید و کاهش موانع
گزارش منتشر شده از سند راهبردی بانک مرکزی از سوی پایگاه روابط عمومی این نهاد، طرحهای مرتبط با «ایجاد زیرساختهای ساماندهی تولید و کاهش موانع مربوط» را شامل چهار مورد عنوان کردهاست. نخستین طرح، «راهاندازی و اجرای فرآیند تکمیل پرتال ارزي» بوده که طبق گزارش بانک مرکزی، با هدف «صيانت از منابع ارزي کشور، شفاف سازي فرآيند واردات کالا و خدمت و همچنين نظارت بر مصارف ارزي کشور» ايجاد شده است.
اقدام دیگر در این گزارش نیز «طراحی و راهاندازی مرکز مبادلات ارزي» عنوان شده که با توجه به «شرايط تحريم و محدوديتهاي ارزي، ضرورت حذف تقاضاي سوداگرانه و کشف تقاضاي واقعي در بازار ارز» و با هدف «حمايت از توليد ملي در چارچوب سياستهاي ارزي و کاهش اتکا به درآمدهاي حاصل از صادرات نفت»، از ابتدای مهر ماه سال 1391، آغاز به کار کرده است.
تولید و مرکز دانش اقتصادی
راهبرد دیگر اتخاذ شده از سوی بانک مرکزی نیز در این سند، «برقراری امکان حمايت از تولیدات صادرات محور» عنوان شده که براساس گزارش جدید، «به منظور بهبود تامین مالی فعالیتها ی صادراتی، نسبت به سپردهگذاری ارزی نزد بانکهای عامل و کاهش نرخ سود تسهیلات ریالی و ارزی صادرکنندگان، به ترتیب معادل دو و یک درصد» اقدامات لازم در خصوص آن انجام شده است. اقدام چهارمی هم که در این گزارش در خصوص ساماندهی تولید روی آن تاکید شده، «طراحی و برنامه ریزی جهت ایجاد مرکز دانش اقتصادي» است که در خصوص آن گفته شده با توجه به «سياستهاي کلي توليد ملي، حمايت از کار و سرمايه ايراني»، فکر ايجاد این مرکز در بانک مرکزي مطرح و مراحل تصويب آن طي شد و به زودی و پس از ساختاردهي و سازماندهي مناسب، با اهداف «ارتقاي دانش فردي و خرد جمعي در سازمان بانک مرکزي»، «مديريت سرمايههاي فکري در حوزه اقتصادي»، «اثربخشي، خلاقيت، نوآوري و بهرهوري سازماني» و «گردآوري، سازماندهي، توزيع، تسهيم و خلق اطلاعات و دانش در حوزه اقتصادي» شروع به کار خواهد کرد.
کنترل تورم و مهار نقدينگي
بخش دیگری از سند راهبردی بانک مرکزی، «سیاستها و اقدامات جهت کنترل فشارهاي تورمي و مهار رشد نقدينگي» شامل سه مورد را تشریح کردهاست. بر این اساس؛ مورد نخست از این اقدامات، «کاهش بدهي بانکها به بانک مرکزي» بود که طبق این گزارش، تلاش بانک مرکزی همیشه بر این بوده که ضمن تامین نقدینگی اقتصاد کشور، از انبساط بیرویه آن جلوگیری کند. گزارش منتشر شده میافزاید: «بررسی ارقام نقدینگی در سه ماهه اول سال 1391 و نیز پیشبینیهای انجام شده، حاکی از افزایش شدید نرخ رشد نقدینگی در ماههای آتی به ویژه ماههای پایانی سال بود که در این راستا، بانک مرکزی از تیرماه سال قبل، تمهیدات مختلفی را اندیشید که «مهار روند بدهی بانکها با بانک مرکزی» از جمله آنها بود و در نتیجه آن، رقم بدهی بانکها از تیرماه تا پایان سال قبل؛ در مجموع روند کاهشی را طی کرد.» بانک مرکزی در گزارش خود افزوده که این اقدام، پایه پولی و نقدینگی را به ترتیب به میزان 5/12 و 8/12 واحد درصد کاهش داده است.
اوراق مشارکت و تغییر سال پایه
سیاست و اقدام دیگری که در سند راهبردی بانک مرکزی در خصوص کنترل تورم و نقدینگی به آن اشاره شده، «انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزي» بوده است. بر اساس این گزارش، به موازات اقدام برای کاهش بدهی بانکها، این نهاد درخواست انتشار اوراق را نیز به شورای پول و اعتبار ارائه کرد و شورای پول و اعتبار نیز در بیست و هفتم تیرماه 1391، مجوز انتشار 100 هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت بانک مرکزی را صادر کرد که طی سه مرحله عرضه در بازار، حدود 5/41 هزار میلیارد ریال از آن به فروش رسید. بر اساس محاسبات این گزارش، «این اقدام سبب انقباض 4/5 واحد درصدی پایه پولی و 6/5 واحد درصدی نقدینگی شده است.» بانک مرکزی در جمعبندی خود از نتایج این دو اقدام، میافزاید در صورت «عدم مهار روند بدهی بانکها به بانک مرکزی و عدم فروش اوراق مشارکت بانک مرکزی پایه پولی در پایان سال 1391 به جای رشد 2/27 درصدی از رشد 1/45 درصدی و نقدینگی به جای رشد 8/30 درصدی از رشد 2/49 درصدی برخوردار میشد و فشارهای تورمی به مراتب شدیدتری اقتصاد کشور را تهدید میکرد که میتوانست ثبات کلی اقتصاد را با چالشهای جدی مواجه کند.»
علاوه بر این، این گزارش به سیاست «تغيير سال پايه در محاسبات شاخص بهاي کالاها و خدمات مصرفي (نرخ تورم)» اشاره کرده و افزوده «بانک مرکزي در راستاي انجام وظايف قانوني و به منظور حفظ ارزش پول و کنترل تورم و همچنين در راستاي بهنگام سازي روشهاي محاسباتي و اجزاي سبد خانوار که منجر به افزايش دقت محاسبات خواهد شد، تجديد نظر در سال پايه شاخص بهاي کالاها و خدمات مصرفي را در دستور کار قرار داد.»
نظارت بر بانکها و موسسات اعتباري
بانک مرکزی در ادامه گزارش سند راهبردی خود، سیاستها و اقدامات مرتبط با راهبرد «نظارت موثر و کارآمد بر بانکها و موسسات اعتباري» را توضیح داده است. مطابق گزارش، یک سیاست انجام شده در این راستا، «بهبود نسبت تسهيلات به سپردههاي بانکي» بوده است. بر اساس گزارش منتشرشده، این نسبت در پایان سال قبل متعادلتر شده و به کمتر از 100 درصد رسيده، به طوری که در مقايسه با رقم مشابه پايان سال قبل یعنی 6/111 درصد، به ميزان 8/11 واحد درصد کاهش نشان میدهد و به رقم 8/99 درصد رسیده است. گزارش بانک مرکزی، این موضوع را نشان دهنده «بهبود نسبتهاي نظارتي و وضعيت بهتر ريسکهاي مترتب بر فعاليتهاي شبکه بانکی» دانسته است. «ايجاد بانک جامع اطلاعات مشتريان»، اقدام دیگر بانک مرکزي است که این گزارش در ارتباط با نظارت بر بانکها بر آن تاکید کرده است. طبق سند ارائه شده، بانک مرکزی به منظور فراهم کردن ابزاري قدرتمند در ارائه خدمات مطلوب بانکي و نظارت بر توزيع عادلانه تسهيلات همسو با الزامات تبيين شده از سوي مراجع عالي اجرايي کشور، بانک جامع اطلاعات مشتريان را راهاندازي کرده است که در حال حاضر شامل سه سامانه «تسهيلات و تعهدات بانکي»، «دريافت شماره درخواست بانک مرکزي» و «چکهاي برگشتي» است.
کاهش مطالبات و بازنگری در مقررات
سیاست دیگر بانک مرکزی در راستای بهبود نظارت، «پیگیری امور مربوط به کاهش مطالبات غيرجاري بانکها» عنوان شده است. در این راستا و بر اساس این گزارش، «شرايط و ضوابط بخشودگي جریمه تاخير تاديه و تقسيط بدهي معوق اشخاص حقيقي و حقوقي فعال در امور توليدي، صنعتي، معدني، کشاورزي و خدماتي»، تحت شرايط مربوطه، به شبکه بانکي ابلاغ و بانکها در این زمینه عملکرد مناسبی را از خود نشان دادند، به طوری که این گزارش میافزاید در سال قبل، «تعداد 591 هزار و 215 فقره قرارداد به مبلغ 145 هزار و 662 میلیارد ریال از بدهیهای سررسید گذشته و معوق مشتریان تعیین تکلیف و به مدت 5 سال تقسیط و از سرفصل مطالبات غیرجاری خارج شد.» این گزارش میگوید، بانک مرکزی در راستای بهبود نظارت، «بازنگري در مقررات ناظر بر حساب جاري» را نیز در راستای «ساماندهی نحوه بکارگیری حساب جاری، کاهش صدور چکهای بلامحل، مرتفع کردن مشکلات و معضلات موجود» و نیز «تسهیل در مبادلات بازار پول» به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرده است.
همچنین بر اساس سند منتشر شده و در این راستا، «بازنگري آيیننامه تسهيلات و تعهدات کلان» نیز به منظور «ایجاد شرایط تخصيص منابع بانکي به تعداد بيشتري از آحاد جامعه، تنوع بخشي بيشتر به سبد اعتباري بانکها و به حداقل رساندن زيانهاي ناشي از تمرکز منابع بانکها حول يک شخص يا گروهي از اشخاص»، بازنگري و نسخه جديد آن تدوين شده است.
ضوابط اعتبارات اسنادی و عقود
یک سیاست دیگر که در سند راهبردی جدید به آن اشاره شده، «ابلاغ ضوابط اعتبارات اسنادي داخلي- ريالي» بوده است که بر اساس گزارش، پس از سوءاستفادههای صورت گرفته در شبکه بانکي کشور در سال 1390، بانک مرکزی در سال 1391 ضمن آسیب شناسی موضوع و با رویکرد صیانت از منافع سپردهگذاران، دستورالعمل جامعی را در این خصوص تدوین و به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرده است.
گزارش منتشر شده میافزاید که در گام دیگری برای اصلاح نظارت نیز، بانک مرکزی «تدوین و ابلاغ ضوابط عقود استصناع، مرابحه و خرید دین» را در دستور کار قرار داده و این عقود سه گانه را به فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا (بهره) افزوده و در پی آن، دستورالعملهای اجرایی و حسابداری مربوط به هر یک از این عقود را تدوین و به شبکه بانکی کشور ابلاغ کرده است.
تامين مالي توليد
بانک مرکزی در ادامه این سند، به چهار سیاست تدوین شده در خصوص «تامین مالی تولید» اشاره کرده است. مورد نخست، «اختصاص 3 درصد از سپرده قانوني بانکها نزد بانک مرکزي به بانکهاي تخصصي صنعت و معدن و کشاورزي (هر کدام به مبلغ 5034 ميليارد ريال) جهت پرداخت تسهيلات طرحهاي داراي توجيه فني و اقتصادي» بوده است. مورد دوم، «بهبود شرايط تامين مالي شرکتهاي خودروساز و صدور مجوز افزايش سقف اعتباري شرکتهاي خودروسازي ايرانخودرو و سايپا (هر کدام به مبلغ 000/5 ميليارد ريال» عنوان شده است. در مورد سوم، به «تامين مالي خريد کالاهاي اساسي و ابلاغ ضوابط اعطاي تسهيلات به کارخانههاي توليد آرد بخش خصوصي و شرکتهاي تعاوني روستايي جهت خريد گندم از محل منابع داخلي بانکها» اشاره شده و در آخر نیز، اقدام برای «بهبود شاخص اخذ اعتبار در جديدترين گزارشهاي بانک جهاني» مورد اشاره قرار گرفته است.
سامانههاي بانکداري و نظارت الکترونيکي
در سند راهبردی منتشر شده، بانک مرکزی به چند مورد از اقدامات خود به منظور طراحي و راهاندازي سامانههاي بانکداري و نظارت الکترونيکي اشاره کرده است. این اقدامات شامل هفت مورد شبکه الکترونيکي پرداخت کارتي (شاپرک)، کنترل امنيت شبکه و فوريتهاي بانکي (کاشف)، سامانه پيامرساني الکترونيکي مالي (سپام)، سامانه نظارت الکترونيکي بانکها (سناب)، نظام مديريت امنيت دادهها (نماد)، سامانه مديريت اسناد بانکي (سماب) و سامانه پرداخت الکترونيکي سيار (سپاس) عنوان شده است.
فارس خبر میدهد تداوم روند نزولی قیمت سکه در معاملات آتی/ریزش 16هزار تومانی سررسیدها
در پایان معاملات آتی سکه طلا تمام سررسیدها با کاهش یک درصدی به روند نزولی روزهای گذشته ادامه دادند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، معاملات آتی سکه تحت تاثیر کاهش قیمت در بازار نقدی همچنان روند نزولی طی میکند.
بر اساس این گزارش هر اونس طلا در بازارهای جهانی طی هفته اخیر با ریزش 37 دلاری، به کاهش قیمت سکه طلا در بازار نقدی دامن زد.
بازار قراردادهای آتی سکه طلا مدتی است روند رکودی را تحمل میکند و ظاهرا خبری هم از افزایشهای شتابان ماهای اخیر در آن نیست.
به گزارش فارس، امروز نیز تمام سررسیدهای آتی سکه طلا حداقل با 1درصد منفی و حداکثر 1.14 درصد منفی پیگیری و دنبال شده است.
این گزارش میافزاید، قرارداد آتی سکه طلا تحویل خرداد ماه در آخرین قیمت یک میلیون و 383 هزار تومان داد و ستد شد.
بر اساس این گزارش، قراردادهای آتی سکه طلا تحویل تیر ماه و مرداد ماه به ترتیب در آخرین قیمت یک میلیون و 314 هزار تومان با 1.07 درصد منفی و یک میلیون و 350 هزار تومان با 1.14 درصد منفی معامله شدند.
روز گذشته در پایان معاملات آتی سکه قراردادهای آتی در سررسیدهای خرداد، تیر و مرداد ماه با قیمت تسویه شده یک میلیون و 296 هزار و 600 تومان، یک میلیون و 328 هزار و 200 تومان و یک میلیون و 365 هزار و 500 تومان داد و ستد شدند.
به دنبال تحريمهاي مغرضانه صورت ميگيرد شکايت کارگران ايراني از مقامات سازمان جهاني کار
اين مقام کارگري در گفتوگو با مهر با اشاره به اينکه به زودي قرار است شکايت به صورت کتبي به دادگاه اداري سازمان جهاني کار تحويل شود خاطرنشان کرد: همزمان با آغاز يکصدودومين اجلاس جهاني کار، نمايندگان کارگري حاضر در اين اجلاس موضوع مربوط به شکايت را با مديران و مسئولان سازمان جهاني کار مطرح کردهاند.
اين مقام کارگري با تاکيد بر اينکه حدود 10 سال است که سازمان جهاني کار تحريمها و تبعيضهاي مغرضانهاي را که سياسي است عليه کارگران کشورمان اعمال و از ارائه خدمات فني به کارگران ايراني امتناع ميکنند.
به گفته وي، با وجود مکاتبات و رايزنيهاي فراواني که در يکسال گذشته و پس از اجلاس سال 2012 با مسئولان سازمان جهاني کار انجام شده است، اما آنها از ارائه هرگونه پاسخ کتبي به درخواست نمايندگان کارگري ايران دوري ميکنند.
پيشتر برخي مقامات کارگري اعلام کرده بودند که در اين زمينه شکايتي را بر عليه مديران سازمان جهاني کار تنظيم کردهاند که همزمان با برگزاري اجلاس جديد در شهر ژنو سوئيس به دادگاه اداري اين سازمان که در آن قضات مستقلي فعاليت ميکنند ارائه خواهند کرد.
احتمال افزايش دوباره دستمزد کارگران
عضو کميته دستمزد شوراي عالي کار با اعلام اينکه 41 روز قبل شکايتي را درباره تخلف صورت گرفته در تعيين حداقل مزد امسال به ديوان عدالت اداري ارائه کرديم، گفت: با وجود ارائه دفاعيات وزارت کار در اينباره، اما راي ديوان عدالت اداري هنوز صادر و ابلاغ نشده است.
حسين حبيبي در گفتوگو با مهر با اعلام اينکه تاکنون ديوان عدالت اداري راي نهايي درباره شکايت از نحوه تعيين حداقل دستمزد امسال کارگران و مشمولان قانون کار را ارائه نکرده است، گفت: 41 روز پيش به نمايندگي از کارگران، شکايتي را در ديوان عدالت اداري ثبت کرديم.
عضو کميته دستمزد شوراي عالي کار اظهار داشت: نمايندگان کارگران غير از شکايتي را که بر عليه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي تنظيم و ارائه کردهاند، مدرک ديگري را به ديوان عدالت اداري ندادهاند؛ با اين حال طبق درخواست ديوان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي به عنوان رئيس شوراي عالي کار دفاعيات خود درباره تعيين دستمزد امسال کارگران را به ديوان ارائه کرده است.
حبيبي خاطرنشان کرد: هنوز منتظر صدور راي ديوان عدالت اداري درباره تخلف صورت گرفته در تعيين حداقل دستمزد امسال کارگران و مشمولان قانون کار هستيم، با اين حال تاکنون ديوان راي نهايي را به ما اعلام نکرده است.
اين مقام مسئول کارگري ادامه داد: براساس آخرين پيگيريهاي صورت گرفته ديوان اعلام کرد که موضوع شکايت و ارائه دفاعيات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي در دست بررسي و در مراحل رسيدگي قرار دارد.
بنابراين گزارش: شوراي عالي کار حداقل دستمزد امسال کارگران و مشمولان قانون کار را 487 هزار و 125 تومان تعيين کرد که اين رقم نسبت به 387 هزار تومان سال گذشته 25 درصد افزايش يافته است. با اين حال براي ساير سطوح مزدي درصدها متفاوت و در برخي مشاغل کمتر از 25 درصد و در برخي ديگر نيز بيشتر از 25 درصد شده که البته در مواردي که نيروي کار از افزايش دستمزد بيشتري برخوردار شده باشد قطعا با مساعدت و نظر کارفرما صورت گرفته است.
با اين حال، برخي نمايندگان کارگري اعلام کردهاند که مطابق نرخ تورم اعلامي از سوي مراجع رسمي در اسفندماه سال گذشته، نرخ تورم رقمي بيش از 30 درصد بوده و در اين زمينه شوراي عالي کار در افزايش حداقل دستمزد امسال تخلف کرده و نرخ را 6 درصد کمتر از نرخ تورم در نظر گرفته است.
مقامات وزارت تعاون، کار و رفاه در واکنش به اين موضوع اعلام کردهاند که مجموع افزايش مزد کارگران بيش از 30 درصد است، اما کارگران ميگويند طبق قانون کار افزايش مزد حداقلي بايد معادل نرخ تورم صورت گيرد و شوراي عالي کار به رياست وزارت کار در اين زمينه مرتکب تخلف شده است.
اين موضوع باعث طرح شکايتي در ديوان عدالت اداري شده است که تاکنون با وجود ارائه دفاعيات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي هنوز اين ديوان نسبت به صدور راي نهايي اقدام نکرده است. در صورت تاييد شکايت کارگران، شوراي عالي کار موظف ميشود به حداقل دستمزد امسال معادل 6 درصد بيافزايد.
اظهارنظر هفته گذشته رئيس ديوان عدالت اداري مبني بر اينکه بايد توان پرداخت کارفرمايان را نيز درنظر داشته باشيم مورد انتقاد کارگران واقع شده است. آنها ميگويند ديوان عدالت اداري بايد براساس ماده 41 قانون کار نسبت به نحوه تعيين حداقل دستمزد امسال کارگران و مشمولان قانون کار، راي صادر کند و در اين زمينه ناتواني کارفرمايان را نميتوان دليل کافي در ناديده گرفتن حق کارگران دانست.
بانك مركزي بخشنامه صادر كرد منع انتقال ارز به مناطق آزاد
مدیر اجرایی سابق ایران در صندوق بینالمللی پول: در تحریم بانکهای ایران صندوق بینالمللی پول مقصرترین است
مدیر اجرایی سابق ایران در صندوق بینالمللی پول گفت: در تحریم بانکهای ایران صندوق بینالمللی پول مقصرترین است و نباید اجازه میداد این اقدام انجام شود.
عباس میرآخور در گفتوگو با خبرنگار بانک و بیمه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: تحریم بانکهای یک کشور اقدام خطرناکی است و این نهاد بینالمللی مسوول نظم و ثبات امور پولی و مالی دنیا است.
وی افزود: در واقع صندوق بینالمللی پول یکی از وظایفاش آن است که کشورهایی که عضو آن هستند را حمایت میکنند، اما متاسفانه این صندوق نظارتی بر اینگونه تحریمها نداشته و حمایت نمیکند.
مدیر اجرایی سابق ایران در صندوق بینالمللی پول با بیان اینکه تحریم اقتصادی جایگزین حملات نظامی هستند گفت: در واقع کشورهای دیگر با تحریم اقتصادی میخواهند بر اراده ملی یک کشور غلبه کنند ضمن آنکه نمیخواهند به آن کشور حمله نظامی داشته باشند.
میرآخور با بیان اینکه تحریمهای اقتصادی کار جدیدی نیست و از جنگ جهانی دوم نیز افزایش داشته است، گفت: ایالات متحده آمریکا تاکنون حدود 63 کشور مختلف را تحریم اقتصادی کرده است که بعضی از آنها طولانیمدت و برخی دیگر کوتاه بوده است به عنوان مثال کشور کوبا طولانیترین تحریم اقتصادی را از سوی آمریکا تاکنون داشته است اما کوتاهترین را کشور پاکستان داشت که یکسال و نیم به طول کشید.
وی با بیان اینکه عمدهترین تحریمها بر علیه کشور ما صورت گرفته است، گفت: سابقه تاریخی در مورد انواع تحریمها علیه یک کشور وجود ندارد و تنها کشور ماست که تحریمهایش اینگونه ادامه و عمق پیدا کرده است.
مدیر اجرایی سابق ایران در صندوق بینالمللی پول گفت: یکی از بدترین تحریمها بر علیه یک کشور تحریم بانک مرکزی آن است که البته اثرات مخرب آن به ثبات امور مالی و پولی دنیا نیز تاثیر خواهد گذاشت چرا که اگر بانک مرکزی ایران تحریم باشد، قطعا این روند در مورد کشورهای دیگر نیز ادامه پیدا کرده و اعمال میشود.
فارس گزارش میدهد پایان بررسی ایرادات بودجه در مجلس/کاهش سقف بودجه ۹۲
لایحه بودجه ۹۲ کل کشور پس از بررسی ایرادات شورای نگهبان در صحن مجلس و کاهش سقف آن برای اعلام نظر نهایی به شورای نگهبان ارسال شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا»، نمایندگان مجلس عصر دیروز پس از پایان بررسی ایرادات شورای نگهبان به لایحه بودجه 92 در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، سقف بودجه را با اندکی تغییر به تصویب رساندند.
بر این اساس بودجه سال 1392 کل کشور از نظر منابع 7 میلیون دویست و هفتاد و هفت هزار و 64 میلیارد و 510 میلیون ریال و از حیث مصارف بالغ بر هفت میلیون و 277 هزار و 64 میلیارد و 510 میلیون ریال به شرح زیر است:
بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت از لحاظ درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار بالغ بر 5 میلیون و 357 هزار و 963 میلیارد و 995 میلیون ریال و از حیث هزینهها و سایر پرداختها بالغ بر 5 میلیون و 357 هزار و 963 میلیارد و 995 میلیون ریال است.
به گزارش فارس، سقف بودجه سال 92 از هفت میلیون و سیصد و پنجهزار و دویست و شصت و نه میلیارد و نهصد و چهل و هشت میلیون ریال به هفت میلیون و دویست و هفتاد و هفت هزار و ۶۴میلیارد و ۵۱۰ میلیون ریال کاهش یافت.
تحریم نتیجه عکس میدهد صادرات با ارزش افزوده بالاتر جای پتروشیمی را میگیرد
تحریم صنعت پتروشیمی یکی از تازهترین تحریمهای اقتصاد ایران است که این بار درآمدهای غیرنفتی ایران را هدف قرار داده است.
اگرچه صنعت نفت ایران پیش از این درگیر تحریم تجهیزات و منابع مالی بوده، اما این نخستینبار است که فروش محصولات پتروشیمی ایران در بازارهای خارجی به بهانه سهم دولت از بعضی واحدهای پتروشیمی، بهطور مستقیم مورد تحریم قرار میگیرند. اما این مورد موضوعی نیست که بتوان دربرابر آن سر فرود آورد و به خواسته غرب تن داد، چراکه ایران سالها مقابل این تحریمها قد علم کرده و با قدرت، توانایی خود را به تمام جهانیان به اثبات رسانده است.
این بار نیز تمام جهان باید بدانند که ایران با تمام توان در مقابل تحریم جدید خواهد ایستاد، به نحوی که میتواند صادرات با ارزش افزوده بالاتر را جایگزین پتروشیمی کند و با استراتژیهای دیگر، راهبردهایی را به اجرا درآورد که تحریم نتیجه عکس بدهد و به عبارت دیگر تحریمها را دور بزنیم.
قوانین تسهیلکننده برای صادرات
رئیس سازمان توسعه تجارت ایران گفت: ممنوعیت صادرات آن دسته از محصولات پتروشیمی که مورد نیاز صنایع پاییندستی است، به این دلیل لحاظ شد که سهم محصولات با فناوری و ارزش افزوده بالا در سبد صادراتی بیشتر شود.
حمید صافدل در گفتوگو با خبرنگار گسترش صنعت، اظهارکرد: باید با شکلگیری سهم قابل توجهی از سبد کالاهای صادراتی در دیگر محصولات و تضمین استمرار تامین ماده اولیه مورد نیاز این صنایع، صادرات محصولات پتروشیمی را هم مانند سالهای اخیر افزایش بدهیم.
وی با اشاره به اینکه در این شرایط سخت تحریمی کشور، حتی برای تسهیل صادرات گامهایی نیز برداشته شد، تصریح کرد: در این زمینه، شرایط تسهیلکنندهای برای صدور محصولات پتروشیمی وضع کردیم که بخشی به گمرک اعلام شده است و بخشی دیگر هم در رسانهها اعلام عمومی میشود.
رئیس سازمان توسعه تجارت در مورد ممنوعیتهای صادراتی سال گذشته، گفت: این ممنوعیتها در شرایط خاص اتفاق افتاد که ما در آن وضعیت ویژه باید از تولید داخلی حمایت میکردیم، از سویی ماده اولیه مورد نیاز صنایع پاییندستی را تامین کرده و از خروج بیرویه مواد اولیه که با ارز مرجع وارد شده بود، جلوگیری میکردیم، با این وجود باید کالاهای اساسی زندگی مردم نیز تامین میشد و از ورود مواد خام با ارزش افزوده پایین جلوگیری به عمل میآمد. نتیجه مجموعه کارهایی که در سال گذشته انجام شد، تحقق این اهداف ذکر شده است.
به گفته صافدل، ثباتی که در اواخر سال گذشته بر کشور حاکم بود، نشاندهنده این است که تصمیمگیریهای تجاری نیمهدوم سال ۹۱ موثر بوده است.
رئیس سازمان توسعه تجارت با اشاره به کاهش۳۰درصدی صادرات محصولات پتروشیمی و افت ۱۲درصدی میعانات گازی در سال گذشته، ادامه داد: از سوی دیگر، از صدور مواد خام و مواد اولیه صنایع پاییندستی ممانعت کردیم. وزن صادرات در سال گذشته نسبت به سال ۹۰، یک درصد افزایش داشت، اما ارزش صادرات تنها پنج درصد کاهش یافت و این موضوع قابل تامل است.
وی با بیان اینکه صنعت پتروشیمی ایران مسیر رشد پرشتابی را طی میکند، افزود: تحریمهای غیرقانونی، روند توسعه و پیشرفت این صنعت ارزش آفرین را متوقف نخواهد کرد.صافدل تصریح کرد: محصولات پتروشیمی ایران به پنج قاره جهان صادر میشود و تقاضا برای فرآوردههای پتروشیمی کشورمان به علت کیفیت و تنوع محصول در حال افزایش است و ایران برای صادرات محصولات پتروشیمی به اروپا، هیچ محدودیتی ندارد.
وی گفت: سال گذشته با وجود برخی مشکلات، محصولات پتروشیمی ایران به عنوان یکی از ارکان صادراتی کشور با صدور حدود ١٦ میلیون تن محصول با ارزش حدود ١٢میلیارد دلار، توانست سهم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص دهد.به گفته معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت، باید از اقتصاد تک محصولی فاصله گرفت و به عنوان یک راهبرد ملی، تمام متولیان با همکاری بیشتر، زمینه را برای رسیدن به این هدف آسان کنند. در صنعت پتروشیمی هم با تنوع تولید در سبد محصولات به دنبال ایجاد ارزش افزوده بیشتر هستیم.
صافدل درباره تحریم صادرات پتروشیمی از سوی آمریکا، عنوان کرد: اگر نفت ما یک کالاست که به راحتی میتوانند آن را رصد کنند و جلوی حضور آن در بازارها را بگیرند، ما میتوانیم این یک کالا را به میلیونها کالا تبدیل کنیم.
وی اظهار کرد: باید نفت را به میلیونها کالایی که در زنجیره پتروشیمی یا پالایشگاهی و نیروگاهی تبدیل میشود، تبدیل کنیم تا نتوانند کاری علیه ما بکنند.رئیس سازمان توسعه تجارت گفت: نسبت فروش داخل و صادرات محصولات پتروشیمی تاکنون ۶۰ به ۴۰ نبوده است، اما شاید امسال حتی به رقم ۶۵ درصد فروش داخل و ۳۵درصد صادرات هم برسیم. ضمن اینکه سال گذشته حدود ۱۲میلیون تن از محصولات تولیدی ما در داخل به مصرف رسید و تبدیل به کالای نهایی شد.
سهم ۵۳ درصدی پتروشیمی در صادرات
مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران از سهم بیش از ۵۳درصدی پتروشیمی در صادرات کالاهای غیرنفتی کشور خبر داد. عبدالحسین بیات در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: در حال حاضر، سهم صادرات محصولات پتروشیمی در کالاهای غیرنفتی بیش از ۵۳ درصد و در بخش کالاهای نفتی بیش از ۴۳درصد است. معاون وزیر نفت افزود: فرآوردههای نفتی و بنزین در دستهبندی کالاهای غیرنفتی قرار نمیگیرند، اما محصولات بنزین، گازوئیل، نفت کوره و... میتوانند به زنجیره وارد شده و تبدیل به محصولات نهایی شوند. وی با تاکید بر اینکه اقدام مذکور در کشور ما صورت نمیگیرد، بر لزوم توجه بیشتر به زنجیره ارزش محصولات تاکید کرد و گفت: فرآوردههای نفتی پتروشیمی نیز میتوانند تبدیل به کالاهای دیگر شوند و ماهیت آنها کاملا از کالاهای نفتی بودن خارج شود.
بازار عمده پتروشیمی غرب نیست
مدیرکل دفتر برنامهریزی تجاری سازمان توسعه تجارت با اشاره به راهبردهای قابل اجرا برای مقابله با تحریم صادرات پتروشیمی، گفت: عمده بازارهای هدف صادرات این محصولات چین، کره جنوبی، هند و... هستند و غرب سهم اندکی دارد.
محمدرضا ایزدیان در گفتوگو با خبرنگار گسترشصنعت، تصریح کرد: بهترین راهبرد در شرایط فعلی - که بحث اشتغال و توسعه تولید داخلی نیز بسیار بااهمیت است- فراهم کردن فضایی با زیرساختهای بالا، حمایت و تسهیلات لازم از سوی دولت است.وی ادامه داد: در واقع باید صنایع پاییندستی مصرفکننده محصولات بالادستی پتروشیمی توسعه بیشتری داشته باشد تا مشکلات پیشرو برطرف شود، ظرفیتها بالا برود و این موضوع باید برای بازار داخل، جایگزین واردات و توسعه صادرات اجرایی شود.
ایزدیان اظهار کرد: محصولات پتروشیمی به بازارهای دور صادر میشود و برخلاف محصولات مواد اولیه پتروشیمی و میعانات گازی که کشورهای صنعتی آن را مصرف میکنند، محصولات صنایع پاییندستی بازار پیرامونی دارند و به این لحاظ از آسیبپذیری کمتری در تحریم برخوردار میشوند.
وی گفت: با اینکه سبد صادراتی ما متنوع است، اما از لحاظ حجم نمیتوان کالاهای دیگر را جایگزین پتروشیمی کرد، ضمن اینکه دوهزار قلم کالای غیرنفتی و تنها پنج قلم کالای پتروشیمی داریم.
به گفته ایزدیان، اگر بخواهیم تحریم را با آسیبپذیری کمتر بگذرانیم تحولات ساختاری مانند مشارکت و سرمایهگذاری برای توسعه محصولات جدید پاییندستی و جایگزین کردن محصولات صادراتی غیرنفتی دیگر نیاز داریم.
بیشتر...
کارکردصندوق رای و تغيیر رفتار اقتصادی دولت
برخی از صاحبنظران معتقدند که سرنوشت عزت ملتها را در بلندمدت دولتهاي آنها رقم زدهاند و برای نمونه تجربیات در کرهجنوبی، مالزی، سنگاپور و ترکیه را شاهد مثال ميآورند. این دیدگاه وقتی قابل دفاع است که در دولتی اراده معطوف به رشد وجود داشته باشد و آنگاه است که نقش دولتها در تغيیر سرنوشت ملتها بیبدیل میشود؛ اما چه دولتی ميتواند این نقش تاریخی را ایفا کند؟ بدون تردید پاسخ آن، دولت کوچک و کارآمد است.
ولی کوچکی دولت فقط به تعداد کم یا زیادی عدد وزارتخانهها نیست، بلکه دولتی کوچک است یا به سمت کوچکی میرود که تغيیر رفتار دهد. اگر اقتصاد ایران امروز دچار رکود تورمی است، سهم دولت را در بروز رکود نیز باید واقعبینانه جستوجو کرد. با اتخاذ برخی سیاستها، فضای سرمایهگذاری مبهم شده و ظرفیتهاي کارآفرینی تقلیل یافته است و نهایتا ریسکهایی در اقتصاد ایران شکل گرفتهاند که به «ریسکهاي دولت» معروف هستند. راه دوری نرویم همین واردات سنگین و حجیم از چین را ملاحظه کنید که تولید و اقتصاد ملی را به «عارضه چینی» مبتلا کرده است؛ به نوعی که کمتر کالای داخلی توان رقابت با کالای چینی را دارد و مشکل امروز اقتصاد ملی «کششناپذیری عرضه» شده است.
به تورم برگردیم. چنانچه مبارزه با تورم برای مقامات بانک مرکزی وظیفهای قانونی، وجدانی، اقتصادی و سیاسی باشد نباید از کنار آن به سادگی عبور کنند، بلکه باید برای مهار تورم به صحنه بیایند و جلوی افزایش نقدینگی، تلاطمهاي ارزی، بدهیهاي دولت به نظام بانکی و افزایش پایه پولی را بگیرند و مانع سیاستهاي پولی مخاطره آميز شده و در برابر آن ایستادگی کنند. مهمترین مساله امروز کشور ضرورت راهاندازی چرخه رشد با نرخهای بالا است که مقدم بر هر اقدامی است و رشد بالاهم منوط به افزایش سهم انباشت سرمایه و بهبود چشمگیر در میزان بهرهوری است و در نهایت به همه اینها تعامل با خارج را نیز باید اضافه کنیم. این عبارات اگرچه کوتاه است اما تحقق آنها عزمی جدی را میطلبد.
اما سخن آخر آنکه دیدگاههاي نظری نوینی در جهان امروز شکل گرفته است که حرکت اول مردم، درهر انتخاباتی، تمایل به دولتی است که خود را ملزم به شفاف عمل کردن و معتقد به پاسخگویی درباره روابط خود با شهروندان بداند و اگر دولت جدید در شرایط امروز اقتصاد ایران با تغییر اساسی در رفتار، مبارزه با تورم و بیکاری را اصلیترین وظیفه خود دانسته و برنامه و راهکار اجرایی داشته باشد، این کارکرد صندوق رای است که مردم با انتخاب چنین دولتی، قدرت سیاسی به او ميبخشند.
فارس گزارش میدهد جای خالی اقتصاد مقاومتی در تفکرات کاندیداها/ مردم به راهکار نمره میدهند
کلیگویی و طرح مشکلات موجود توسط نامزدهای ریاست جمهوری در باب درمان وضعیت اقتصاد و عدم پرداختن به رویکرد اقتصاد مقاومتی به عنوان نقشه راه موجب شده بیش از پیش تفکرات آنها مورد نقد کارشناسان قرار گیرد.
خبرگزاری فارس- مجتبی رحمتی: با داغتر شدن رقابت نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این روزها مهمترین دغدغه و چالش اصلی مردم و جامعه فارغ از رویکردها و برنامههای فرهنگی و سیاسی نامزدها، مسئله چگونگی رویارویی آنها با چالشهای اقتصادی کشور است.
اهمیت این موضوع با نگاه به روند نامگذاریهای سالهای اخیر بیشتر روشن میشود زیرا توجه به رویکردهای اقتصادی و زیرساختها و شاخصهای کلی یک اقتصاد پایدار و پویا مطرح شده است.
فارغ از چگونگی عملکرد اقتصادی دولت نهم و دهم، آنچه در مقطع کنونی ضرورت دارد توجه به شعارها و دیدگاههای نامزدهای انتخاباتی و تطبیق آنها با چشمانداز و واقعیتهای اقتصادی و نیز تحریمهای یکجانبه بینالمللی است، زیرا این دوره نیازمند تدبیر و مدیریت کارآمد در سایه پرهیز از مقطعینگری و نیز اصلاح روند سیاستها و بهبود فضای کسب و کار به منظور رسیدن به اهداف کلان اقتصاد مقاومتی و تولید پایدار است.
با توجه به اینکه فرصت تبلیغاتی نامزدها روزهای پایانی را سپری میکند، بخشی از دیدگاهها و تفکرات اقتصادی این افراد برای افکارعمومی مشخص شده است. اما نکته قابل تأمل، بازگو کردن صرف، نارساییها، دغدغهها و مشکلات کنونی اقتصاد کشور است به طوری که عملاً چگونگی رویارویی و پرداختن و ارائه راهکارهای اجرایی و عملیاتی نامزدها تاکنون برای عموم جامعه به خصوص کارشناسان اقتصادی شفاف و روشن نیست.
سخن گفتن و طرح، نگاههای سلبی به رونق تولید، تثبیت ارز، کاهش تورم و گرانی، ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری و نظایر آن دردی از مردم دوا نمیکند و اکنون مطالبه جدی مخاطبان و افکارعمومی پرهیز از کلیگویی و ارائه روشهای علمی و عملی برای پاسخگویی به معضلات کنونی است.
مروری به گزیده اظهارات نامزدهای ریاستجمهوری مسئله کلیگویی و صرفا بیان مشکلات و نه ارائه راهکار را تأیید میکند.
محسن رضایی: اقتصاد ایران صاحب ندارد و شورای عالی اقتصاد را تشکیل میدهم. گرانی و بیکاری آثار یک بیماری در اقتصاد است. نقدینگی را از سفتهبازی به سمت تولید هدایت میکنیم. اقتصاد را چند محصولی و چند ستونی میکنیم.
روحانی: بیکاری امروز در بین زنان بسیار بالا است. امکانات باید بین همه مساوی تقسیم شود. امروز به احساس امنیت اقتصادی لطمه خورده است. راه اصلی حل مسئله بیکاری، بهبود فضای کسب و کار است. اساس تولید بر کار کارگر است.
حداد عادل: نمیشود تحریم فلجکننده اعمال کنند، اما ما در ورود و خروج ارز و اولویتدهی صادرات و واردات انضباط نداشته باشیم. اگر مرحله اول قانون هدفمندی درست اجرا شود شاید نیازی به وعده دادن برای مرحله دوم و سوم نباشد. راه مقابله با تورم را تثبیت بازار ارز میدانم.
جلیلی: برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها باید سازوکار مناسب طراحی شود. قرار بود یارانهها هدفمند شود. اشتغال بحث اصلی امروز کشور ما است. در بحث بیکاری باید حمایت از تولید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
سیدمحمد غرضی: پیشنهادم این است به غرضی رأی ندهید ولی به دولتی رأی بدهید که تورم را به صفر برساند تا تولید و اشتغال در کشور شکل بگیرد. تورم را به سرعت پایین میآورم. اگر رأی بیاورم نه تنها بیشتر از درآمد هزینه نمیکنم بلکه درآمد را آنقدر افزایش میدهم که بدهیهای دولت را هم پرداخت کند.
عارف: هدفمندی یارانهها یک ضرورت بود. آثار روانی تورم از آثار اقتصادیاش بیشتر بوده است. ایران جزو معدود کشورهایی است که تورم 2 رقمی دارد. ارز را 6 سال تک نرخی نگه داشتیم. مسکن مهر تورمزا بود، ما طرح مسکن ماندگار را پیشنهاد دادیم.
قالیباف: کارنامه قابل دفاعی در حوزه مسائل اقتصادی در کشور وجود ندارد. هدفمندی یارانه ها را ادامه میدهم، اما در کنارش به دهکهای پایین کمک میکنیم. به بانک مرکزی استقلال میدهیم.
ولایتی: باید یک تنفس 6 ماهه به کارخانجات داد تا از زیر دیون دربیایند. دولت آینده باید یک متصدی اقتصادی مشخص داشته باشد.
این اظهارت در حالی مطرح میشود که کارشناسان اقتصادی معتقدند نامزدهای انتخابات باید حقیقت را بیان کنند.
* نجات اقتصاد از تورم با رونق تولید میسر است
در همین باره سید کمال سید علی کارشناس مسائل اقتصادی بیان میکند: به طور طبیعی در تمام دنیا برای برون رفت از مشکلات اقتصادی اگر کاندیداها بخواهند حقیقت را بیان کنند قدری از مردم فاصله میگیرند.کسی که میخواهد اقتصاد کشور را از تورم نجات دهد و یا به تولید رونق دهد، باید رشد هزینههای جاری را کاهش دهد تا روند بهبود اقتصادی در کشور به وجود بیاید که به این اقدام در غرب ریاضت اقتصادی میگویند.
* تناقض بهبود معیشت با کنترل تورم در شرایط کنونی
وی معتقد است: در صحبت برخی کاندیدها از به حداقل رساندن تورم دیده میشود اما چگونه میتوان هم تورم را کنترل کرد و هم یارانه نقدی یا غیر نقدی را با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه افزایش داد؟همه اقشار جامعه به تمام مسائل اقتصادی کشور آگاه نیستند، بنابراین قول دادن برای بهبود معیشت مردم در روزهای تبلیغات انتخابات با اقداماتی که پس از آن باید انجام شود مقداری تناقض دارد.
* معیار ارزیابی مردم در انتخابات ارائه راه حل است
ایرج ندیمی نماینده مجلس نیز معتقد است: با بیان مباحثی از نوع تورم، نقدینگی و حمایت از تولید، مشکل کشور نیست و معیار ارزیابی مردم در انتخابات، ارائه راهحل این مشکلات است.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی میافزاید: شاهد بودیم که متأسفانه اغلب کاندیداها از کلمه تعاون در مباحث خود استفاده نکردند، در حالی که در سندهای بالادستی بر این امر تأکید شده و این نشان میدهد که برنامهای در این زمینه وجود ندارد.
* با نظرات و انتقادات نامزدها حتی یک شغل هم ایجاد نمیشود
محمد حسین ادیب اقتصاددان عنوان میکند: با بسیاری از نظرات اقتصادی که به شدت هم انتقادی است و این روزها به وفور طرح می شود، حتی یک شغل نیز ایجاد نمی شود.ایران به رئیس جمهوری احتیاج دارد که راهکار اداره کشور بدون درآمد نفت را ارائه کند
*تک رقمی کردن تورم حداقل به 3 سال زمان نیاز است
سیدعلی با بیان اینکه شرایط فعلی به گونهای است که اصلاح آن حداقل به 3 سال زمان نیاز است و در مدت دو سال نمیتوان تورم و بیکاری را مرتفع کرد، میافزاید: تورم یک در یک دوره به 31 درصد رسیده و برای تک رقمی کردن آن و یا کاهش قابل توجه آن باید دولت آینده یک برنامه مدون داشته باشد؛ اظهار نظر کردن قبل از انتخابات کار سختی نیست اما عمل این وعدهها و محورهای مطرح شده کار سختی است زیرا برخی برنامهها مطرح شده تناقض دارند.
وی با اشاره به وعده برخی کاندیدها مبنی بر مهار تورم و ایجاد اشتغال، بیان میکند: برای کنترل تورم و کاهش بیکاری حداقل 3 سال زمان نیاز است و نمیتوان مدتی کمتر از این را در نظر گرفت.
* هیچ جای دنیا تورم صفر درصد نداریم
اسدالله عسگراولادی نیز معتقد است: آنچه که آقایان در خصوص برنامههایشان اعلام میکنند، باید قابل اجرا باشد و چگونگی اجرای آن نیز مشخص شود.یکی از نامزدها در حالی از تورم صفر صحبت میکرد که ما در هیچ جای دنیا تورم صفر نداریم.
* اقتصاد مقاومتی حلقه مفقوده رویکرد نامزدهای انتخاباتی
با وجود گذشت سه دهه از انقلاب و تجربه مدلهای گوناگون در بخشهای مختلف اقتصادی توسط افکار و عقاید متنوع دولتها اینک در دهه عدالت و پیشرفت چراغ راه و مسیر اصلی اقتصاد کشور از سوی مقام معظم رهبری بارها تعیین، تبیین و بر آن تأکید شده است.
پرداختن به رویکرد اقتصاد مقاومتی و کارآفرینانه به عنوان الگوی جدید در این دهه راهحل غلبه بر مشکلات داخلی و تحریمهای خصمانه استکبار است. در حالی که چنین رویکرد و شاخصی کمتر در دیدگاههای نامزدها مشاهده میشود.
ممبینی به ایسنا اعلام کرد: چگونگی تک نرخی شدن ارز/ نرخ بازار آزاد واقعی نیست
معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی با بیان این که در شرایط فعلی عرضه و تقاضا در بازار ارز متعادل نیست و چارهای جز مدیریت نرخ ارز متناسب با شرایط تحریم نداریم، گفت: تا عرضه و تقاضا متعادل نشود، ارز تک نرخی نمی شود و نرخی که توسط حاکمیت تعیین میشود با نرخ ارز بازار آزاد تفاوت قابل توجهی خواهد داشت.
رحیم ممبینی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در پاسخ به این آیا با توجه به این که در سالهای 71 و 81 نرخ ارز دولتی افزایش یافته و به قیمت ارز بازار آزاد نزدیک شده است، ممکن است در سال جاری نیز این اتفاق مجددا رخ دهد؟ اظهار کرد: بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد زیرا در شرایط فعلی نمیتوانیم بگوییم که نرخ بازار آزاد واقعی و بر مبنای عرضه و تقاضا است.
ممبینی با بیان این که در شرایط فعلی در عرضه محدودیت داریم و تقاضا بیش از میزان عرضه است، تاکید کرد: عرضه و تقاضا متعادل نیست و نمی توانیم نرخ را به چیزی که واقعی نیست نزدیک کنیم.
معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی با اشاره به اینکه بهترین سیاست برای بخش ارز ادامه فعالیت مرکز مبادلات ارزی است، خاطرنشان کرد:حاکمیت باید در تعیین قیمت مرکز مبادله مداخله داشته باشد.
وی با اشاره به این که قیمت شناور مدیریت شده به معنای آن است که اختلاف آن با بازار آزاد بسیار کم باشد، تصریح کرد:در چنین شرایطی حاکمیت باید دنبال قیمتی باشد که متناسب با شرایط اقتصاد کشور باشد که فعلا همان قیمت مربوط به مرکز مبادله است.
ممبینی با اشاره به این که قیمت ارز را شورای پول و اعتبار تعیین میکند، اضافه کرد: پایش مستمر منابع ارزی کشور، اولویتبندی مصارف ارزی، تعیین میزان و نحوه مداخله بانک مرکزی در بازار آزاد و نظارت بر حسن اجرای آن و همچنین تعیین نرخ ارز از وظایف شورای پول و اعتبار است.
معاون بودجه معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی در پایان گفت: در لایحه بودجه هم منظور از یک نرخ بودن این بود که در محاسبات دولت یک نرخ وجود داشته باشد و مابه التفاوت نرخ ارز مرجع و قیمت جدید که احتمالا قیمت مرکز مبادلات خواهد بود به کالاهای اساسی و دارو یارانه بدهیم.
وی تاکید کرد: تا عرضه و تقاضا متعادل نشود نرخ ارزی که توسط حاکمیت تعیین میشود با نرخ ارز بازار آزاد تفاوت قابل توجهی خواهد داشت.
ممبینی در پاسخ به این که آیا درست است که افزایش نرخ ارز با هدف جبران کاهش درآمدهای نفتی صورت گرفته ؟ تصریح کرد:دولت چنین هدفی نداشته و هدف اصلی ایجاد شفافیت بوده است و اگر چنین بود به کالاهای اساسی و دارو یارانه پرداخت نمیکرد.
یك مقام مسئول: صادرات ۴۱.۳ میلیارد دلاری با وجود تشدید تحریم ها تحقق یافت
وی تصریح كرد: سال گذشته وضعیت پیش آمده سبب شد تا صادرات میعانات گازی و پتروشیمی كاهش یابد و بخش خصوصی با حضور جدی در عرصه صادرات ، در جبران افت درآمدهای ارزی نقش موثری ایفا كرد .
معصومی اطمینان داد كه چنانچه بخش خصوصی در سال ۹۱ در زمینه صادرات حضور فعالی پیدا نمی كرد ، كاهش قابل توجهی در زمینه جذب ارز بروز پیدا می كرد .
وی در ادامه در جمع خبرنگاران در محل ساختمان مركزی وزارت صنعت ، معدن و تجارت به واگذاری مسئولیت برگزاری مراسم روز ملی صنعت و معدن به تشكل های بخش خصوصی اشاره كرد و گفت : اقدام این وزارتخانه در این ارتباط برای واگذاری امور به تشكل های مردم نهاد ، مثال زدنی است .
معصومی ابراز امیدواری كرد تا امسال نقش بخش خصوصی در پررنگ شدن حماسه اقتصادی به منصه ظهور برسد .
وی گفت : فرهنگ تولید و مصرف دو مقوله ای هستند كه چنانچه به كمك بقیه برنامه ها وارد نشود ، نمی توانیم استفاده حداكثری را از این دو موضوع داشته باشیم .
قرار است از یكم (روز ملی اصناف ) تا دهم (روز صنعت و معدن ) تیرماه جاری به مناسبت دهه تولید ملی با هماهنگی وزارت صنعت ، معدن وتجارت توسط تشكل های ذیربط بخش صنعت ومعدن برنامه های ویژه ای به مورد اجرا گذاشته شود .
براساس تقویم رسمی كشور روز ۱۰ تیرماه مصادف با ' روز ملی صنعت ومعدن ' نامگذاری شده است .