اخبار دیگر رسانه ها (1404)
توسط رهبر معظم انقلاب سیاستهای كلی تولید ملی،حمایت از كار و سرمایه ایرانی ابلاغ شد
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یك اصل 110 قانون اساسی با ابلاغ سیاستهای كلی "تولید ملی، حمایت از كار و سرمایه ایرانی" كه پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، دولت را مكلف كردند برای تسریع در عملیاتی كردن این سیاستها در كمترین زمان ممكن، راهكارها را تنظیم كرده و پیگیریهای قانونی را انجام دهد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری متن سیاستهای كلی 'تولید ملی، حمایت از كار و سرمایه ایرانی' كه به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به شرح زیر است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سیاست های كلی تولید ملی، حمایت از كار و سرمایه ایرانی
1- بالا بردن قدرت رقابت و افزایش بهره وری عوامل تولید با:
- اصلاح و بازسازی ساختار تولید ملی
- كاهش هزینه ها و بهبود كیفیت تولید
- اتخاذ انواع تدابیر تشویقی و تنبیهی
- بهینه سازی تعامل عوامل تولید
2- هدایت و تقویت تحقیق و توسعه و نوآوری ها و زیربناهای آنها و بهره گیری از آنها، با هدف:
- ارتقاء كیفی و افزایش كمّی تولید ملّی
- بالا بردن درجه ساخت داخل تا محصول نهایی
- حمایت از تجاری سازی فناوری محصول و بهره گیری از جذب و انتقال دانش فنی و فناوری های روز و ایجاد نظام ملّی نوآوری
3- گسترش اقتصاد دانش بنیان با تأكید بر توسعه مؤلفه های اصلی آن، از جمله: زیر ساخت های ارتباطی، زمینه های تسهیل تبدیل دستاوردهای پژوهش به فناوری و گسترش كاربرد آن، حمایت قانونی از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی و مرتبط كردن بخشهای علمی و پژوهشی با بخشهای تولیدی كشور.
4- حمایت از تولید محصولات با ماهیت راهبردی مورد نیاز مصارف عمومی یا بخش تولید كشور.
5- تكمیل زنجیره تولید از مواد خام تا محصولات نهایی با رعایت اصل رقابت پذیری و فاصله گرفتن از خام فروشی در بازه زمانی معین.
6- حمایت از تولید محصولاتی كه عرضه رقابتی آنها با خالص ارز آوری مثبت یا خالص ارزبری منفی همراه باشد.
7- مدیریت منابع ارزی با تأكید بر تأمین نیازهای تولید ملی و كارآفرینی، و ثبات ارزش پول ملّی.
8- بهبود فضای كسب و كار با هدف افزایش تولید ملّی و اصلاح زمینه های فرهنگی، قانونی، اجرایی و اداری.
9- افزایش سهم بخشهای تعاونی و خصوصی در تولید ملّی از طریق:
- تقویت انگیزه و عزم ملّی و تأكید و تسریع در اجرای كامل سیاست های كلی اصل 44، رعایت انضباط مالی و بودجه ای دولت
- رفع تبعیض بین بخش دولتی و بخش های خصوصی و تعاونی
- ساماندهی و حمایت از بنگاههای كوچك و متوسط در جهت كارآمدسازی آنها
10- تنظیم نقش نهادهای عمومیِ غیر دولتیِ اقتصادی در جهت تولید ملّی.
11- شفاف سازی و به هنگام سازی آمار و اطلاعات و تسهیل دسترسی به آن و اطلاع رسانی در مورد ابعاد و فرصت های سرمایه گذاران و سرمایه گذاری در رشته های مختلف و مقابله جدی با استفاده از هر گونه دسترسی اطلاعاتی ویژه.
12-توانمند سازی و ارتقاء بهره وری نیروی كار با افزایش انگیزه، مهارت و خلاقیت و ایجاد تناسب بین مراكز آموزشی و پژوهشی با نیازهای بازار كار.
13-بسترسازی و ساماندهی اشتغال و حركت نیروی كار ایرانی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی.
14- ارتقاء سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی و فیزیكی با تأكید بر توسعه نهادهای مردمی برای رشد تولید ملی.
15-توسعه فرهنگ حمایت از سرمایه، كار، كالاها و خدمات ایرانی و استفاده از نظرات متخصصان و صاحب نظران در تصمیمات اقتصادی.
16- جلوگیری از اتلاف و راكد ماندن سرمایه های فیزیكی و انسانی ایرانی با تأكید بر ایجاد و توسعه خدمات فنی و مشاوره ای فرا بنگاهی و ارتقاء بازده اقتصادی این سرمایه ها در بخش های مختلف اقتصادی.
17- گسترش تنوع ابزارهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه و تكمیل ساختارهای آن و اعمال سیاست های تشویقی برای حضور عموم مردم و سرمایه گذاران داخلی و بین المللی بویژه منطقه ای در بازار سرمایه.
18- حمایت از محققان و سرمایه گذاران و تشویق ورود سرمایه های ایرانی به حوزه های سرمایه گذاری خطرپذیر متضمن تحقیق و توسعه با تأسیس صندوق های شراكت یا ضمانت برای سرمایه گذاری در این حوزه.
19- كارآمد سازی مدیریت منابع موجود در صندوق توسعه ملّی در جهت بهینه سازی و هم افزایی ظرفیتهای تولیدی و ارتقاء كیفی كار و سرمایه ایرانی.
20- تنقیح و اصلاح قوانین و مقررات (از جمله اصلاح قانون پولی و بانكی، تأمین اجتماعی و مالیات ها) برای تسهیل فعالیت در بخش های تولیدی و رفع موانع سرمایه گذاری در سطح ملی با رویكرد ثبات نسبی در قوانین.
21- كارآمد كردن نظام توزیع كالاها و خدمات با استفاده از ساز و كار شفاف سازی و اطلاع رسانی و كاهش واسطه های غیر ضرور و ناكارآمد.
22- گسترش منابع مالی و كارآمد سازی مدیریت آن در جهت افزایش ظرفیت تولید ملّی و كاهش هزینه های تأمین مالی مورد نیاز بویژه با ساماندهی، گسترش و حمایت از نهادهای مالی توسعه ای و بیمه ای.
23- جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف.
رونمایی رییس شورای اصناف از نمایشگاه های عرضه مستقیم کالا/ فراهانی: سود کسبه در ارزان بودن کالا است/ آنهایی که تخلف می کنند از برخورد ما گلایه نکنند
بازرگانی - رییس شورای اصناف کشور در رابطه با جزییات نمایشگاه های عرضه مستقیم کالا در روزهای پایانی سال توضیح می دهد.
محمد هیراد حاتمی:
هنوز چند روزی از زمستان سال جاری نگذشته بود که رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت تهران از برگزاری 5 نمایشگاه بهاره در پایتخت با 15 درصد تخفیف خبرداد. اتفاقی که به سنت سال های گذشته در روز های پایانی سال اجرایی خواهد شد تا بر اساس آن پاسخی برای تقاضای بالای شهروندان در روزهای پایانی سال باشد. امسال نیز بر اساس آنچه اعلام شده 400 مرکز عرضه مستقیم کالا در سراسر کشور در روزهای پایانی سال فعالیت خواهند کرد تا به دنبال آن شهروندان با قیمت پایین تری بتوانند نیاز های خود را خریداری کنند. اینکه چرا چنین مراکزی در سراسر سال دایر نیستند و همچنین کنکاش در جزییات برگزاری نمایشگاه های عرضه مستقیم کالا سبب شد تا به سراغ قاسم نوده فراهانی، رییس شورای اصناف کشور برویم تا او در این رابطه توضیح دهد. فراهانی اعتقاد دارد که کسبه در طول سال فعالیت دارند و برای این فعالیت هزینه هایی برای مالیات، آب، برق و ... پرداخت می کنند. بنابراین نمی توان در تمام سال مراکز عرضه مستقیم کالا را راه اندازی کرد. او همچنین در بخشی دیگر از گفته های خود به تفاوت ها گرانی و گران فروشی اشاره می کند و در رابطه با نظارت و بازرسی بر عملکرد اصناف توضیح می دهد. آنچه در ادامه خواهید خواند متن کامل گفت و گو با قاسم نوده فراهانی، رییس شورای اصناف کشور است:
روزهای پایانی سال نزدیک است. قاعدتا تنظیم بازار در این روز ها به دلیل در پیش بودن سال جدید اهمیت بیشتری به خود می گیرد. اصناف آمادگی کامل برای این شرایط دارند؟
به طور معمول در پایان سال تغییراتی در عرضه و تقاضا به وجود می آید. برای اینکه بتوانیم بازار را تنظیم کنیم یک اقداماتی را در حوزه اصناف با همکاری روسای مجامع امور صنفی مراکز استان ها و شهرستان ها و همچنین مسئولان اتحادیه ها پیگیری می کنیم. امسال هم این کار را انجام دادیم. باید عرض کنم که ما در 400 مرکز در کشور، مرکز عرضه مستقیم کالا را برنامه ریزی کردیم.
تعدا غرفه ها به چه شکلی است؟
400 مرکزی که در سراسر کشور تشکیل شده حدود 40000 غرفه را در بر خواهد گرفت.
فعالیت هایشان از چه زمانی آغاز خواهد شد؟
کارشان را به طور معمول از 9 اسفند شروع می کنند و به ترتیب تا 25 اسفند ادامه دارد. البته در تهران باید عرض کنم که ما پنج مرکز را پیش بینی کردیم. یک مرکز از بیست و پنجم بهمن آغاز می شود و تا 5 اسفند ادامه دارد که به مواد غذایی و شوینده اختصاص دارد.
4 نقطه دیگر به چه شکلی است و در چه مکان هایی قرار گرفته اند؟
4 نقطه دیگر در پارک ارم، حکیمیه تهرانپارس، فرهنگسرای خاوران و پارک ولایت است.
یعنی به لحاظ جغرافیایی تقسیم بندی شده است؟
دقیقا چهار نقطه شهر تهران بزرگ را در بر می گیرد. از روز 9 اسفند شروع می کنند و تا بیستم ادامه خواهد داشت.
معنی عرضه مستقیم و دست اول چیست؟ یعنی اینکه آنهایی که در این سازمان دهی قرار نمی گیرند و در کوچه و خیابان ها کالا های خود را می فروشند، آزاد هستند به هر قیمتی کالای خود را بفروشند؟ یا اینکه آنهایی که در این سازمان قرار می گیرند اجبار دارند که بر اساس یک قیمتی کالای خود را بفروشند؟
آنهایی که در کوچه و بازار هستند فروشی را در طول سال دارند که کار خودشان را ادامه می دهند. اشاره کردم که در ماه اسفند تغییراتی در عرضه و تقاضا ایجاد می شود. هدف این است که به خصوص حمایت از تولید داخلی انجام شود. ما هم از یک ماه پیش برنامه ریزی کردیم. دعوت نامه هایی ارسال کردیم و در رسانه ها هم اعلام کردیم. بر این اساس از تولید کنندگان داخلی دعوت کردیم در این مجموعه ها حضور پیدا کنند. دلایل مان هم روشن است. هم حمایت از تولید داخلی و هم وقتی می گوییم کالایی را یک درصدی تخفیف دهد، مصداق همان از تولید به مصرف باشد.
از تولید به مصرف یعنی واسطه ها حذف شده اند؟
وقتی می گوییم از تولید به مصرف یعنی تولید کننده به مراکز عرضه مستقیم کالا می آید و کالا را مستقیما به دست مصرف کننده می دهد. اما تولید کننده در طول سال چه کار می کند؟ تولیدات خود را به دست یک بنکدار می دهد یا اینکه مرکز پخشی دارد که خودش به واحد های صنفی پخش می کند. واسطه ها در این مراکز حذف می شوند.
ولی قاعدتا اجاره غرفه وجود دارد؟
یک هزینه ای غرفه دارد. یک زمینی در اختیار مجموعه ای که عرض کردم قرار می گیرد که اکثرا اجاره ای است. اجاره می کنند. اینها یک هزینه هایی دارد. هزینه غرفه بندی و نگهداری دارد. شهرداری و اورژانس باید باشد. تمام این موارد امنیتی باید در نظر گرفته شود که این جمعیتی که مراجعه می کنند با خیال راحت بیایند و بروند. این نیست که همینطور و بدون حساب باشد. دقیقا هزینه های مجموعه را حساب می کنند و آن را بین غرفه ها تقسیم می کنند.
این روند نمی تواند در طول سال ادامه داشته باشد یا اینکه صرفه اقتصادی ندارد؟
اگر بگوییم نمی صرفد یک بعد قضیه است و اگر بگوییم چرا در طول سال انجام نمی شود پاسخ این است که ما این همه کسبه داریم. این کسبه در طول سال مالیات، بیمه، هزینه های آب و برق و ... پرداخت می کنند. در هر صورت آنها هم باید کسب و کاری داشته باشند. این چند روزی که در تمام مراکز استان ها نمایشگاه های عرضه مستقیم برگزار می شود، ما زیر سوال کسبه زیر مجموعه خودمان هستیم.
تولید های داخلی که در این نمایشگاه ها عرضه می شود چگونه است؟
در حال حاضر در کشور تولیدات بسیار عالی ای داریم. یعنی اگر شما یک ارزیابی از تولیدات داخلی داشته باشید به این نتجه خواهید رسید که اصلا با پنج سال قبل قابل مقایسه نیست. با اینکه ما در حوزه تولید عقب هستیم و باید تولیدات ما خیلی وسیع تر و پویا تر از این باشد اما مردم هنوز فکرشان این است که تولیدات داخلی شاید تولیدات ده سال قبل است. اما کیفیت کالا و برنامه ریزی هایی که در عرصه تولید در حال حاضر اتفاق افتاده و دارد می افتد برای تولیدکنندگان قابل تحسین است. لوازم خانگی، آشپزخانه و ... اگر مورد ارزیابی قرار گیرد اصلا تولید فعلی با تولید گذشته قابل مقایسه نیست.
به طور کلی اگر از نمایشگاه های عرضه مستقیم کالا فاصله بگیریم اوضاع و احوال کسبه در حال حاضر چطور است؟
بد نیست اما با مشکلاتی که همه درگیر هستند به هر حال اصناف هم با آنها مواجه هستند. واقعا این را می خواهم بگویم که در حوزه اصناف، اصناف یک پایبندی های خاصی دارند. به « الکاسب حبیب الله » که اسم روی اصناف گذاشتند واقعا اعتقاد دارند. از روی اعتقاد واقعا ایمان دارند و عمل می کنند. به هر حال برخی هم به صورت جزیی هستند که تخلف می کنند. در همه قشری هست و ما این را رد نمی کنیم ولی آنهایی که تخلف می کنند و حقوق مصرف کننده را رعایت نمی کنند نظارت هایی وجود دارد. بر این اساس با آن مجموعه نظارتی ما که برخورد هایی می کند نباید گله می کنند. اگر یک واحد صنفی یک کالایی عرضه می کند و مردم محتاج هستند از آن خرید کنند، خود آن فروشنده تعداد قابل توجهی کالا را برای زندگی خود خرید می کند. پس باید حساب این را بکند اگر به مردم رحم کرد و ملاحضات مردم را کرد باید توقع داشته باشد دوستان و همکاران او هم اینگونه رفتار کنند.
به دفعات شنیده ایم و گفتند که حساب گران فروشی از گرانی جداست. شما این دو موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟ چرا برخی از اجناس گران شده است؟
همانطور که اشاره کردید گرانی و گران فروشی دو مقوله جداست. اولا باید این را عرض کنم که سود کسبه در ارزان بودن کالاست. یعنی مردم خرید شان بیشتر است و اشتیاق به خرید پیدا می کنند. موضوع گرانی در حوزه اصناف اتفاق نمی افتد. در حال حاضر شما حساب کنید کالایی گران دست واحد صنفی می رسد که دلایل خاص خودش را دارد. کلیه واحد های صنفی در سراسر کشور هر کدام شان ضرایب سود خاص دارند که هر ساله این ضرایب سود شان در کمیسیون های تخصصی وزارت امور اقتصاد و دارایی کارشناسی می شود و ابلاغ می شود. اگر از آن درصد سودشان چیزی اضافه از مردم طلب کنند، تخلف است که برخورد خواهد شد.
این در واقع گران فروشی است؟
دقیقا. اما گرانی در حوزه ما نیست. فرض کنید یک کالایی را وارد کننده و یا تولید کننده داخلی به سازمان حمایت از مصرف کننده می برد و قیمت گذاری می کند. بر مبنای آن قیمتی ابلاغ می شود. این مبلغ را ما دست بازرسان مان برای بازرسی و نظارت در سطح جامعه می دهیم و بر اساس آن نظارت و کنترل در بازار خواهد شد.
وزیر صنعت: نحوه بازپرداخت تعهدات ارزی واردکنندگان مشخص شد
به گزارش روز سه شنبه خبرنگار اقتصادی ایرناˈمهدی غضنفریˈدر حاشیه نشست ارتباط صنعت و دانشگاه در مورد جلسه روز چهارشنبه که با حضور معاون اول رئیس جمهوری برای حل مشکلات صادرکنندگان و تجار برگزار شده ،بیان کرد: این جلسه در مورد تعهدات ارزی واردکنندگان به بانک های عامل و بانک های عامل به بانک مرکزی بود که گفته شد برخی از افراد 10 تا 20 درصد از ارزش کالای وارداتی را پرداخت کرده اند در مورد 80 درصد باقیمانده،سوال بانک های عامل این بود که ارز به چه قیمتی باید در اختیار آنها قرار گیرد.
وی افزود:در این جلسه تصمیمات خوبی گرفته شده و قرار شد تا یک جلسه مکمل نیز برگزار شود که با نهایی شدن، تصمیمات اعلام می شود تا مشکلی که در مورد تسویه حساب واردکنندگان با بانک های عامل و تسویه حساب بانک های عامل با بانک مرکزی ایجاد شده برطرف شود.
وزیر صنعت در مورد تصمیمات مطرح شده گفت: مقرر شده تا اگر این تعهدات ارزی در گذشته صورت گرفته ، تسویه حساب به قیمت ارز مرجع و اگر در حال حاضر در جریان باشد با ارز مبادله ای انجام شود.
**از افزایش قیمت لوازم خانگی اطلاعی ندارم
غضنفری در مورد اینکه انجمن لوازم خانگی صحبت از افزایش قیمت کرده و مدعی شده دولت این امر را تصویب کرده است اظهار کرد از این موضوع بی خبرهستم و باید از سازمان حمایت پیگیری شود.
وی همچنین در خصوص قیمت های جدید خودرو بیان داشت قیمت گذاری در حوزه خودرو بر دو مبنا صورت می گیرد مبنای اول تعیین قیمت محاسباتی از سوی سازمان حمایت است و آن چیزی که خودروساز باید از فروش خود بدست آورد همین قیمت محاسباتی است.
وی ادامه داد:اما در صورتی که قیمت حاشیه بازار بالاتر از قیمت محاسباتی قرار گرفت خودروسازان می توانند برای تنظیم بازار و نزدیک به قیمت بازار اقدام به فروش خودروی خود کنند اما درآمد حاصل از این فروش که بیشتر از قیمت محاسباتی است باید به خزانه واریز شود.
وی گفت این امر سبب می شود تا انگیزه ای برای خودروساز برای عدم عرضه و یا شکل هایی از فروش که موجب سوداگری و سفته بازی می شود ،وجود نداشته باشد.
** مابه التفاوت ناشی از افزایش قیمت متعلق به خودروساز نیست
وی در خصوص تخلف خودروسازان و عرضه با قیمت بالاتر از قیمت بازار بیان کرد تاکید می کنم اگر خودروسازان محصولات خود را بالاتر از قیمت آزاد بفروش برساند ما به التفاوت قیمت محاسباتی به آنها تعلق نمی گیرد.
وی در مورد میزان ضرری که مصرف کنندگان در این بین از گرانفروشی خودروسازان متحمل می شوند تصریح کرد مهم ترین مکانیزم این است که خودروسازان انگیزه ای برای گران فروشی ندارند و سود ناشی از این امر نصیب آنها نمی شود که کمک می کند با سیستم های نظارتی کمتری موفق به کنترل بازار شویم.
غضنفری متذکر شد خودروسازان موظف هستند تنظیم بازار را انجام دهند زیرا یکی از مشکلات فعلی ما در این بخش نا کافی بودن عرضه است.
**60 میلیارد دلار کل نیاز ارزی کشور
وزیر صنعت،معدن وتجارت با اشاره به نیازارزی کشور گفت:60 میلیارد دلار واردات کالا و حدود 10 تا 15 میلیارد نیز واردات خدمات به کشور انجام می شود که جمعا 70 تا 75 میلیارد دلار نیاز ارزی ما است که قابل مدیریت است.
وی گفت:این میزان می تواند با اعمال محدودیت ها در واردات کالا ،10 تا 20 درصد نیز کاهش پیدا کند و به طور کل می توان با 60 میلیارد دلار فضای باز تولید و تجارت را ایجاد کرد.
وی با بیان اینکه موضوع ارز و فروش نفت و فرآورده های نفتی دو مشکل اصلی اقتصاد کشور به شمار می رود ،افزود:بحث جابه جایی پول و ارز ناشی از فروش نفت به دلیل تحریم بانک مرکزی به کندی انجام می شود که راهکار حل این مشکل نیز توسعه صادرات غیرنفتی بویژه در کشورهای همسایه که مشکل جابه جایی در آنها وجود ندارد،می باشد.
غضنفری تاکید کرد باید توجه بیشتری به تولید و توسعه محصولاتی که منجر به صادرات می شود صورت گیرد و باید تمام شرایط برای آنها فراهم شود تا صادرات بیشتری داشته باشیم.
نقدهای عارفانه / محمدرضا عارف میگوید زنگ خطر اقتصاد ایران به صدا در آمده است
هفته نامه تجارت فردا در یک گفت و گوی اقتصادی با محمد رضا عارف به بررسی مشکلات اقتصادی کنونی پرداخته است.
دستی بر سیاست دارد اما سیاسی نیست. پاسخهایش همچون استادان دانشگاه که در تحقیقها، «شاید» میآورند و «ممکن است» میگذارند و «احتمال» میدهند، «قطعی» نیست. دفتری در حوالی یوسفآباد، دیدار با چهرههای سیاسی و اقتصادی، روزنامهای برای روزهای رقابت و برنامهای که گفته میشود نوشته شده اما محمدرضا عارف باز هم میگوید «آمدنم قطعی نشده». با این همه حاشا و کلا، بازهم باید او را محتملترین گزینه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات آینده دانست. تا این جای کار اعتدالگرا بوده و کمتر وارد حواشی سیاسی شده جز آنگاه که در اعتراض به ردصلاحیت اصلاحطلبان از ادامه رقابت در انتخابات مجلس هشتم انصراف داد.چهار سال معاون اول رئیسجمهور در دولت دوم محمد خاتمی بوده است اما پیش ازآن در سال 1373 ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشت تا سال 1376 که به عنوان وزیر «پست و تلگراف و تلفن» در دولت اول محمد خاتمی حضور داشت و درسال 1379 پس از آنکه «سازمان برنامه و بودجه» و «سازمان مدیریت و امور استخدامی» ادغام شدند، به عنوان نخستین رئیس سازمان جدیدالتاسیس «مدیریت و برنامهریزی» آغاز به کار کرد.محمدرضا عارف در حال حاضر به جز حضور در دانشگاه و تدریس، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است و البته ریاست هیاتمدیره بنیاد باران را نیز برعهده دارد. او را دانشگاهی و اهل تحقیق میشناسند تا سیاسی و اهل تبلیغ اما سودای ریاستجمهوری مدتی است این دانشآموخته دانشگاه استانفورد را به تکاپو واداشته است. او در هرحال این قابلیت را دارد که از آزمون شورای نگهبان گذر کند اما هنوز معلوم نیست این چهره معتدل دانشگاهی تا چه اندازه میتواند نظر تودهها را جلب کند. محمدرضا عارف سالها پیش در زمینه «اطلاعات و رمزنگاری» تحقیق بسیار کرد و او در تز دکترای خود به بررسی شبکههای غیرحلقوی پرداخت. این شبکهها به «شبکههای عارف» معروفند. آیا سیاستمدار میانهرو اصلاحطلب میتواند آنگونه که در محیط دانشگاه تحقیق و نوآوری کرده است، در محیط سیاست نیز طرحی نو در اندازد؟
***
*آقای دکتر در حال حاضر کشور با انبوهی از مشکلات اقتصادی مواجه است. تورم، بیکاری، عدم تعادل در بازارهای ارز و انرژی، رکود و شرایط نابسامان اقتصادی، فشارهای تحریمی، رشد قاچاق و چندین معضل دیگر شرایط اقتصادی کشور نگرانکننده است. لازم به توضیح نیست که ایران به منابع طبیعی و قابل توجهی دسترسی دارد و از پتانسیل فراوانی برای دستیابی به اقتصادی پویا همراه با رشد برخوردار است اما در عالم واقعیت اینگونه نیست و در حال حاضر اقتصادی داریم که چرخ آن به درستی نمیچرخد و به واسطه بروز چند مشکل همزمان، وضع مناسبی بر اقتصاد کشور حاکم نیست. شما یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری آینده هستید بنابراین سوال من این است که اگر بخواهید پا به رقابتهای انتخاباتی بگذارید، برای اقتصاد چه برنامهای دارید؟
پرسش شما بیشباهت به وضع این روزهای اقتصاد ایران نیست. چندلایه است و در آن چند مشکل به طور همزمان مطرح شده که برای پاسخ دادن به آن باید زمان زیادی صرف کرد. اینکه مشخص کنیم آیا در شرایط کنونی، اقتصاد موضوع اصلی کشور است؟ و دیگر اینکه چه باید کرد تا وضع اقتصاد کشور سامان یابد؟ از نظر من اولویت اول کشورمان ساماندهی مسائل اقتصادی است. همانطور که شما هم اشاره کردید، در حال حاضر اقتصاد کشور با چند مشکل بزرگ مواجه است. از همه مهمتر، با تورم دست و پنجه نرم میکند. سالها پیش به تورمهای بالای 70 و 80 درصد «ابرتورم» میگفتند اما از دهه 80 به این سو، بیشتر کشورها با در پیش گرفتن سیاستهای پولی و مالی مناسب، از تورمهای سنگین و ابرتورمهای عجیب فاصله گرفتند. به گونهای که در حال حاضر به تورمهای 50 درصد به پایین هم ابرتورم میگویند. به این ترتیب با معیارهای جدید، باید بگوییم اقتصاد ایران گرفتار ابرتورم است. و نکته نگرانکننده و تاسفبار این است که ایران جزو معدود کشورهایی است که هنوز نتوانسته معضل تورم را حل و فصل کند. شاید شمار این کشورها از تعداد انگشتهای دو دست کمتر باشد. دلیل تورم موجود آن است که منابع مورد نظر در جایگاه خودشان استفاده نمیشود. شما میتوانید گزارش تفریغ سالانه بودجه را بررسی کنید که در آن دهها و گاهی صدها ایراد به عملکرد دولت در نظام بودجهریزی وارد میشود. اگر بودجه در جایگاه خودش هزینه میشد، مطمئناً وضعیت بودجههای عمرانی ما بهتر از این بود. در حال حاضر بسیاری از پروژههای عمرانی در حد کلنگ زدن متوقف ماندهاند. بعضی از طرحها نیز با وجود گذشت زمانی طولانی، در حد پنج تا 15 درصد پیشرفت متوقف شدهاند. این مساله باید به سرعت حل و فصل شود چرا که در غیر این صورت مشکلات زیادی گریبان دولت را میگیرد. به طور مثال طرحی که باید در طول مدت زمان سهساله یا حداکثر چهارساله به اتمام میرسید، پنج سال یا شش سال یا بیشتر به طول میانجامد تا به اتمام برسد که دیگر توجیه اقتصادی ندارد. رشد نقدینگی و کسری بودجه نیز از عوامل تورم موجود است. ما در کنار مباحث اشارهشده با دو معضل بزرگ دیگر نیز مواجه هستیم که یکی قدیمی و ساختاری است و دیگری اما به تازگی در اقتصاد ما نمایان شده است. اشارهام به محقق نشدن برنامههای اشتغال است که در سایه رکود تولید و کمرشدی اقتصاد، وضعیت نگرانکنندهای را ایجادکرده اما مهمتر از آن، با پدیده بیکار شدن کارگران شاغل مواجه هستیم که تقریباً موضوعی جدید اما خیلی نگرانکننده است.
*فکر میکنید این وضع ناشی از فشارهای تحریمها است یا ناشی از کاستیهای مدیریتی و ضعف تیم اقتصادی دولت؟
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید این وضع را نشاتگرفته از چند عامل بدانیم که البته مهمترین آن، مسائل مدیریتی و ضعف تیم اقتصادی دولت است. ممکن است بگویند تحریمها هم نقش مهمی در شرایط امروز کشور دارد. البته درست میگویند و من هم منکر نقش تحریمها نیستم اما ضعف مدیریت و ناتوانی تیم اقتصادی را در وضع فعلی بیشتر اثرگذار و کلیدی میدانم. به دلیل مشکلاتی که اکنون در مدیریت اقتصادی کشور وجود دارد، اقتصاد ایران دچار وضعیت بیثباتی شده است و هیچکس نمیتواند تصویری حتی کوتاهمدت در مورد آینده وضعیت اقتصاد کشور یا وضعیت کسب و کار ترسیم کند. این بیثباتی روی شاخصهای اقتصاد کلان نیز اثرات خود را بر جای گذاشته است، به گونهای که مثلاً آثار روانی تورم در حال حاضر بیشتر از خود تورم اثرگذار بوده است. در اقتصاد نظریهای با عنوان «انتظارات عقلانی» مطرح است که شرایط امروز اقتصاد ایران را میتوان با این نظریه تحلیل کرد. مثلاً چون مردم انتظار افزایش قیمت کالاها و خدمات را دارند، بیشتر خرید میکنند تا کالای مصرفی را ذخیره کنند و چون خرید مردم زیاد میشود، قیمت کالا افزایش مییابد. در کنار این شرایط، دولت علاقه به توزیع نقدینگی دارد و با وجود توصیه اقتصاددانان، حاضر نیست از سیاستهای توزیعی خود دست بردارد.
*یکی از بحثهایی که در تحلیلهای اقتصادی به آن اشاره میشود، بیتوجهی یا کمتوجهی به نهاد قانون است درحالی که به نظر میرسد حتی اگر قانون بد به درستی اجرا شود، شرایط بهبود پیدا میکند. شما سالها در نهاد دولت کار کردهاید،آیا چنین وضعی را پیشبینی میکردید که دولت تا این اندازه نسبت به اجرای قوانین سهلانگار باشد یا عمداً قانون را نادیده بگیرد؟
اشاره درستی کردید. در کشور ما قانون کم نوشته نشده است. حتی در مواردی با تورم قانون و مقررات مواجه هستیم. سند چشمانداز، آینده خیلی از مسائل را مشخص کرده و برای هر بخش شاخصهایی در نظر گرفته است که باید به آن نقطه برسیم. در قانون برنامه که سندی میانمدت برای توسعه و پیشرفت کشور است، جهتگیریها مشخص شده است. قانون برنامه پنجم توسعه نیز اهداف کشور را در همه بخشهای مختلف تعیین کرده است. براساس این قوانین، ایران باید تبدیل به قدرت برتر منطقهای شود. اما سوال این است که آیا اکنون که نیمی از زمان در نظر گرفته شده برای تحقق سند چشمانداز سپری شده، ایران جایگاه مناسبی در میان کشورهای منطقه دارد؟ جایگاه ایران به هیچ عنوان منطبق با پتانسیلی که دارد، نیست. بنابراین آنچه مهم به نظر میرسد این است که همه نهادها و دستاندرکاران دولتی به نهادینه کردن و اجرای قانون بازگردند و تمام فعالیتهای خود را منطبق با قانون تنظیم کنند. در کشور باید دغدغهای ایجاد شود که قانون اجرا شود و ملاک عمل قرار گیرد.
*از نظر شما اولویتها کدامند؟
به طور قطع اولویت نخست، اصلاح وضعیت اقتصادی مردم و حل مشکلات معیشتی و اشتغال خواهد بود.
*تورم یا اشتغال؟
سالهاست که میان اقتصاددانان در این مورد اختلاف نظر وجود دارد که از میان دو مشکل بزرگ، یعنی تورم و اشتغال، کدام اولویت دارد، که به نظر میرسد راهکارهای جدید، به حل توامان هر دو میانجامد. در حال حاضر مشکل اقتصاد ایران این است که به دلیل افزایش تورم، سرمایهها به راه غلط هدایت میشوند. یعنی به جای اینکه صرف تولید شوند، در بازار دلالی و واسطهگری کالاها سرگردان هستند. حتی صاحبان سرمایههای خرد هم احساس میکنند سرمایهگذاری در بازارهای رسمی مثل بازار سرمایه یا بخش تولید، سودآور نیست چرا که بازده این بازارها به نسبت تورم منطقی نیست. بنابراین سرمایهگذار به سمتی میرود و سرمایهگذاری میکند که حداقل ارزش پولش حفظ شود. در این صورت بهترین فعالیت، واسطهگری و دلالی است. افرادی که این روزها دنبال خرید و فروش ارز هستند یا مسکن خرید و فروش میکنند و در صفحات نیازمندیها به دنبال خرید و فروش خودرو میگردند در کنار افرادی که به دنبال خرید و فروش سکه هستند از همین فرمول تبعیت میکنند. همین حرکتها تقاضا را بالا میبرد و به دنبال آن مشکلات بزرگی در اقتصاد ایجاد میکند. نظام بانکی کشور هم وضعیت مطلوبی ندارد. بانک مرکزی استقلال لازم را ندارد. بانکها در حال حاضر به دلیل درگیری با مطالبات معوق و میل وافر مردم به دریافت وام با مشکلات جدی روبهرو هستند. تسهیلات تکلیفی که در دولتهای قبل به حداقل رسیده بود و بنا بود در چارچوب برنامهها به صفر برسد، اکنون از رقم 70 هزار میلیارد تومان گذشته است. به هرحال همه این مسائل نشان میدهد وضعیت اقتصادی کشور مطلوب نیست و از آن نگرانکنندهتر این است که به هیچ عنوان وضعیت توزیع منابع نیز رضایتبخش نیست و منابع کشور به صورت مطلوب تخصیص داده نمیشود. یعنی منابعی که باید صرف تولید و فعالیتهای اقتصادی سودآور میشد، به جایی میرود که احتمال بازگشت آن ضعیف است. به هرحال بخش عمدهای از این مسائل ناشی از بیتوجهی دولت به اجرای صحیح قانون بوده است.
*به موضوع استقلال بانک مرکزی اشاره کردید. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
از نطر من وابستگی بانک مرکزی به سیاست و قدرت، خطای غیرقابل جبران یک نظام اقتصادی است و فکر میکنم نظام بانکی ایران باید طراحی مجدد شود. بر همین اساس اعتقاد دارم اصلاح سازوکارهای بانک مرکزی باید در اولویت قرار گیرد. معتقدم بانک مرکزی باید مستقل از سیاستهای دولت حرکت کند. ساز و کاری که من به آن اشاره میکنم، نه به این مفهوم است که عدم هماهنگی و عدم همکاری باشد و دولت و بانک مرکزی هر کدام، ساز خود را بزنند بلکه منظورم این است که باید در چارچوب سیاستهای پولی کشور به استقلال بانک مرکزی اهمیت داد و از آن حمایت کرد. این موضوع به این معناست که بانک مرکزی نباید تحت تاثیر نفوذ سیاسی دولت باشد. اگر امروز میبینیم که بانک مرکزی به نهادی تحت اختیار دولت تبدیل شده است، در وهله نخست به دلیل ساختار معیوب اقتصاد ایران و ضعف در اجرای قانون است و در مرحله بعد به جهت ضعف سیستم مدیریتی بانک مرکزی است. باید مدیریتی توانمند و کارآمد بر بانک مرکزی حاکم شود و در کنار آن، دولت استقلال بانک مرکزی را به رسمیت بشناسد و دخالتی در سیاستگذاری پولی کشور نداشته باشد. بانک مرکزی هم باید در چارچوب سیاستهای شورای پول و اعتبار و برنامههای توسعه تصمیمگیری کند. رابطه بانک مرکزی و بانکها هم باید رابطهای شفاف باشد. بعضاً میبینیم که حتی در بانکهای خصوصی نیز دخالتهایی صورت میگیرد و تسهیلات تکلیفی به بانکهای خصوصی هم دیکته میشود که آثار تورمی و بیثباتی به دنبال دارد. ما باید به ضرورت رعایت انضباط در سیاستهای پولی و مالی کشور که در چارچوب تصمیمات شورای پول و اعتبار تنظیم میشود، توجه کافی داشته باشیم.
*تصویری عمومی از آنچه در ذهن دارید در مورد اقتصاد ایران ارائه کردید واگر اجازه بدهید کمی عمیقتر وارد مسائل معتنابه اقتصاد شویم. مثلاً یکی از مهمترین پرسشهایی که میشود مطرح کرد این است که به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات آینده، چه راهکاری برای کاهش تورم پیشنهاد میکنید؟
در ایران هرگاه دولتها به سمت انضباط مالی پیش رفتهاند، در کنترل تورم نیز موفق عمل کردهاند. به نظرم مهار نقدینگی و به حداقل رساندن کاهش کسری بودجه دولت، و ایجاد شرایط مطلوب برای تولید کالاها و در عین حال فضای مساعد برای بازرگانی خارجی که منجر به عرضه کافی کالاها و خدمات مورد نیاز مردم شود، میتواند در بهبود وضعیت فعلی اثرگذار باشد. به نظر من افزایش تولید، زیربنای مهار تورم است و البته این اتفاق تنها در سایه اتخاذ سیاست پولی و مالی مناسب رخ میدهد. به هرحال من به تحدید تشکیلات و تمرکززدایی فعالیتهای دولت اعتقاد دارم که جزو دغدغهها و اولویتهای سند چشمانداز و برنامههای توسعهای کشور است. هرچند به نظر میرسد تشکیلات دولت روز به روز در حال متورمتر شدن است.
*یکی از حلقههای مفقوده نظام اداری کنونی بحث سازمان برنامهریزی است. بسیاری معتقدند انحلال سازمان مدیریت میخی بود که بر تابوت برنامهریزی خورد چون دو دستگاهی را با هم ادغام کرد که همراستایی چندانی نداشتند. سازمانی که شما اولین رئیس آن بودید، البته تنها پس از چند سال از تشکیل آن منحل شد و تشکیلات آن در ادغام با بخش برنامهریزی، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را به وجود آورد. حال با این وجود آیا ایجاد سازمان مدیریت را در دولت قبلی قابل دفاع میدانید؟ دیگر اینکه آیا فکر میکنید در صورت احیای سازمان در دولت آینده باید به دوران قبل از سازمان مدیریت (سازمان برنامه و بودجه) بازگردد یا به شرایط سازمان مدیریت و برنامهریزی؟
ادغام سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی و تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور یکی از کارهای خوب دولت سابق بود که در راستای ایجاد هماهنگی بین این دو بخش مهم در برنامهریزی و مدیریت کشور و در راستای تحدید تشکیلات دولت و تمرکززدایی انجام شد. اجرای موفق برنامه سوم توسعه و تدوین برنامه داناییمحور چهارم توسعه از دستاوردهای ارزشمند تشکیل این سازمان بود. سازمان جدید همزمان با پیگیری اجرای برنامه توسعه و نظارت بر اجرای برنامه اصلاحات ساختاری و تشکیلاتی دولت، پیگیری واگذاری مسوولیتها و کوچکسازی دولت را نیز پیگیری میکرد، بنابراین به نظرم بازگرداندن سازمان مدیریت و برنامهریزی به سیستم مدیریت اقتصادی یکی از اولویتهای کشور است. سازمان و نظام برنامهریزی باید به جایگاه اصلی خود بازگردد و شاید اگر یک سازمان مدیریت و برنامهریزی مقتدر و کارا داشتیم با مشکلاتی اینچنینی و از جمله تورم بالای 20 درصد روبهرو نبودیم و برنامههای عمرانی و توسعهای کشور روند بهتری را دنبال میکرد.
*بانک مرکزی نرخ تورم دی ماه را 8/27 اعلام کرده است.
البته این، نرخ تورم رسمی است که اعلام میشود و مردم با توجه به نیازهایی که دارند و سبد کالاهایی که میخرند، تورم سنگینتری را احساس میکنند. ما در سایه فشار بر تولیدکننده و سیاستهای تنظیم قیمت، شاهد رواج پدیده کمفروشی در بازار نیز هستیم که اصلاً مطلوب نیست و باید با این پدیده نیز برخورد شود. این روزها در بازار با دو پدیده نوظهور مواجه هستیم؛ یکی افزایش روزانه قیمتها و دیگری کمفروشی در کالاهای عرضهشده. یعنی ما هر روز با کالاهایی مواجه میشویم که هم گرانتر میشوند و هم از کیفیت و اندازه و حجم آنها کاسته میشود.
* یکی از مباحثی که انتقاد بسیاری از کارشناسان را به همراه داشته است، بحث اجرای لایحه هدفمند کردن یارانههاست. دیدگاه جنابعالی در رابطه با اجرای این قانون چیست؛ اجرای آن را مثبت میدانید یا خیر؟
هدفمند کردن یارانهها موضوعی نیست که بشود آن را کنار گذاشت اما ضرورت دارد که کار را بر اساس ضوابط و استانداردهای مشخص به پیش ببریم. این بحث ریشه در گذشته دارد و دولتهای قبل هم بر ضرورت اصلاح روند تعیین قیمتها تاکید داشتهاند. توزیع بهینه یارانهها و کاهش فاصله اقشار کمتر برخوردار در ارتباط با یارانهها، دغدغه دولتها بوده است. بنابراین، بحث هدفمند کردن یارانهها به طور جدی در برنامههای توسعهمحور همواره مطرح بوده است. در برنامه سوم توافق خوبی با مجلس پنجم صورت گرفت که این مساله سامان یابد. قرار بود قیمتهای سوخت به شکل پلکانی بالا رود چرا که افزایش یکباره آن میتوانست جهشی غیرمنطقی در تورم به همراه داشته باشد. ما میخواستیم قیمتها به صورت پلکانی بالا رود و مثلاً به حدود 90 درصد قیمتهای جهانی برسد. تا ضمن اصلاح قیمتها، مزیت نسبی کشور در بخش انرژی نیز تا حدودی حفظ شود. یکی از مزیتهای نسبی کشور ما انرژی است. ما نباید این مزیت را از دست بدهیم. چون میخواهیم سرمایه جذب کنیم. سرمایه جایی میرود که انگیزه داشته باشد و انگیزه سرمایهگذار در ایران با ارائه منابع انرژی ارزانتر ایجاد میشود. متاسفانه مجلس پنجم با وجود توافق صورتگرفته، از قانونی کردن آزادسازی پلکانی قیمتهای سوخت عقبنشینی کرد. اگر یادتان باشد، مجلس افزایش سالانه 10 درصدی را تصویب کرد و موجب شد فاصله قیمتهای انرژی با قیمتهای بینالمللی روز به روز افزایش یابد. معتقدم ضرورت هدفمندی یارانهها هیچگاه مورد سوال نبوده است. همه بر لزوم اجرای این قانون تاکید داشتهاند. بحث ما در رابطه با چگونگی اجرای آن است. به هر حال این قانون در دولتهای نهم و دهم با یک تاخیر چهار، پنجساله اجرا شد. متاسفانه در سال 83 طرحی توسط نمایندگان مجلس با نام «تثبیت قیمتها» تصویب شد که امروز به اعتراف همه، بزرگترین ضربه را به تولید و اقتصاد کشور زده است. البته برخی نمایندگان مجلس در همان زمان به مردم تبریک گفتند و اظهار داشتند به شما عیدی دادهایم. در صورتی که نتیجه تصویب طرح تثبیت قیمتها این شده است که امروز با تورم لجامگسیخته روبهرو هستیم.
* در چنین شرایطی دولت تصمیم دارد فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها را اجرا کند. این احتمال وجود دارد که اجرای فاز دوم به سال آینده و دولت آینده موکول شود، با این حال سوال من این است که اگر جنابعالی سکان دولت آینده را در دست بگیرید، با این قانون چه میکنید؟
دولت هنوز فاز نخست را به صورت کامل اجرا نکرده است بنابراین از نظر من فعلاً نباید دنبال اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها باشیم. قرار بر این بود که 30 درصد از منابع حاصل از هدفمند کردن یارانهها صرف تولید شود، تا فشار ناشی از حذف یارانهها از مصرفکننده کم شود و برای تولیدکننده هم تولید صرفه اقتصادی داشته باشد. اما متاسفانه اینگونه نشد. بنابراین باید مرحله اول مطابق قانون اجرا شود و بعد از ارزیابی عملکرد مرحله اول و رفع مشکلات ناشی از اجرای آن برای اجرای مرحله دوم تصمیمگیری شود. دولت اول باید گزارش عملکرد مرحله نخست را بدهد که برای دستیابی به شاخصهای بهینه مصرف انرژی چگونه عمل کرده است. باید عملکرد این مرحله نقد و ارزیابی شود و بعد از طریق بسترسازی، شرایط برای اجرای مرحله دوم مهیا شود. باید مردم متقاعد شوند که اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانهها به نفع آنهاست. اما میبینید که به محض اینکه حرفی از اجرای مرحله دوم به میان میآید خیلیها میگویند پول اضافی نمیخواهیم، تورم را کنترل کنید. در این زمینه به نظرم باید مکانیسمهای بهتری برای اجرا پیشبینی میشد.
* چه مکانیسمهایی؟
در صورتی که پرداخت نقدی تایید میشد، باید به صورتی عمل میکردند که مردم احساس کنند این پول بخشی از حقوق آنان است مثلاً به حقوق کارمندان یک مابهالتفاوتی اختصاص میدادند که کارمند احساس کند به حقش رسیده است. آنچه امروز پرداخت میشود، این احساس را به وجود میآورد که فوقالعاده پرداخت شده است. کارمند احساس نمیکند که حق خودش است. ولی اگر ما مابهالتفاوت را به کارمند میدادیم، احساس میکرد که حق و حقوق خودش است. کارگران هم به همین صورت. افراد خانوادههایی که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار داشتند نیز باید به صورتی که اشاره شد از کمکهای دولت برخوردار میشدند. تنها مشکلی که میماند مشاغل آزاد بود که بخشی از آنها هم باید مشمول دریافت مابهالتفاوت میشد و باید برای آنها چارهاندیشی میشد. دولت سادهترین راه را انتخاب کرد، نه منطقیترین راه به نظرم میشد بهتر عمل کرد.
*شما اشاره کردید که براساس قانون هدفمندی یارانهها باید 30 درصد از مبالغ حاصل از قطع یارانه سوخت در فاز نخست قانون هدفمندی یارانهها به تولید اختصاص پیدا میکرد. این یارانه که به بخش تولید پرداخت نشده پس در کدام بخش صرف شده است؟
باید از دولت پرسید اما آنچه مشخص است ظاهراً کل مبلغ را صرف پرداخت یارانه نقدی به مردم کردهاند.
*از منظر اقتصاد سیاسی، فکر میکنید توزیع این میزان نقدینگی در جامعه در چه راستایی صورت گرفته است؟به این دلیل این را میپرسم که اگر شما یکی از بازیگران انتخابات سال آینده باشید، در هرحال از این زاویه دچار زیان میشوید. مثل اینکه رقیب شما در این انتخابات از ابزاری به نام توزیع نقدینگی بهره میبرد اما شما شش هزار میلیارد تومان ندارید که توزیع کنید.
البته نکتهای که اشاره کردید، همواره جزو دغدغههای انتخاباتهای اخیر بوده است اما من در مقامی نیستم که بخواهم در این رابطه توضیح دهم. باید از خود دولتمردان و آنهایی که به این صورت عمل کردهاند سوال کرد. شاید جلب رضایت کوتاهمدت مردم و اجرای طرح به سادهترین روش مدنظر بوده است در حالی که من معتقدم باید با برنامهریزی دقیق و تلاش برای حفظ ثبات اقتصادی، این طرح اجرا میشد. در اجرای این طرح مهم ملی باید صرفاً مسائل اقتصادی و توزیع بهینه منابع آزادشده مدنظر قرار میگرفت. توجه به اهداف سیاسی و غیراقتصادی ما را از تحقق کامل این وظیفه ملی دور میکند. به هرحال توجه جدی به تولید و زیرساختهای کشور و امور اجتماعی در اجرای این طرح لازم است.
* بخشی از قانون هدفمند کردن یارانهها شامل اصلاح نظام یارانهها میشود که هماکنون در حال اجراست. دیدگاه شما در رابطه با روند صورتگرفته چیست؟
مهمترین بخش اصلاح نظام یارانهها در مورد قیمت سوخت است که هماکنون در حال اجراست. نان نیز مورد دیگری است که یارانه آن عملاً حذف شده است. گمان نمیکنم بخشهای مهم دیگر در حال حاضر چندان از یارانه دولتی استفاده کنند. مهمترین بخش، بخش انرژی است که مرحله اولش را اجرا کردند و قاعدتاً باید در شرایط مناسب و منطقی که فشار کمتری به مردم بیاید و کشور آمادگی داشته باشد مرحله دوم را اجرا کنند.
* یکی از مباحثی که این روزها مطرح است، آن است که با توجه به مشکلات اقتصادی که برای مردم به وجود آمده است، بهتر است به سیستم اقتصاد کوپنی و تمرکزگرایی بازگردیم. البته عدهای نیز همچنان بر تسریع کاهش نقش دولت تاکید دارند. از دیدگاه شما جهتگیری دولت آینده باید به چه صورت باشد؟
من مخالف احیای سیستم اقتصاد کوپنی هستم و معتقدم این روش در مقطع فعلی عملی و جوابگو نیست. با تصویب قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جهتگیری اقتصادی کشور به سمت بخش غیردولتی پیش میرود. یعنی کاهش تصدیگری دولت. براساس این قانون دولت حتی در امور زیربنایی نیز تنها در مواردی باید دخالت کند که بخش خصوصی آمادگی ورود و ایفای نقش را نداشته باشد. محور فعالیتهای اقتصادی و تولیدی بخش غیردولتی است بنابراین احیای سیستم اقتصاد کوپنی غیرضروری است و باید اجرای دقیق سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی پیگیری شود. بیشتر باید به دنبال آزادسازی و بهبود فضای کسب و کار باشیم تا فکر کردن در مورد تمرکز بیشتر امور.
* اما این قانون آنطور که شما میگویید اجرا نشده است و بیشتر شرکتهایی که باید در اختیار بخشهای خصوصی قرار میگرفت از بخش دولتی به شبهدولتی واگذار شده است. از این زاویه میخواهم دیدگاه شما را در مورد خصوصیسازیهای دولت بدانم.
خصوصیسازیهایی که تا به حال انجام گرفته به نوعی عمومیسازی بوده است. البته برخی از نهادهای عمومی اینگونه عنوان میکنند که ما میخواهیم نقش واسط را برعهده داشته باشیم. میگویند به دلیل اینکه بخش خصوصی قدرتمندی وجود ندارد که صنایع گران و بزرگ را بخرد، ما آنها را خریداری میکنیم و در یک فاصله زمانی منطقی آن را به بخش خصوصی واگذار خواهیم کرد که ظاهراً تاکنون اینچنین نشده است. این رویه مخالف و مغایر با اهداف اصل 44 است و از نظر اقتصادی هم صحیح نیست. من فکر میکنم اجرای کامل سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی تنها راهکار نجات اقتصاد کشور است. یعنی مشارکت جدی بخش خصوصی و دخالت و تصدیگری حداقلی بخش دولتی. در برخی موارد سرمایهگذاری برای بخشهای خصوصی سودآور نیست و توجیه لازم را ندارد. آنجاست که دولت باید بیاید و وارد عمل شود. ما که اعتقاد به عدالت اجتماعی و پیشرفت و توسعه کشور داریم باید تصدیگری دولت را کاهش دهیم.
*در حال حاضر بیشتر شرکتهای واگذارشده در اختیار بخشهای شبهدولتی و نهادهایی قرار گرفته است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، به نهادهای نظامی ارتباط دارند. اقتصاددانان معتقدند اینگونه واگذاریها با اهداف واقعی خصوصیسازی مغایر است. به همین دلیل آنها معتقدند خصوصیسازی در کشور شکست خورده و اکنون بر اولویت بهبود فضای کسب و کار و آزادسازی بر خصوصیسازی تاکید دارند. اگر روزی رئیسجمهور شوید، آزادسازی را مقدم بر خصوصیسازی میدانید؟
در وهله اول این اعتقاد را دارم که واگذاری شرکتهای دولتی به بخشهای شبهدولتی از جمله سازمانهای تامین اجتماعی و بازنشستگی و دیگر بخشهای مشابه، انحراف از خصوصیسازی است و با اهداف اصل 44 قانون اساسی مغایرت دارد. این مشکل متاسفانه در روند خصوصیسازی کشور وجود دارد و باید برای آن چارهاندیشی شود. معتقدم در شرایط فعلی، بخش خصوصی آنقدر توانمند هست که بتواند شرکتهای بزرگ و قدرتمند را از دولت بگیرد و با کارآمدی اداره کند. اما سوال این است که بخش خصوصی چرا پیش نمیآید؟ به نظر من به این دلیل است که فضای کسب و کار مساعد نیست و دولت علاقه ندارد پای خود را از تصدیگری در بخشهای مختلف بیرون بگذارد بنابراین من هم معتقدم اصلاح فضای کسب و کار میتواند مهمتر از خصوصیسازی باشد. البته من معتقدم مشکل از سازمان تامین اجتماعی و نهادهای شبهدولتی نیست. مشکل از دولت است که باید واگذاری سهام به شبهدولت را محدود کند. نگاه دولت نیازمند تغییر است و نباید بدهی خود به سازمانهای بازنشستگی و تامین اجتماعی را به این شکل جبران کند. باید با ارزیابی و نقد عملکرد سازمان خصوصیسازی، راه را برای خصوصیسازی به مفهوم واقعی آن با مشارکت فراگیر بخش خصوصی آماده کرد. البته سازمان تامین اجتماعی مدعی است چون 20 تا 25 میلیون نفر عضو حقیقی دارد و مالک سازمان بیمهگذاران هستند یک بخش خصوصی بزرگ محسوب میشود و با این توجیه در اختیار گرفتن شرکتهای واگذارشده اصل 44 را قانونی و درست میداند. یعنی تحت سلطه مدیریت دولتی قرار دارد. باید با توجه به جهتگیریهای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و جایگاه سازمان تامین اجتماعی و سازمانهای مشابه در ارتباط با روند اقدامات دولت در واگذاری شرکتهای دولت به بخش شبهدولتی تصمیمگیری شود تا روند خصوصیسازی به صورت مناسبتر و بهتر پیش رود. یکی از مشکلات کشور در این مقطع تضعیف نهادهای نظارتی است. یعنی نهادهای نظارتی در داخل مجلس یا بیرون مجلس در شرایطی نیستند که بتوانند وظایف قانونی خودشان را به اجرا درآورند و به آنها عمل کنند. نهادهای نظارتی تضعیف شدهاند. تشکیلات نظارتی دولت هم سازمان مدیریت بود که ببینید الآنچه نقشی دارد؟ کجاست و چه میکند؟ در حال حاضر واحدها و تشکیلات نظارتی که وابسته به سایر قوا هستند نیز با مشکلات عدیدهای مواجهاند که این مشکلات باید حل شود. باید واحدهای نظارتی در جایگاه واقعی خودشان قرار گیرند و نظارت قوی و کارشناسی بر عملکرد دولت داشته باشند. نهادهای نظارتی در بخشها و قوای مختلف حضور دارند و همگی باید وظایف نظارتی خود را بادقت انجام دهند. مثلاً سازمان بازرسی کل کشور که نقش کلیدی در این زمینه دارد در قوه قضائیه فعال است. وزارت اطلاعات یکی از نهادهای وابسته به دولت است. دیوان محاسبات یک نهاد نظارتی در قوه مقننه است. این نهادها باید با هماهنگی و همکاری وظایف قانونی خود را انجام دهند. بخش اقتصادی وزارت اصلاعات میتواند در این زمینه اعمال نظر کند اما در هر صورت این وزارتخانه یک نهاد نظارتی در داخل دولت است. سازمان مدیریت سابق که باید به نظرم به طور جد در مورد احیای آن تلاش کرد از جمله بخشهایی است که میتواند بر اجرای صحیح اصل 44 نظارت داشته باشد اما ما بخشهای نظارتی خارج از دولت نیز داریم مانند سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات، سازمان حسابرسی و کمیسیون اصل 90 قانون اساسی که میتوانند به بررسی و ارزیابی عملکرد دولت در رابطه با اجرای اصل 44 بپردازند و جلو سوءاستفادههای احتمالی را بگیرند.
* آقای دکتر ترسی که وجود دارد این است که سازمان تامین اجتماعی از مبالغی که در اختیار دارد، به نفع جریان خاصی استفاده کند. به هر حال بخشی از وظیفه دستگاههای اطلاعاتی و نظارتی ورود به این مباحث است، اینطور نیست؟
این وظیفه همه نهادهای نظارتی است که بر استفاده صحیح منابع نظارت داشته باشند.
*بخشی از دغدغه نمایندگان در جلسه استیضاح وزیرکار نیز در رابطه با همین بحث بود که شائبه سوءاستفاده از سرمایههای سازمان تامین اجتماعی در انتخابات آینده وجود دارد. اشاره این افراد نسبت به اصرار دولت بر حضور یکی از نزدیکان خود در راس این سازمان است.
در ابتدا باید بگویم که نمایندگان به عنوان وکلای ملت حق دارند طبق قانون به تحقیق و تفحص از عملکرد دولت بپردازند. سوال کنند تا دغدغه آنها رفع شود. اگر دولت نتواند این دغدغه را رفع کند، طبیعتاً به صحن علنی کشیده میشود و به صورت تحقیق و تفحص یا حتی استیضاح از وزیر مربوطه مطرح میشود. باید دستگاههای اجرایی ذیربط با پاسخهای منطقی و کارشناسی خود دغدغه نمایندگان مردم را مرتفع کنند.
* آقای دکتر، دولت فعلی چند پروژه همزمان را به پیش برده است. طرح سهام عدالت، مسکن مهر و پرداخت نقدی یارانهها جدا از قابل دفاع بودن اصل طرحها و یا رد آنها. این پروژهها از جمله تعهدات دولت به حساب میآیند. دولت آینده چگونه میتواند در کنار کاهش حاشیههای اقتصادی طرحهای مذکور که پیامدهای متفاوتی داشته است، این تعهدات را به مرحله اجرا درآورد؟
باید قانون ملاک عمل قرار گیرد. بنابراین اجرای کلیه تعهدات دولت و انجام کلیه پروژهها برای دولت بعد الزامی دارد. دور زدن یا کنار گذاشتن قانون و اقدام فراتر از آن به هیچوجه به صلاح نیست.
*در حال حاضر انتظاری در جامعه از حیث دریافت نقدی یارانهها ایجاد شده است. با توجه به محدود بودن منابع دولتی، کابینه آینده باید به اجرای این طرح بپردازد و یا اقدام به اجرای دیگر طرحهای عمرانی کند؟
کلیه طرحهایی که شما به آنها اشاره کردید در حال حاضر تبدیل به قانون شدهاند و در زمره وظایف دولت درآمدهاند و باید اجرا شوند.
*دولت هر ساله با کسری بودجه مواجه میشود. بودجههای هنگفتی را که در این طرحها صرف کرده است از بخش عمرانی حذف شده یا امور جاری کشور؟
معمولاً کسری بودجه با کاهش از بودجه عمرانی جبران میشود. دولت بودجههای حذفشده بخشهای عمرانی را صرف امور جاری میکند. از مجلس اجازه جابهجایی میگیرد و اعتبارات عمرانی را کاهش میدهد و به اعتبارات جاری میافزاید. بنابراین اگر به فرض 20 هزار میلیارد تومان اعتبار برای طرحهای عمرانی کشور در نظر گرفته شده باشد، تنها ممکن است هفت هزار یا هشت هزار میلیارد تومان تخصیص پیدا کند. مهمترین دلیل عقب افتادن طرحهای عمرانی و عدم انجام تعهدات دولت همین کار است.
*آقای دکتر سوال من این است که اگر قرار باشد ما به دنبال اجرای قانون باشیم و تمام بودجه در نظر گرفتهشده برای پروژههای عمرانی را در همین بخش صرف کنیم پس با انتظارات برآمده در جامعه که از سیستم یارانهدهی دولتهای نهم و دهم ناشی میشود به چه صورت برخورد خواهیم کرد؟
اگر کوچکسازی دولت را عملیاتی کنیم از حجم هزینههایمان کاسته میشود، منظورم همان واگذاری به بخشهای غیردولتی و کاهش نیروهای دولتی و آزادسازی است که از برنامه سوم مدنظر قانونگذار قرار داشته است، باید آن را به صورت جدی اجرایی کنیم تا از هزینههای جاری کشور کاسته شود. باید به گونهای عمل کرد که در بودجه با کسری مواجه نشویم چرا که کسری بودجه تورمزاست؛ سیاستهای انبساطی را دنبال نکنیم و از قانونگریزی خودداری کنیم. سیاستهای دولت به گونهای بوده است که در حال حاضر نقدینگی موجود در جامعه بالغ بر 400 هزار میلیارد تومان است که در مقایسه با میزان نقدینگی سال 1383 حدود شش برابر شده است. اینگونه اقدامات آثار تورمی فراوانی به دنبال دارد. اگر تورم موجود در جامعه را کنترل کنیم دیگر نیازی به پرداختهای خارج از رویه وجود نخواهد داشت. در مورد یارانهها هم باید مطابق قانون عمل کرد. قطعاً مهار تورم و ثبات اقتصادی خواسته همه مردم است.
*یعنی مردم دیگر تمایلی به دریافت یارانه نخواهند داشت؟
دغدغه اصلی مردم تورم لجامگسیخته است؛ و از نظر اکثریت مردم مهار تورم در اولویت است. در مورد دریافت یارانه هم باید طبق قانون عمل کرد.
* شما در صحبتهایتان به لزوم تغییر نگرش مدیریت اقتصادی کشور اشاره کردید، احیای مجدد سازمان مدیریت و برنامهریزی نیز یکی دیگر از دغدغههای شما بود. حال با این وجود گمان میکنید نظام برنامهریزی کشور باید در قالب سازمان برنامه و بودجه باشد یا سازمان مدیریت و برنامهریزی؟
سازمان برنامه و بودجه در رابطه با توزیع و تخصیص بهینه درآمدهای نفتی بود که 70 سال پیش در کشور ایجاد شد. دستاندرکاران معتقد بودند باید منابع حاصل از درآمدهای نفتی را صرف امور زیربنایی و تولیدی کرد و به دنبال توزیع عادلانهتر ثروت رفت. معتقدم باید سازمانی کیفی با برخورداری از کارشناسان برجسته و با دامنه اختیارات فراوان نظارتی، بتواند اجرای برنامههای توسعهای کشور را دنبال کند، این سازمان باید در کشور وجود داشته باشد. زمانی که سازمان برنامه و بودجه فعالیت میکرد، در کنار این سازمان، سازمان دیگری به نام امور اداری و استخدامی وجود داشت که امور اداری و استخدامی کشور را ساماندهی میکرد. روسای این سازمانها معاونتهای رئیسجمهور را تشکیل میدادند و گاهی در فعالیتهایشان تداخل به وجود میآمد. مثلاً گلهای که سازمان برنامه و بودجه داشت این بود که سازمان امور استخدامی بدون هماهنگی با این سازمان، مجوز استخدام صادر کرده و تشکیلات را گستردهتر کرده است. بنابراین دولت در گام نخست از خود شروع کرد و با ادغام این دو سازمان علاوه بر صرفهجویی، سازمان مدیریت و برنامهریزی را تشکیل داد که معتقدم تصمیمی منطقی و عقلایی بود. با تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی بخشی از اختیارات سازمان برنامه و بودجه به مسوولان استانی تفویض شد. برنامه سوم توسعه که به اعتقاد من بهترین عملکرد برنامهای پس از انقلاب است از ثمرات سازمان مدیریت و برنامهریزی محسوب میشود. این سازمان به وظایف نظارتی خود به خوبی عمل کرد، بر همین اساس معتقدم وجود سازمان مدیریت و برنامهریزی در سیستم مدیریتی و نظارتی کشور ضرورتی اجتنابناپذیر است.
* آقای دکتر میخواهم این گفتوگو را با ورود به مباحث سیاسی ادامه دهم. نخست اینکه شنیده میشود جنابعالی در رابطه با وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی پیگیریهایی انجام دادهاید. این پیگیریها در چه مواردی بوده است؟
به اعتقاد بنده اینکه با یک عده از روزنامهنگاران و خبرنگاران ما که پذیرفته بودند در داخل کشور و در چارچوب قانون در خدمت انقلاب و کشور باشند در شب میلاد رسول کرم (ص) و هفته وحدت و در آستانه دهه فجر اینگونه برخورد شد جای انتقاد و گلایه دارد. من در ارتباطاتی که با برخی روزنامهنگاران داشتم مکرراً یادآور میشدم باید دقیقاً سیاستهای فرهنگی کشور را رعایت کنند چرا که ما میخواهیم تاثیرگذار باشیم و رمز تاثیرگذاری نیز در ماندگاری است. البته این را هم میدانم که کارسختی است. شما هم روزنامهنگارید و میدانید که وضعیت به چه صورت است. نباید اینگونه با جامعه مطبوعاتی کشور برخورد شود. باید با سعهصدر با رسانهها برخورد شود و در صورت نیاز با تذکرات ارشادی ارباب جراید را توجیه کرد. امیدوارم با تدبیری که مسوولان ذیربط به خرج میدهند هر چه سریعتر این مساله حل و فصل شود و خبرنگاران عزیز سریعتر به محل کارشان بازگردند. ما نیازمند فضایی آرام برای جلب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستیم. همه باید به گونهای حرکت کنیم که موجب افزایش همبستگی و همدلی ملی شود.
* و اما در مورد انتخابات، اینگونه عنوان میشود که اصلاحطلبان چند خط فکری را در انتخابات دنبال میکنند. یک دیدگاه به آقای عبدالله نوری تعلق دارد که گفتهاند در انتخابات شرکت میکنیم. نقطه نظری از سوی آقای موسویخوئینیها مطرح میشود که اینگونه عنوان کردهاند با شرط و شروطی در انتخابات حضور دارند و خط فکری نیز مختص آقای خاتمی است که تاکید کردهاند منتظر تحولات بعدی عرصه سیاسی کشور میمانند و پس از آن تصمیمگیری میکنند. خاستگاه فکری جنابعالی دربر گیرنده چه دیدگاهی است؟
داشتن دیدگاههای مختلف در جریانات سیاسی امری طبیعی است و پسندیده است و این موضوع خاص اصلاحطلبان نیست. آنچه مهم است این است که با بیان دیدگاههای مختلف، هنگامیکه اجماعی حاصل شد همه به آن تمکین کنند. شرایط کشور ایجاب میکند که جریانات سیاسی داخل کشور سیاست همگرایی درونی را دنبال کنند تا با فضاسازی مناسب، زمینه برای مشارکت حداکثری مردم فراهم شود. امیدوارم اصلاحطلبان با در نظر گرفتن شرایط و با تحلیلی روشن و واقعگرایانه از وضعیت امروزی کشور مشارکتی در انتخابات ریاستجمهوری و شوراها داشته باشند.
* گفته میشود گروههایی نظیر کارگزاران آقایان جهانگیری و نجفی را به عنوان کاندیدای مورد نظر خود معرفی میکنند، حامیان انتخاباتی شما با سران این جریان نیز مذاکره کردهاند؟
من هنوز نشنیدم کارگزاران گزینه قطعی را معرفی کرده باشد. اسامی که شما به آنها اشاره کردید در حد گمانهزنی و اعلام آمادگی است. اگر اصلاحطلبان به اجماع در رابطه با کاندیدای واحد برسند به نظرم از حمایت کارگزاران نیز برخوردار خواهد بود. با برخی دوستان کارگزارانی به طور طبیعی مذاکراتی در مورد ضرورت حضور فعال در انتخابات داشتهایم ولی روی مصادیق صحبتی نکردهایم.
* شما کاندیدای مستقل هستید؟
من در مصاحبههای پیشین نیز گفتهام که خود را در اردوگاه اصلاحطلبی تعریف میکنم. اما اگر به عنوان کاندیدای انتخاباتی اعلام حضور کنم، به همه پتانسیلها و تواناییهای کشور فکر میکنم و معتقدم دولت بعدی باید دولتی شایستهسالار باشد و از همه ظرفیت کشور برای حل مشکلات و معضلات استفاده کند.
* منظورم این است که به عنوان یک کاندیدای مستقل جریان اصلاحطلبی میآیید یا اینکه جریانها و گروههای خاص اصلاحطلبی قرار است از شما حمایت کنند؟
اصلاحطلبان حول محور آقای خاتمی به هر جمعبندی برسند، از آن تمکین میکنم؛ اما اگر اصلاحطلبان به اجماع نرسند، خودم تصمیم میگیرم.
* برای جمعبندی و اجماع جلسات خاصی میان بزرگان جریان اصلاحطلبی چون آقایان موسویخوئینیها و نوری و خاتمی در حال برگزاری است؟
جلسات متعدد در حال برگزاری است.
* اما کنگره گروههای هجدهگانه را که لغو کردند.
آنگونه که دوستان شورای هماهنگی گفتهاند زمان برگزاری آن به تعویق افتاده است. امیدوارم وزارت کشور و دیگر دستاندرکاران با همکاری خود نسبت به برگزاری کنگره مساعدت بیشتری داشته باشند تا از این طریق علاوه بر کمک به تلطیف فضای سیاسی موجود، موجب افزایش انگیزههای اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات شوند.
* پس لغو نشده، به تعویق افتاده است.
فعلاً به تعویق افتاده است.
* یعنی دیدگاه و هدفتان این است که از دیدگاههایی که آقای خاتمی دارند، تمکین کنید؟
بنده ایشان را قبول دارم و اگر اصلاحطلبان حول محور آقای خاتمی به اجماع برسند آن را میپذیرم.
* سخنگوی شورای نگهبان اینگونه عنوان کرده است که کسانی که کاندیدای انتخابات میشوند باید از حوادث انتخابات 88 و اتفاقات پس از آن اعلام برائت کنند. دیدگاه جنابعالی در این رابطه چیست؟
قطعاً حوادث انتخابات 88 نامیمون و به ضرر نظام بود. اختلاف نظر در ریشهیابی فتنه و حوادث است. باید در یک فضای کارشناسی و برای جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث سهم افراد و گروههای مختلف را مشخص کنیم. چه اتفاقاتی افتاد که حوادث انتخابات 88 و پس از آن به وقوع پیوست. باید این موضوع ریشهیابی شود و برای جلوگیری از تکرار آن چارهاندیشی صورت گیرد. انتظار میرود کلیه دستاندرکاران انتخابات در چارچوب قانون به وظایف قانونی خود عمل کنند.
* آنها اصلاحطلبان را مقصر معرفی میکنند.
به این دلیل است که همه تریبونها در اختیار آنهاست و هر چه میخواهند با استفاده از این تریبونها علیه اصلاحطلبان مطرح میکنند. وقتی فرصت برگزاری یک کنگره را از اصلاحطلبها سلب میکنند و اجازه نمیدهند در نشریات محدودی که دارند دیدگاهشان را بیان کنند اصلاحطلبان به چه صورت باید بیایند و نقش نداشتنشان در حوادث پس از انتخابات 88 را اثبات کنند. من بحثم این است که در یک فضای کارشناسی باید این بحث باز شود و مورد تحلیل قرار گیرد. در این صورت هر گروهی باید مسوولیت خودش را بپذیرد.
* یکی از مباحثی که مکرراً از سوی شما مطرح میشود، شکاف بین نسلهاست که در گفتوگوهای مختلفتان به آن پرداختهاید، اگر شما رئیسجمهور شوید برای کاهش شکاف بین نسلها چه سیاستی را در دستور کار خود قرار میدهید؟
اولاً به نظرم باید برخورد صادقانه و صمیمی با نسل سومیها داشت که با نسل اولیهای انقلاب اختلاف پیدا کردهاند. مهمترین مساله ما باید تعامل با نسل جوان و پاسخگویی به سوالات آنان باشد. نباید ارتباطمان را با نسل سوم قطع کنیم. الان تقریباً ارتباط قطع شده است. فضای حاکم بر دانشگاهها امنیتی شده است. این امور موجب میشود دانشجویان کمکم از ارزشها و آرمانها فاصله بگیرند. شما ملاحظه کنید دانشگاههای ما در حال حاضر که کمتر از پنج ماه به انتخابات مانده چه فضایی دارند؟ در خوشبینانهترین حالت یک فضای بیتفاوتی بر دانشگاهها حکمفرماست. در فضای امنیتی دانشجو احساس اطمینان خاطر از بیان دیدگاههایش ندارد و این احساس بسیار بد است. دانشجو باید حرفش را بزند. باید پرخاش کند و ما نیز باید تحمل پذیرش انتقادهایش را داشته باشیم. دانشجو با پرخاش و انتقادش، صاحب تجربه میشود. اگر این فرد در فضایی بیانگیزه و مرده درس بخواند، چقدر انگیزه برای ورود به جامعه و کار خواهد داشت. علاوه بر این معتقدم شکاف بین نسلها موجب شده است در خانوادهها میان پدر و پسر، پدربزرگ و نوه و ... همزبانی وجود نداشته باشد. شما مشاهده میکنید پس از گذشت 10 دقیقه بحث در محیط خانوادگی به دعوا ختم میشود. تقریباً در همه خانوادهها این فضا حاکم است. متاسفانه آن اندازه که ارزشهای انقلاب برای نسل اولیها شناخته شده بود برای نسل سوم شناختهشده نیست. باید آستانه تحمل خودمان را بالا ببریم. نسل سومیها مدیران آینده کشور هستند و باید این کشور را بسازند و برنامههای توسعه و پیشرفت را اجرا کنند. باید با کار فرهنگی خوب و سیاستهای جذاب، انگیزه تلاش و خدمت و همراهی با انقلاب را در آنها افزایش دهیم. احترام به نظرات آنها، تحمل آنها و گذشت از خطاهای موردی و جزیی آنها یک ضرورت است. برخوردهای حذفی و بعضاً تنبیهی با نسل سومیهای انقلاب جوابگو نیست.
* در صورتی که اصلاحطلبان به اجماع برسند، چند درصد امکان دارد کاندیدای اصلاحطلبان رئیسجمهور بعدی باشد؟
اگر اصلاحطلبان به اجماع برسند شک نکنید کاندیدای آنها پیروز انتخابات خواهد شد. چرا که هشت سال عملکرد جریان اصولگرا به هیچ وجه مورد قبول مردم نیست. اگرچه اصولگراها اصرار دارند حساب دولت را از خودشان جدا کنند اما معتقدم نمیتوانند این کار را بکنند. مردم ایران انسانهای با فهم و با شعور سیاسی بالا هستند و عملکرد این هشت سال دولت را دیدهاند و براساس آن میتوانند قضاوت کنند. معتقدم افکار عمومی جامعه به طور طبیعی به سمت اصلاحات سوق پیدا کرده است. شما عملکرد دولت اصلاحات را با این هشت سال مقایسه کنید. ما با نفت 7، 8 دلاری در سال 1378 کشور را اداره کردیم. ارز را تکنرخی کردیم و تا حدود پنج سال نیز به همان صورت باقی ماند. بسیاری از افرادی که قصد خرید ارز را داشتند برایشان به صرفه نبود که از بانک بخرند. این افراد ارز مورد نیازشان را از صرافیها تهیه میکردند. حتی گاهی هم یکی، دو تومان قیمت ارز در صرافیها ارزانتر از بانکها بود. بنابراین به صرافی مراجعه میکردند. در دوره اصلاحات حساب ذخیره ارزی ایجاد کردیم و بخشی از منابع نفتی را به حساب ذخیره ارزی انتقال دادیم تا برای رشد اقتصادی و سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد. اصلاحات ساختاری انجام دادیم. تورم در سال 81، در حدود 8/15 درصد بود که در سال 84 به 1/12 درصد رسید.
* شما به دلالبازی در بخشهای مختلف این گفتوگو اشاره کردید...
برای آنکه به وقوع آن در اقتصاد کشور اعتقاد دارم.
*نوسانات نرخ ارز را نیز ناشی از این دلالبازیها میدانید؟ در کجا هزینه میشود؟
پولها دست به دست میگردد، امروز دلار میخرند و فردا میفروشند.
*از کدام بخش هدایت میشود؟
شناسایی این آفت دیگر وظیفه نهادهای نظارتی است.
* یعنی یک سیاست متمرکز در بالا و پایین بردن نرخ دلار نقش دارد؟
به نظرم دستهایی در کار است. اما نه اینکه در انتها فرد مجهولی را پیدا کنیم و همه گناهها را به گردن او بیندازیم، اینگونه نیست. وضعیت کاملاً روشن است و وظیفه نهادهای نظارتی است که آن را دنبال کنند تا از تکرار اینگونه حوادث جلوگیری شود. چطور ممکن است در یک روز تعطیل قیمت دلار به یکباره 400 تومان افزایش پیدا کند و در یک حالت ناگهانی دیگر 300 تومان کاهش یابد؟ این اتفاقات صرفاً تحت تاثیر عوامل روانی و مدیریتشده است. منافع عدهای در بالا و پایین رفتن این قیمتهاست که باید پیگیری و با آن برخورد شود.
بانك مركزي قيمت عليالحساب سكه پيشفروشي را يك ميليون تومان اعلام كرد طرح حذف بازار غيررسمي ارز
دنیای اقتصاد- روز گذشته ريیسکل بانک مرکزی به صورت همزمان از دو طرح متفاوت برای کنترل بازار ارز و سکه در روزهای پایانی سال رونمایی کرد؛ طرح اول، جزئیات پیشفروش سکه از اول اسفندماه و ایده دوم جمعآوری بازار غیررسمی ارز در آیندهای نزدیک بود که از سوی ريیسکل بانک مرکزی تشریح شد. محمود بهمنی قیمت سکههای پیشفروش را به صورت «علی الحساب» یک میلیون تومان عنوان کرد و گفت که «این پیشفروش به صورت شش ماهه خواهد بود و قیمت نهایی آن در زمان تحویل مشخص خواهد شد.» البته آن گونه که ريیسکل بانک مرکزی گفته است «قیمت نهایی سکههای پیشفروشی کمتر از نرخ روز بازار خواهد بود.» بانک مرکزی امیدوار است با این اقدام بخشی از تقاضای موجود نقدینگی را پاسخ دهد. همزمان، شنیده میشود که بانک مرکزی ایده جداگانهای را دنبال میکند که طی آن هر گونه خرید و فروش ارز در بازار غیررسمی «ممنوع» میشود. بر اساس این ایده که هماکنون مراحل کارشناسی خود را در بانک مرکزی میگذراند؛ سهم عمده اجرایی شدن اهداف پیشبینی شده به عهده مرکز مبادلات ارزی است؛ به این صورت که با تقویت این مرکز، نیازهای متقاضيان ارز پاسخ داده شود و در عین حال ارز صادرکنندگان با به کارگیری مکانیزمهايی به این مرکز تزریق خواهد شد.
از سوی بانک مرکزی در دست بررسی است
طرح از کار انداختن بازار غیر رسمی
گروه بازار پول- بانک مرکزی به دنبال بررسی و پیادهسازی ایدهای است که با اجرایی شدن آن، هر گونه معامله ارز خارج از شبکه رسمی بانکها و صرافیهای مجاز، «ممنوع» و «قاچاق» محسوب میشود. طرح ذهنی بانک مرکزی که هماکنون مراحل کارشناسی را طی میکند؛ با هدف «کنترل نوسانهای ارزی شدید» و «مقابله با تداوم سفتهبازی» در حال بررسی است.
در این ایده، سهم عمده اجرایی شدن اهداف پیش بینی شده به عهده مرکز مبادلات ارزی است که از مهر ماه سال جاری راه اندازی شده است. به این صورت که با تقویت مرکز مبادلات ارزی، نیازهای خدماتی ارز پاسخ داده شود و در عین حال ارز صادرکنندگان با به کارگیری مکانیزمهای به این مرکز تزریق شود.
ایده بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز در صورت نوسانهای شدید ارزی همزمان با طرح یک فوریتی مجلس با عنوان «مقابله با اخلال گران ارزی» شده است. در صورت تصویب نهایی طرح مجلس «بانک مرکزی موظف میشود به منظور پیشگیری و کنترل بازار مبادلات غیر مجاز ارز، ظرف 2 ماه از تصویب این قانون ، سامانه ثبت معاملات ارزی را ایجاد و امکان صدور کد رهگیری را فراهم کند.» بر اساس این طرح «هر فردی در بازار غیر رسمی اقدام به معامله ارز کند به 2 تا 5 سال و در مبادلات کلان به 5 تا 10سال حبس محکوم میشود.» شواهد نشان میدهد که ایده بانک مرکزی نیز در همین راستا است؛ چرا که برآورد طراحان ایده بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز برآورد میکنند که «نرخ دلار با اجرایی شدن این ایده تا سطح 2200 تومان سقوط کند.»
الگوی روسها
به نظر میرسد بررسی ممنوعیت هر گونه خرید و فروش ارز خارج از سیستم نظارتی، برگرفته از الگویی باشد که پس از بحران مالی در روسیه اجرایی شده است. بحران مالی روسیه که با نام «بحران روبل» شناخته میشود در ۱۷ آگوست ۱۹۹۸ (۲۶ مرداد ۱۳۷۷) رخ داد و ضربه شدیدی بر اقتصاد روسیه وارد کرد و در نتیجه آن ارزش واحد پول روسیه ، روبل نسبت به سایر ارزهای دیگر به شدت کاهش یافت. در آن زمان، کاهش بهرهوری، بالا نگه داشتن مصنوعی نرخ روبل نسبت به سایر ارزهای خارجی برای جلوگیری از آشفتگیهای عمومی و کسری مالی شدید از جمله دلایل بروز این بحران عنوان شد. شواهد مختلفی نشان میدهد که در آن زمان دولت بوریس یلتسین، در مورد ارز روبل نسبت به دلار یا یورو سیاست شناوری را پیش گرفته بود. به این معنا که بانک مرکزی روسیه، نرخ تبدیل را در یک بازه مشخص نگه میداشت. طبق سیاستهای ارزی روسیه پیش از بحران مالی سال 1998 میلادی، اگر نرخ تبدیل روبل از این بازه خارج میشد بانک مرکزی با فروش ارزهای خارجی و خرید روبل آن را باز به این محدوده باز میگرداند. برای مثال در طول یک سال قبل از این رخداد بانک مرکزی با فروش ارزهای خارجی و خرید روبل نرخ تبدیل را بین ۵/۳ تا ۷/۱ روبل به ازاي هر دلار آمریکا نگه داشته بود. طبق همین روند اگر نرخ روبل بالا میرفت، بانک مرکزی با خرید ارز خارجی نرخ تبدیل را بین این بازه نگه میداشت، اما ناتوانی دولت در اجرای برنامههای منسجم اقتصادی موجب کاهش شدید اعتماد سرمایهگذاران و پس از آن واکنشهای زنجیرهای به این رویه شد. این حس ناامنی اقتصادی موجب شد که مردم روبل خود را بفروشند و آن را تبدیل به سایر واحدهای پولی کنند؛ در نتیجه تلاشهای دولت برای فروش ارز خارجی و خرید روبل نوعی ناتوازنی شدید در سیستم اقتصادی ایجاد کرد و بانک مرکزی روسیه به سرعت سرمایههای خارجی خود را از دست داد. تخمین زده میشود که بین اکتبر ۱۹۹۷ تا آگوست ۱۹۹۸ میلادی بانک مرکزی روسیه بیش از ۲۷ میلیارد دلار از ذخایر دلار خود را از دست داد. با تصویب وامهای بینالمللی ۵ میلیارد دلاری به روسیه از سوی صندوق بینالمللی پول، نه تنها هیچ تغییری رخ نداد؛ بلکه این سرمایه به سرعت باد در بازار برای بالا نگهداشتن ارز روبل از بین رفت. سرانجام در ۱۳ آگوست ۱۹۹۸ میلادی در بازار بورس روسیه به دلیل عدم اعتماد سرمایهگذاران به روسیه و کاهش سرمایههای خارجی دولت و بدهیهای داخلی بسیار زیاد آن ارزش روبل سقوط کرد. اما بانک مرکزی روسیه برای برون رفت از این بحران دو برنامه کوتاه مدت و بلند مدت را در نظر گرفت. به این صورت که در برنامه موقت خود، معاملات روبل خارج از شبکه بانکی را ممنوع کرد و در برنامههای بلند مدت خود، اصلاح ساختار اقتصادی را در دستور کار قرار داد. این اصلاح ساختار نیز با به روز رسانی مقررات انجام شد.
برنامه فروش ارز فقط از طریق شبکه بانکی
تازهترین اظهارات ريیسکل بانک مرکزی نیز، برنامههای جدید برای بازار ارز را تایید میکند. محمود بهمنی در گفتوگو با خبرگزاری «مهر» عنوان کرده است که «تصمیمات ویژهای در خصوص بازار ارز در راه است که یکی از مهمترین آنها تزریق دلار به بازار است.» او اضافه کرده است: «ما مصمم هستیم که ارز فقط از طریق شبکه بانکی و صرافیهای مجاز به مردم ارائه شود نه اینکه از طریق واسطهها و بازارهای کاذب انجام شود.» به گفته وی «تصمیمات ویژهای در حال نهادینه شدن است که به محض نهایی شدن عملا در بازار ارز به اجرا گذاشته خواهد شد.» ريیسکل بانک مرکزی ادامه داد: «در این رابطه موضوع تزریق ارز به بازار در حال بررسی است که به زودی نتایج آن عملی میشود.»
بهمنی به مردم و متقاضیان خرید ارز توصیه کرد که «ارز مورد نیاز خود را از طریق بانکها و صرافیهای مجاز خریداری و از خرید از طریق بازار آزاد به طور جدی خودداری کنند.» ريیسکل بانک مرکزی تصریح کرد: «هنوز رقمی برای تزریق جدید ارز به بازار مشخص نشده؛ اما یکی از تصمیمات اصلی بانک مرکزی تزریق ارز به بازار به منظور رفع نیازهای واقعی متقاضیان است.» بهمنی به طرح جدید مجلس برای ساماندهی بازار ارز نیز اشاره کرده و افزوده است: «ورود مجلس به موضوع بازار ارز نوید کاهش قیمت ارز به ویژه دلار را در پی دارد و ما از نمایندگان مجلس میخواهیم که به طور جدی پیگیر کمک به ایجاد ثبات در بازار ارز باشند.»
جزئیات طرح جدید مدیریت بازار ارز
هفته گذشته اخباری در مورد طرح جدید بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز خصوصا در روزهای پایان سال منتشر شد، این اخبار، اما جزئیات طرح بانک مرکزی را شرح نمیداد حال اما یک مقام مسوول در شورای پول و اعتبار زوایای بیشتری از این طرح را تشریح کرد. به گزارش خبرگزاري فارس، یک مقام ارشد شورای پول و اعتبار گفت: با اجرای طرح جدید بانک مرکزی، هر گونه خرید و فروش ارز خارج از سیستم رسمی ممنوع خواهد بود و نگهداری ارز نیز جرم تلقی میشود. این مقام مسوول گفت: با اجرای این طرح متقاضیان دریافت ارز تنها میتوانند از طریق سیستم رسمی یعنی بانکها و صرافیهای مجاز نسبت به خرید ارز اقدام کنند. وی ادامه داد: نیازهای ارزی نیز در این سیستم تعریف شده است؛ واردات، سفر، تحصیل و نیازهای درمانی مواردی هستند که در سیستم رسمی تعریف شده و متقاضیان میتوانند همین نیازها را تامین کنند؛ بنابراین هر گونه خرید و فروش با هدف سفتهبازی یا ذخیره سازی آن ممنوع و جرم خواهد بود. این مقام مسوول در شورای پول و اعتبار همچنین اضافه کرد: هدف بانک مرکزی از اعمال این محدودیتها در معامله و نگهداری ارز، توقف رفتار سفتهبازانه در این بازار است؛ چرا که بررسیها نشان میدهد بخش معناداری از تبادلات انجام شده در بازار ارز با هدف سفتهبازی صورت میگیرد.
افزایش ثبت سفارش در مرکز مبادلات ارزی
رکورد ثبت سفارش در مرکز مبادلات ارزی کشور شکسته شد.
به گزارش گسترش آنلاین از روابط عمومی بانک مرکزی، این مرکز توانست طی هفته گذشته (چهاردهم تا نوزدهم بهمن ماه) با ثبت ۱۸۸۹فقره سفارش جهت واردات کالا، بیشترین تعداد درخواست جهت تخصیص ارز را در یک هفته پوشش دهد.
این گزارش میافزاید: با محاسبه عملکرد هفتههای پیشین، تعداد ثبت سفارشهای پذیرفته شده تا پایان روز کاری نوزدهم بهمن ماه در این مرکز به رقم ۱۷ هزار و ۳۵۶ فقره رسید.
گفتنی است مرکز مبادلات ارزی کشور از زمان راهاندازی آن توانسته است تقاضای واقعی ارز را به سیستم بانکی کشور هدایت کند.
نهاونديان اعلام كرد پيش فروش سكه راهكار كنترل نقدينگي در اقتصاد كشور
محمد نهاونديان در حاشيه جلسه ديروز شوراي گفتگوي دولت و بخش خصوصي در جمع خبرنگاران گفت: پيش فروش سكه راهكاري از سوي بانك مركزي در راستاي كنترل نقدينگي موجود در اقتصاد ايران است كه اميد مي رود منابع حاصل از آن به سمت مصارف توليدي هدايت شود.رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران افزود: در نبود يا ناكافي بودن ابزارهاي بازار سرمايه اميدواريم پيش فروش سكه بتواند جذب نقدينگي را صورت دهد، ضمن اينكه اين اقدامات ابتدايي شايد بتواند در مسير كنترل نقدينگي قرار گيرد.
وي ادامه داد: همزمان با اجراي هدفمندي يارانه ها، كاهش نرخ سود بانكي آثار موثري در نقدينگي و افزايش آن در جامعه داشت به نحوي كه افزايش نقدينگي به سمت بازار طلا و ارز روان مي شد و امكان سيستم بانكي براي تامين نقدينگي را كاهش داد.
رئيس اتاق بازرگاني و صنايع معادن ايران ادامه داد: منابع حاصل از افزايش قيمتها در اجراي قانون هدفمندي يارانه ها بسيار كمتر از آنكه در بودجه پيش بيني شده بود، حاصل شد؛ به اين معنا كه در دوره زماني 28 آذرماه 89 تا 31 خرداد 91 منابع حاصل از اجراي اين قانون به 30 هزار ميليارد تومان رسيد، در حالي كه مصارف 62 هزار ميليارد تومان بود كه اين نشان دهنده كسري منابع 32 هزار ميليارد توماني است.
وي ادامه داد: نقدينگي توزيع شده در اقتصاد كشور از 164 هزار ميليارد تومان در سال 86 به 424 هزار ميليارد تومان در دي ماه امسال رسيد كه اين به معناي پمپاژ قوي نقدينگي در اقتصاد كشور است.رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران ادامه داد: ايجاد شوك جديد قيمتي در حامل هاي سوخت نيازمند برخورداري از ثبات اقتصادي است، ضمن اينكه در شرايط ملتهب با توجه به التهابات ارزي كه هنوز هم در اقتصاد اثرگذار است، شرايط مناسب نيست.
به گفته نهاونديان، آمار شهركهاي صنعتي نشان مي دهد كه ظرفيت خالي در اين زمينه وجود دارد و اجراي قانون به صلاح نيست.
به گفته نهاونديان، موضوع هدفمندي يارانه ها و اجراي فاز دوم آن دومين دستور كار جلسه شوراي گفت وگو بوده است و بر اين اساس گزارشي از سوي مركز تحقيقات اتاق ايران در ارزيابي فاز اول ارائه شد.
رئيس اتاق ايران در اين زمينه تصريح كرد: هيئت نمايندگان در آخرين جلسه علني خود مصوبه اي در زمينه فاز 2 هدفمندي يارانه ها داشته و معتقد است از فاز دوم بايد بررسي جامع تري نسبت به فاز اول داشته باشيم.
غضنفري خبر داد پرداخت تسهيلات ريالي و ارزي به طرح هاي فولادي بخش خصوصي
مهدي غضنفري وزير صنعت، معدن و تجارت با اشاره به جلسه اخير با معاون اول رئيس جمهوري كه با هدف جان بخشي به طرح هاي فولادي برگزار شده، گفت: تصميمات اين جلسه نويدبخش طرح هاي فولادي با بيش از 90درصد پيشرفت فيزيكي است و منجر به افزايش 4ميليون تن ظرفيت توليد فولاد كشور خواهد شد.
غضنفري كه از اين تصميم به عنوان «احياء و بازتنفس طرح هاي فولادي» ياد كرد، ادامه داد: طبق نتايج اين جلسه اميدواريم تا اوايل خرداد ماه سال آينده شاهد بهره برداري از چند طرح فولادي باشيم.
وي افزود: بر اين اساس مقرر شد كه تا 10 روز آينده در مجموع 225 ميليارد تومان اعتبار ريالي و 9ميليون يورو اعتبار ارزي از سوي بانك هاي عامل به هشت طرح بزرگ و كوچك فولادي بخش خصوصي در نقاط مختلف كشور اختصاص يابد.
وزير صنعت، معدن و تجارت همچنين در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه توزيع گسترده مرغ در روزهاي اخير آغاز شده، گفت: در حال حاضر 20 هزار تن مرغ در سطح عرضه به قيمت هر كيلوگرم 5100 تومان براي مصرف كننده در شبكه سراسري در حال توزيع است.
همچنين همزمان با نزديك شدن به ماه پاياني سال و در آستانه سال نو، وزير صنعت، معدن و تجارت از برنامه ريزي گسترده براي توزيع بيش از 280 هزار تن كالاي اساسي و ميوه شب عيد از محل ذخاير خبر داد.
وزير صنعت، معدن و تجارت در مورد 180هزار تن كالاي اساسي پرمصرف و مورد نياز مردم براي شب عيد توضيح داد: در اين ايام 70 هزار تن مرغ، 30 هزار تن گوشت قرمز، 30 هزار تن برنج، 20هزار تن روغن، 30 هزار تن شكر از طريق نمايشگاه هاي بهاره (عرضه مستقيم كالا)، فروشگاه هاي زنجيره اي و مراكز فروش تا 25 اسفند ماه توزيع مي شود.
غضنفري سپس گفت: توزيع كالاي اساسي و ميوه از ابتداي اسفند ماه براساس جداول كنترل نظارت استان ها در سراسر كشور و بر مبناي تاريخ مورد نظر مسئولان استاني آغاز و تا نوروز سال آينده ادامه خواهد داشت.
وزير صنعت، معدن و تجارت سپس عنوان كرد: فروش فوق العاده مواد شوينده به صورت گسترده در ايام پاياني سال در دستور كار تنظيم بازار قرار گرفته به نحوي كه كارخانجات توليدي و انجمن هاي برتر كالاها را از طريق شبكه هاي توزيع و فروشگاه هاي زنجيره اي و نمايشگاه ها در اختيار مردم قرار مي دهند.
وي با بيان اينكه تشديد بازرسي با مشاركت بازرسان سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليدكنندگان و تعزيرات حكومتي و استفاده از توان اصناف جزو برنامه هاي ايام پاياني سال است، افزود: علاوه بر رسيدگي به پرونده ها توسط تعزيرات حكومتي، سامانه 124 نيز آماده دريافت شكايات و نظرات مردم است.
یک مقام ارشد شورای پول و اعتبار در گفتوگو با فارس خبر داد جزئیات طرح جدید مدیریت بازار ارز/ خرید و نگهداری بیدلیل دلار جرم است
خبرگزاری فارس: یک مقام ارشد شورای پول و اعتبار گفت: با اجرای طرح جدید بانک مرکزی، هر گونه خرید و فروش ارز خارج از سیستم رسمی ممنوع خواهد بود و نگهداری ارز نیز جرم تلقی میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا»، هفته گذشته اخباری در مورد طرح جدید بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز خصوصاً در روزهای پایان سال منتشر شد، این اخبار اما جزئیات طرح بانک مرکزی را شرح نمی داد حال اما یک مقام مسئول در شورای پول و اعتبار زوایای بیشتری از این طرح را تشریح کرد.
این مقام مسئول گفت: با اجرای این طرح متقاضیان دریافت ارز تنها می توانند از طریق سیستم رسمی یعنی بانک ها و صرافی های مجاز نسبت به خرید ارز اقدام کنند.
وی ادامه داد: نیازهای ارزی نیز در این سیستم تعریف شده است؛ واردات، سفر، تحصیل و نیازهای درمانی مواردی هستند که در سیستم رسمی تعریف شده و متقاضیان می توانند همین نیازها را تأمین کنند. بنابراین هر گونه خرید و فروش با هدف سفته بازی یا ذخیره سازی آن ممنوع و جرم خواهد بود.
این مقام مسئول در شورای پول و اعتبار همچنین اضافه کرد: هدف بانک مرکزی از اعمال این محدودیت ها در معامله و نگهداری ارز، توقف رفتار سفته بازانه در این بازار است چرا که بررسی ها نشان می دهد بخش معناداری از تبادلات انجام شده در بازار ارز با هدف سفته بازی صورت می گیرد.
وی ادامه داد: بر همین اساس بانک مرکزی در تعامل با مجلس شورای اسلامی پس از تصویب فوریت قانون مبارزه با اخلالگران ارزی تصمیم دارد به نگهداری و ذخیره سازی ارز جنبه مجرمانه بدهد تا ریسک رفتارهای سفته بازانه به شدت افزایش یابد.
این مقام مسئول افزود: این طرح در دست بررسی است و امید می رود با اجرای آن قیمت کاذب ارز در بازار تا حد بسیار زیادی شکسته شود.
ایجاد نظام استعلام همگانی در خصوص چکهای برگشتی؛ زنگ خطری برای متخلفین و صادرکنندگان چکهای بلامحل
تعداد چکهای برگشتی در سال 1378 بالغ بر 2.63 میلیون برگ بوده که با شیب صعودی، این رقم در سال 1390 به6.37 میلیون برگ رسیده که این آمار حاکی از رشد 142 درصدی تعداد چکهای برگشتی طی دوره مورد بررسی است.
به گزارش خبرنگار بانک و بیمه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در بازه زمانی بین سنوات 1378 تا 1390، مبلغ چکهای برگشتی نیز همسو با افزایش تعداد چکهای برگشتی، افزایش قابل توجهی را شاهد بوده و از مبلغ 2.09 هزار میلیارد ریال در سال 1378 به 35.61 هزار میلیارد ریال در سال 1390 رسیده که رشد بسیار زیادی معادل 1.603 درصد را به نمایش میگذارد.
در این رابطه درصد چکهای برگشتی به کل چکهای مبادله شده به لحاظ تعدادی از 5.89 درصد در سال 1378 به 12.41 درصد در سال 1390 رسیده است که 110 درصد رشد را نشان میدهد. بدین معنا که در سال 1378 از هر 100 فقره چک صادره حدود 6 فقره برگشت خورده است و این تعداد در سال 1390 به حدود 13 فقره رسیده است.
در حال حاضر، چک به عنوان یکی از اسناد تجاری به علت رواج و سهولت مبادله، تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سندهای تجاری و ابزار معامله در ایران شده است . لیکن از جمله معضلاتی که در کشور ما وجود دارد، افزایش صدور چکهای بلامحل است. صدور حجم گستردهای از چکهای بلامحل، عدم دستیابی بسیاری از دارندگان چک به مطالبات و حقوق قانونی خود و حجم عظیم زندانیانی که مرتکب جرم صدور چک بلامحل شدهاند از جمله معضلات فعلی کشور ما است.
زنگ خطری برای متخلفین و صادرکنندگان چکهای بلامحل
اما ایجاد نظام استعلام همگانی در خصوص چکهای برگشتی زنگ خطری برای متخلفین و صادرکنندگان چکهای بلامحل محسوب می شود ، در این رابطه مدیر اداره مطالعات و مقررات بانکی بانک مرکزی گفت: در صورت صدور چک بلامحل و عدم اقدام درخصوص رفع سابقه چک برگشتی، این اطلاعات در اختیار سایرین نیز قرار خواهد گرفت و این موضوع میتواند ادامه حیات فعالیت اقتصادی متخلفین را با مشکلات جدی مواجه سازد.
به گزارش ایسنا به موجب بند 8 از ماده 14 قانون پولی و بانکی کشور، مصوب تیرماه 1351 مبنی بر اختیار تعیین مقررات افتتاح حسابجاری توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و به منظور ساماندهی نحوه بکارگیری حسابجاری، کاهش صدور چکهای بلامحل و مرتفع کردن مشکلات و معضلات موجود، اداره مطالعات و مقررات بانکی بانک مرکزی بر آن شد تا مقررات حسابجاری را با لحاظ کردن قانون صدور چک، مصوب 16 تیرماه سال 1355 و اصلاحیههای بعد از آن بازنگری کند.
در این رابطه دستورالعمل حسابجاری با در نظر گرفتن نیازها، مقتضیات و مصالح کشور و با بیش از دو سال کار کارشناسی و اخذ نظرات و پیشنهادات مراجع ذیربط تدوین و پس از تصویب در جلسه مورخ دوم خردادماه سالجاری شورای پول و اعتباری به شبکه بانکی کشور ابلاغ شد،هدف غایی این دستورالعمل، افزایش اعتبار چک در سطح جامعه، کاهش آمار چکهای بلامحل، کاهش آسیبهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از افزایش صدور چکهای بلامحل و... بوده است.
مقررات ناظر بر حسابجاری به گونهای تدوین شده است که در طبیعت خود جنبه بازدارندگی لازم را داشته باشد و برای متخلفین حداکثر محرومیتها اعمال شود. بنابراین در تدوین مقررات جدید تمامی تلاشها بر این بوده است تا از ظرفیتهای موجود جهت طراحی و پیادهسازی تمامی ابزارهای کارا و قابل اجرایی که میتوان در قالب مقررات درج نمود، استفاده شود در صورت التزام عملی نظام بانکی کشور به اجرای صحیح و دقیق مقررات جدید، شخص صادرکننده چک یقین پیدا خواهد کرد که با صدور چک بلامحل و یا عدم اقدام جهت رفع سوءاثر از سوابق چک برگشتی خود، از طیف گستردهای از خدمات بانکی محروم میشود. لذا اقدامات لازم در این خصوص را اجرایی خواهد کرد و بدین ترتیب بسیاری از مشکلات حال حاضر مرتفع می شود .
با توجه به الزام بانکها در بند 2713 دستورالعمل حسابجاری مبنی بر اینکه، ظرف مدت ششماه پس از لازمالاجرا شدن دستورالعمل، حسابهای جاری غیرمتمرکز (سنتی) خود را به طور کامل غیرفعال کنند و صرفا حسابهای جاری متمرکز مورد استفاده مشتریان قرار گیرد، به منظور کاهش آمار چکهای برگشتی و نیز جلوگیری از افتتاح و نگهداری حسابهای جاری متعدد برای یک شخص حقیقی در یک بانک، در دستورالعمل جدید موضوع ممنوعیت افتتاح و نگهداری بیش از یک حسابجاری برای هر شخص حقیقی مدنظر قرار گرفت.
در این راستا بانک موظف است ظرف یک سال از لازمالاجراء شدن دستورالعمل، تمامی حسابهای جاری موضوع این بند را شناسایی و پس از اطلاع مکتوب به مشتری، تا زمان تعیین تکلیف حسابهای جاری مازاد، در مرحله اول از اعطای دسته چک جدید به حسابهای جاری مازاد، خودداری کرده و در مرحله بعد، نسبت به انسداد حسابهای جاری مازاد اقدام کند. مشتریان نیز موظف به تعیین حسابهای جاری مازاد خود در هر بانک هستند و در صورت استنکاف از انجام، بانک مکلف است رأساً اقدام به تعیین حسابهای جاری مازاد آنها کند.
اما به موجب مفاد فصل دوم قانون بانکداری بدون ربا (بهره)، یکی از اختیارات بانکها در تجهیز منابع پولی، قبول سپرده در قالب سپرده قرضالحسنه جاری است، همچنین به استناد بند 11 ماده 14 قانون پولی و بانکی کشور، شورای پول و اعتبار میتواند بانکها را به طور موقت یا دائم به انجام یک یا چند نوع فعالیت محدود کند، به طور مثال شورای مذکور طی یکهزار و یکصد و سیامین جلسه مورخ بیست و ششم مهرماه سال 1390 ، بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی را از گشایش اعتبار اسنادی داخلی ریالی در مواردی که یکی از شرکتها، نهادها و سازمانهای دولتی موضوع ماده 4 قانون محاسبات عمومی کشور، ذینفع یا درخواستکننده اعتبار اسنادی داخلی ریالی نباشند، منع کرد.
لذا شورای پول و اعتبار این اختیار را دارد تا بانک را از افتتاح و نگهداری حساب سپرده قرضالحسنه جاری برای اشخاص با ویژگیهای خاص، محروم سازد. انجام این مهم، ضمن اینکه در انطباق کامل با قوانین موجود است، یکی از ابزارها و الزامات نظارت مؤثر و کارا بوده که از طریق آن، حسن اجرای نظام پولی کشور به سرانجام میرسد.
بیشتر...
براساس آمار جديد معلوم شد سبقت چين از آمريكا
دنياي اقتصاد- آمار تازه انتشار یافته از میزان صادرات و واردات کشورها حکایت از آن دارد که مجموع صادرات و واردات چین در سال گذشته میلادی از آمریکا، اقتصادی که سالها بیشترین میزان تجارت جهان را به خود اختصاص داده بود، پیشی گرفته است و به این ترتیب چین در سال گذشته توانسته است با سبقت از آمریکا به بزرگترین قدرت تجاری جهان بدل شود. به گزارش بلومبرگ، این برای قدرت آسیایی چین یک دستاورد مهم محسوب میشود؛ چون این کشور سالها است که سلطه آمریکا بر بازرگانی جهان را که با پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد، به چالش میکشد.
با پشت سر گذاشتن آمریکا
چین به بزرگترین قدرت تجاری جهان تبدیل شد
شادی آذری
آمار تازه انتشار یافته از میزان صادرات و واردات کشورها حکایت از آن دارد که مجموع صادرات و واردات چین در سال گذشته میلادی از آمریکا، اقتصادی که سالها بیشترین میزان تجارت جهان را به خود اختصاص داده بود، پیشی گرفته است و به این ترتیب چین در سال گذشته توانسته است با سبقت از آمریکا به بزرگترین قدرت تجاری جهان بدل شود.
به گزارش بلومبرگ، این برای قدرت آسیایی چین یک دستاورد مهم محسوب میشود چون این کشور سالهاست که سلطه آمریکا بر بازرگانی جهان را که با پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد، به چالش میکشد.
بنا به آمار وزارت بازرگانی آمریکا که در هفته گذشته منتشر شد، مجموع صادرات و واردات ایالات متحده در سال گذشته بالغ بر 82/3 تریلیون دلار بود و این در شرایطی است که اداره گمرکات چین یک ماه پیش گزارش کرده بود که مجموع تجارت کالایی چین در سال 2012 بالغ بر 87/3 تریلیون دلار بوده است.
جیم اونیل، از گلدمن ساش بر این باور است که نفوذ روزافزون چین، بلوکهای تجارت منطقهای را مورد تهدید قرار میدهد چون چین به بزرگترین شریک تجاری کشورهایی چون آلمان تبدیل شده است که پیشبینی میشود تا پایان دهه جاری صادراتها آن به چین دو برابر صادرات آنها به کشور همسایهای چون فرانسه باشد.
اونیل، رییس دایره مدیریت داراییهای موسسه گلدمن ساش و اقتصاددانی که با پیوند زدن برزیل به روسیه، هندوستان و چین، استراتژی سرمایهگذاری گروه بریک را شکل داد، در مصاحبهای تلفنی چنین گفت: « برای بسیاری از کشورهای سرتاسر جهان، چین به سرعت به مهمترین شریک تجارت دوجانبه تبدیل میشود.
با چنین روندی، تا پایان دهه جاری، بسیاری از کشورهای اروپایی به جای آنکه با شرکای تجاری اروپایی خود اقدام به تجارت کنند، به تجارتهای مستقل با چین دست خواهند زد.»
به گزارش دفتر تحلیل اقتصادی آمریکا، با در نظر گرفتن آمار مربوط به بخش خدمات، مجموع تجارت ایالات متحده، در سال 2012 بالغ بر 93/4 تریلیون دلار شد. این دفتر اعلام کرد که طی سال گذشته ایالات متحده، در بخش خدمات مازاد تجاری 3/195 میلیارد دلاری را به ثبت رساند و در بخش کالاها یک کسری تجاری بیش از 700 میلیارد دلاری را بر جای گذاشت.
این در شرایطی است که در سال 2012 مازاد تجاری چین در بخش کالاها بالغ بر 1/231 میلیارد دلار بوده است.
بنا به اعلام بانک جهانی، اندازه اقتصاد ایالات متحده دو برابر اندازه اقتصاد چین است. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا به 15 تریلیون دلار رسید و این در شرایطی است که تولید ناخالص داخلی چین در همان سال بالغ بر 3/7 تریلیون دلار شد. دفتر ملی آمار چین در روز 18 ژانویه اعلام کرد که تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور در سال 2012 به 93/51 تریلیون یوآن معادل 3/8 تریلیون دلار رسید.
نیکلاس لاردی، یک کارشناس ارشد از موسسه اقتصاد بینالملل پترسون واقع در واشنگتن در یک نامه الکترونیک چنین نوشته است: «این موضوع شایان توجه است که کشوری که اندازه اقتصاد آن تنها کسری از اندازه اقتصاد آمریکاست، حجم تجاری بیشتری را به خود اختصاص داده است.» وی افزود: «پشت سر گذاشتن تجارت آمریکا به دلیل کاهش ارزش پول چین که موجب رونق صادرات آن شده است، نیست.» وی به این نکته اشاره کرد که واردات چین از سال 2007 تاکنون سریعتر از صادرات آن رشد کرده است.
پس از جنگ جهانی دوم، ایالاتمتحده به عنوان قدرت برتر تجارت جهان ظهور کرد چون پیشگام ایجاد تجارت و معماری مالی جهان شد و در همان زمان بود که انگلستان هم شروع کرد به از هم پاشی امپراتوری مستعمراتی خود. در چنین شرایطی چین روی تجارت و سرمایهگذاری خارجی تمرکز کرد تا بتواند پس از دههها انزوا که در دوران رهبری مائو تجربه کرده بود، به اقتصاد خود رونق بخشد. رشد اقتصادی چین طی سالهای 1978 تا 2012 به طور متوسط سالانه 9/9 درصد بوده است.
در سال 2009 چین موفق شد به بزرگترین صادرکننده جهان تبدیل شود و این در شرایطی بود که آمریکا همچنان لقب بزرگترین واردکننده جهان را به دوش میکشید. آمریکا در سال گذشته میلادی 28/2 تریلیون دلار کالا وارد کرد اما این رقم برای چین 82/1 تریلیون دلار بوده است. موسسه اچاسبیسی، در سال گذشته پیشبینی کرده بود که چین تا سال 2016 به عنوان بزرگترین قدرت تجاری جهان آمریکا را پشتسر خواهد گذارد.
چین در گذشته وقتی سلسله چینگ در اوج خود بود، یک اقتصاد پیشتاز محسوب میشد، اما اکنون تفاوت در این است که در قرن هجدهم امپراتوری چینگ به رغم بریتانیای در حال پیشرفت، بر تجارت تمرکز نمیکرد. امپراتور وقت چیان لونگ در سال 1793 میلادی در نامهای به شاه جورج سوم چنین نوشته بود: «ما صاحب همه چیز هستیم. من قیمتی بر چیزهای عجیب یا ابتکاری نمیگذارم و تولیدکنندگان کشور شما به کار ما نمیآیند.»
اسوارد پراساد، یکی از مقامات سابق صندوق بینالمللی پول و استاد فعلی دانشگاه ایتاکا در نیویورک میگوید که چین در حال حاضر بزرگترین مصرفکننده انرژی جهان است و بزرگترین بازار خودروهای نو جهان را دارد و از بزرگترین ذخایر ارزهای خارجی جهان هم برخوردار است. بخش مهمی از تجارت چین واردات مواد خام و قطعاتی را شامل میشود که قرار است با مونتاژ به کالاهای نهایی تبدیل و دوباره صادر شوند. این فعالیتی است که «ارزش افزوده متوسطی» را در پی خواهد داشت.
بر اساس دادههایی که دولت چین روز شنبه منتشر کرد، در ماه گذشته، تجارت چین بیش از پیشبینیها افزایش یافت و اعلام شد که صادرات چین نسبت به سال پیش 25 درصد افزایش یافته و واردات 8/28 درصد بیشتر شده است. پراساد، اما بر این باور است که کسری تجاری آمریکا در تجارت دوجانبه با چین که در سال 2012 به اوج خود رسد، میتواند همچنان به عنوان جرقهای برای ایجاد تنش در روابط دو کشور عمل کند.
عکس: کوربیس
استاندار تهران: بهره بانكي نابودكننده توليد است
به گزارش ايرنا، مرتضي تمدن در آيين افتتاح 32 واحد صنعتي و معدني استان تهران در منطقه چهاردانگه اسلامشهر اظهار كرد: اصلاح نظام بانكي يكي از مهمترين اقداماتي است كه اميدواريم دولت بتواند اين گام اساسي را براحتي پشت سر بگذارد.
وي با بيان اين كه بهره بانكي نابودكننده است گفت: اينكه بانك ها در سود مشاركت دارند اما خود را در ضرر سهيم نمي دانند قابل قبول نيست و بايد تغيير كند.
تمدن افزود: در شرايط فعلي هر چه سرمايه ها كمتر به سمت بانك و بيشتر به سمت توليد برود وضع زندگي راحت تر خواهد بود و مردم بهتر خواهند توانست امور زندگي خود را مديريت كنند.
استاندار تهران بيان كرد: زماني توليد در كشور به واسطه وابستگي بسياري از افراد به بيگانگان جايگاهي نداشت و اين وطن فروشان اجازه نمي دادند توليد در كشور شكل بگيرد.
وي اضافه كرد: در آن شرايط ايران بازار مصرف كالاهاي خارجي شده بود و هيچ كالايي در كشور توليد نمي شد اما مردم با رهبري امام راحل كاري كردند كه همه چيز برگشت و اين قابل تقدير است.
استاندار تهران توليدكنندگان در زمان جهاد اقتصادي را همانند جهادگران دوران دفاع مقدس توصيف و بيان كرد: توليدكنندگان امروز كارهاي بسيار بزرگي انجام داده اند.
وي در ادامه برندسازي براي صنايع را مهم ارزيابي كرد و افزود: هنوز برخي كالاها را با برندهاي 40 سال پيش در بازار خريداري مي كنيم پس بايد به برندسازي اهميت داد.
تمدن گفت: متاسفانه برخي توليدكنندگان مديريت لازم را ندارند و همين امر سبب شده نتوانند از امكانات موجود به خوبي بهره برداري كنند.
وي مديريت در توليد را اصل اساسي ذكر كرد و افزود: برخي توليدكنندگان قبل از آنكه نيازمند دريافت تسهيلات باشند نيازمند تقويت مديريت هستند چرا كه هر جا مديريت خوب اعمال شود هدرروي انرژي و سرمايه كاهش مي يابد و برندسازي رونق مي گيرد.
تمدن گفت: برخي توليدكنندگان كه تسهيلات دريافت كردند به دليل نداشتن مديريت دچار مشكلات فراوان شدند، اين در حالي بود كه خيلي ها نيز به قول معروف خاكستر گرفتند و به طلا تبديل كردند.
استاندار تهران گفت: براي برخي از دوستان كه مي گويند توليد از بين رفته متاسفيم در حالي كه توليد اكنون به اوج شكوفايي رسيده است.
تمدن بيان كرد: دوستان مجلس اگر به سطح جامعه سري بزنند متوجه وضعيت ايده آل توليد خواهند شد.
وي گفت: زماني بود كه توليدكنندگان به واردات روي آورده بودند اما امروز وضعيت دلار زمينه ساز رشد صادرات شده است.
گفتني است پيش از سخنان استاندار تهران، طي مراسمي بهره برداري از 32 واحد صنعتي و معدني در استان تهران به طور همزمان آغاز شد.
با راه اندازي اين واحدها كه 2500 ميليارد ريال هزينه دربرداشته است 3600 نفر مشغول به كار شده اند.
نماینده ویژه دولت در امر ترانزیت در گفتوگو با فارس خبر داد تشکیل کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و ترکیه/ توسعه پایانههای مرزی طرفین
خبرگزاری فارس: معاون وزیر راه با اشاره به برنامهریزی برای توسعه ترانزیت و پایانههای مرزی ایران و ترکیه، گفت: با تشکیل کمیسیون مشترک اقتصادی در آیندهای نزدیک، به تفاهمات مشترک بیشتر و گستردهتری در این زمینه دست خواهیم یافت.
شهریار افندیزاده در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به روابط نزدیک دو کشور ایران و ترکیه از نظر مذهبی، اجتماعی و فرهنگی به دیدار خود با معاون وزیر اقتصاد کشور ترکیه (جمالالدین داملاجی) اظهار داشت: به دنبال گسترش روابط اقتصادی دو کشور هستیم و تا میزان روابط تجاری دو طرف روز به روز افزایش یابد.
نماینده ویژه دولت در امر ترانزیت کاهش زمان تخلیه و بارگیری و زمان عبور کالا را به نفع هر دو کشور دانست.
افندیزاده با اشاره به احداث پایانههای مرزی مشترک بین دو کشور، گفت: در این راستا کمیتهای در ایران برای بررسی پیشنهادات مشترک موضوع GTI تشکیل شده است و این آمادگی وجود دارد این کمیته مجدداً جلسات خود را با طرف مقابل ادامه داده تا تصمیمات لازم و اجرایی اتخاذ شود.
نماینده ویژه دولت در امر ترانزیت اظهار داشت: برای انجام امور و توسعه و گسترش تاسیسات و مسایل موجود در زمینه پایانههای مرزی، هماهنگی گستردهای با تمام ارگانها انجام میشود و این هماهنگی در پایانههای مرزی مشترک با ترکیه به ویژه مرز بازرگان همواره برقرار است.
وی با اشاره به ترافیک سنگین کامیونهای خروجی از ایران به مقصد ترکمنستان و مسائل پذیرش آنها توسط طرف ترکمن، گفت: در اینباره از برگزاری اجلاس سهجانبه بین سه کشور ایران، ترکیه و ترکمنستان استقبال میکنیم، زیرا هر سه کشور عضو کریدور تراسیکا هستند و علاقهمندیم کشور ترکیه نیز برای حل مسائل فیمابین در حوزه حمل و نقل جادهای همراهی همیشگی را داشته باشد.
رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای با اشاره به اینکه ترکیه دروازه کشورهای اروپایی و ایران دروازه کشورهای آسیای شرقی است، تصریح کرد: توسعه تفاهمات قبلی در حوزه حمل و نقل بین جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، منافع بزرگی را برای دو کشور در بحث ترانزیت به همراه داشته و خواهد داشت.
نماینده ویژه دولت در امر ترانزیت یادآور شد: در بحث اکو نیز به دنبال مسیر ایران، ترکیه، افغانستان، تاجیکستان، قرقیزستان و چین و مسیرهای جدید دیگری هستیم که به سود ایران و ترکیه است و علاقهمندیم سطح اقتصادی دو کشور بیش از پیش افزایش یابد.
معاون وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: با تشکیل کمیسیون مشترک اقتصادی در آیندهای نزدیک، به تفاهمهای مشترک بیشتر و گستردهتری در این زمینه دست خواهیم یافت.
مقام معظم رهبري موضع نظام را اعلام كردند تعيينتكليف مذاكره با آمريكا
دنیای اقتصاد - رهبر معظم انقلاب در ديدار فرماندهان، مسوولان و ديگر پرسنل نيروي هوايي ارتش با اشاره به طرح مجدد و مكرر آمادگي براي مذاكره با ايران در سخنان اخير مقامات آمريكا تصریح کردند: اين حرف البته تازگي ندارد و آنها در مقاطع مختلف، آن را تكرار كردهاند و ملت ايران در هر بار با توجه به اقدامات عملي آمريكاييها، درباره سخنان آنها قضاوت كرده است. حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به سخنان آمريكاييها مبنيبر اينكه توپ در زمين ايران است، خاطرنشان كردند: توپ در زمين شماست؛ چرا كه شما بايد پاسخگو باشيد كه آيا سخن گفتن از مذاكره همزمان با ادامه فشار و تهديد، اصولا معنايي دارد؟ رهبر انقلاب تاکید کردند: مذاكره هنگامي معنا پيدا ميكند كه دو طرف با حسن نيت، با شرايط برابر و بدون قصد فريب گفتوگو كنند؛ به همين علت «مذاكره براي مذاكره»، «مذاكره به صورت تاكتيكي» و پيشنهاد مذاكره براي فروختن ژست ابرقدرتي به دنيا، حركتي حيله گرانه است. رهبر انقلاب افزودند: با توجه به اين سوابق و با توجه به واقعيات، تاكيد ميكنيم مذاكره و فشار دو راه جداگانه هستند و ملت ايران قبول نميكند كه زير فشار و تهديد با تهديد كننده مذاكره كند.
رهبر معظم انقلاب با اشاره به پیشنهاد آمریکاییها برای مذاکره مستقیم:
فشار و مذاكره با هم سازگار نيست
مذاكره هنگامي معنا پيدا ميكند كه دو طرف با حسن نيت با شرايط برابر و بدون قصد فريب گفتوگو كنند
مسوولان، بداخلاقيهایی را كه در برخي عرصهها و صحنهها ديده شد، كنار بگذارند
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح روز پنجشنبه در ديدار فرماندهان، مسوولان و ديگر پرسنل نيروي هوايي ارتش، استمرار فشارهاي گوناگون و تهديدات ۳۴ ساله آمريكا را همزمان با سخنان مسوولان اين كشور درباره آمادگي براي مذاكره با ايران را نشان دهنده فقدان حسن نيت آمريكاييها دانستند و با اشاره به هوشياري و مرعوب نشدن ملت ايران در مقابل حركتهاي حيله گيرانه تاكيد كردند: ملت عزيز، بصير و پر استقامت ايران روز ۲۲ بهمن متحد و كوبنده به ميدان ميآيد و در حركتي ملي و انقلابي، بار ديگر توطئه دشمن را براي جدا كردن مردم از نظام و انقلاب، ناكام ميسازد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری اين ديدار همزمان با سالروز بيعت تاريخي جمعي از همافران نيروي هوايي ارتش با امام خميني(ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ برگزار شد.
رهبر انقلاب با اشاره به فاصله عظيم جايگاه كنوني ملت ايران با ۳۴ سال قبل خاطرنشان كردند: مردم ايران در اين ۳ دهه، به ملتهاي ديگر آموختند كه ميتوان و بايد در مقابل سلطه بيگانگان ايستاد و با توكل به خدا، حركت مستقل، پيشتاز و سرافرازانه را ادامه داد.
حضرت آيتالله خامنهاي روزهاي دهه فجر را فرصت مناسبي براي ارزيابي حركت ۳۴ ساله نظام و ملت در عرصههاي مختلف برشمردند و افزودند: اين نگاه نشان خواهد داد كه راه آينده را چگونه انتخاب كنيم و چگونه بپيماييم.
رهبر انقلاب توطئههاي مختلف دشمنان از جمله كودتا، تحريك نظامي، حمايت همهجانبه از دشمن مهاجم، معارضه سخت، معارضه نرم، فشارهاي مضاعف امپراتوري خبيث رسانهاي و تحريمهاي شديد و روزافزون را يادآوري كردند و افزودند: آنها در سه دهه اخير هرچه در چنته داشتهاند بهكار گرفتهاند تا ملت را نااميد و به اسلام و جمهوري اسلامي بدبين كنند و از صحنه خارج سازند، اما به فضل الهي، مردم شادابتر، فعالتر و وفادارتر شدهاند.
ايشان با اشاره به سخنان بعضي از مسوولان آمريكايي مبني بر تشديد تحريمها براي رو در رو قرار دادن مردم با نظام اسلامي تاكيد كردند: ملت، هميشه و بخصوص در راهپيمايي ۲۲ بهمن هر سال، جواب اين حرفها را داده است و امسال نيز خواهد داد.
حضرت آيتالله خامنهاي بصيرت و بيداري را رمز موفقيت در مقابل بيگانگان برشمردند و افزودند: مردم با هوشياري و بصيرت عمومي، دست آمريكاييها و صهيونيستها را در هر حركتي، بهخوبي ميخوانند و در رفتار و مواضع خود دچار خطا نميشوند و اين واقعيت، حُسن عظيم ملي است. رهبر انقلاب با اشاره به طرح مجدد و مكرر آمادگي براي مذاكره با ايران در سخنان اخير مقامات آمريكا افزودند: اين حرف البته تازگي ندارد و آنها در مقاطع مختلف، آن را تكرار كردهاند و ملت ايران در هر بار با توجه به اقدامات عملي آمريكاييها، درباره سخنان آنها قضاوت كرده است.
حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به سخنان آمريكاييها مبني بر اينكه توپ در زمين ايران است، خاطرنشان كردند: توپ در زمين شماست، چرا كه شما بايد پاسخگو باشيد كه آيا سخن گفتن از مذاكره همزمان با ادامه فشار و تهديد، اصولا معنايي دارد؟
ايشان افزودند: مذاكره براي اثبات حسن نيت است، شما از سر سوءنيت دهها كار انجام ميدهيد و بعد به زبان ميگوييد مذاكره! آيا ملت ايران ميتواند باور كند كه شما حسن نيت داريد؟
رهبر انقلاب در ريشهيابي علت طرح پيشنهاد مذاكره از جانب آمريكاييها گفتند: ما البته نياز آنها به مذاكره را درك ميكنيم چون سياست خاورميانهاي آمريكاييها دچار شكست شده و آنها براي ترميم اين شكست نياز دارند برگ برندهاي رو كنند.
ايشان كشاندن جمهوري اسلاميِ انقلابيِ مردمي به پاي ميز مذاكره را برگ برنده مورد نياز آمريكاييها خواندند و افزودند: آنها ميخواهند به دنيا بگويند حسن نيت دارند اما كسي حسننيتي نميبيند.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به پيشنهاد ۴ سال قبل آمريكا براي مذاكره خاطرنشان كردند: همان موقع تاكيد شد كه ما پيش داوري و قضاوت نميكنيم و منتظريم عمل آنها را ببينيم اما در اين چهار سال جز ادامه توطئهها، كمك به فتنه گران و حمايت از تروريستهايي كه دانشمندان ملت ايران را ترور كردند چيزي مشاهده نشد.
حضرت آيتالله خامنهاي افزودند: شما به قول خودتان تحريمهاي فلج كننده ميگذاريد تا ملت را فلج كنيد آيا اين نشان دهنده حسن نيت است يا سوءنيت؟
رهبر انقلاب افزودند: مذاكره هنگامي معنا پيدا ميكند كه دو طرف با حسن نيت، با شرايط برابر و بدون قصد فريب گفتوگو كنند به همين علت «مذاكره براي مذاكره»، «مذاكره به صورت تاكتيكي» و پيشنهاد مذاكره براي فروختن ژست ابرقدرتي به دنيا، حركتي حيلهگرانه است.
حضرت آيتالله خامنهاي تاكيد كردند: من ديپلمات نيستم، انقلابيم به همين علت صريح، صادقانه و قاطعانه حرف ميزنم: پيشنهاد مذاكره وقتي معنا دارد كه طرف حسن نيت خود را نشان دهد.
ايشان به آمريكاييها خاطرنشان كردند: اسلحه را مقابل ملت ايران ميگيريد و ميگوييد يا مذاكره يا شليك ميكنيم! اما بدانيد فشار و مذاكره با هم سازگار نيست و ملت مرعوب اين چيزها نخواهد شد.
رهبر انقلاب با انتقاد از عدهاي ساده لوح يا داراي غرض كه از پيشنهاد آمريكا ابراز خوشحالي ميكنند، افزودند: مذاكره با آمريكا مشكلي را حل نميكند، چرا كه آنها در ۶۰ سال اخير به هيچيك از وعدههاي خود عمل نكردهاند.
سازماندهي كودتاي ۲۸ مرداد عليه دكتر مصدق آن هم در حاليكه او به آمريكاييها اعتماد كرده بود و حمايت مستمر از حكومت ظالمانه و مستبد پهلوي، دو نمونهاي بود كه حضرت آيتالله خامنهاي در تبيين رفتار آمريكاييها در قبال ايرانيان، مورد اشاره قرار دادند.
ايشان افزودند: بعد از انقلاب هم در برههاي، مسوولان از روي خوشبيني به آمريكاييها اعتماد كردند، اما آنها ايران را محور شرارت خواندند و به ملت ايران اهانتي بزرگ كردند.
رهبر انقلاب در جمعبندي اين بخش از سخنانشان افزودند: با توجه به اين سوابق و با توجه به واقعيات، تاكيد ميكنيم مذاكره و فشار دو راه جداگانه هستند و ملت ايران قبول نميكند كه زير فشار و تهديد با تهديدكننده مذاكره كند.
ايشان افزودند: هركسي بخواهد سلطه آمريكا را مجددا برقرار كند و براي جلب رضايت آمريكاييها از منافع ملي، پيشرفت كشور و استقلال ملي صرفنظر كند ملت گريبان او را ميگيرد و بنده هم اگر خلاف اين خواست عمومي حركت كنم مورد اعتراض مردم واقع ميشوم.
حضرت آيتالله خامنهاي ملت ايران را اهل حلم و مسالمت خواندند و افزودند: ما با هر كشوري كه عليه ايران توطئه نداشته است مذاكره و ارتباط داشتهايم و اين مساله را در خدمت منافع ملي ميدانيم.
رهبر انقلاب، حركت عظيم مردم ايران را حركتي در جهت تامين منافع «ايران، امت اسلامي و جامعه بشري» خواندند و افزودند: اين ملت به ياري حق، امت اسلامي را به اوج افتخار ميرساند.
ايشان حفظ بصيرت و اتحاد را زمينهساز ادامه عزت و پيشرفت ملي دانستند و با انتقاد از برخي بداخلاقيهاي اخير افزودند: مسوولان بايد مصالح كشور را حفظ كنند.
حضرت آيتالله خامنهاي با اشاره به اينكه در آينده با مردم درباره اين بد اخلاقيها سخن خواهند گفت، افزودند: مسوولان، اين بداخلاقيها را كه در برخي عرصهها و صحنهها ديده شد كنار بگذارند و همچون ملت يكدل و مصمم و همزبان باشند.
فرمانده كل قوا در بخش ديگري از سخنانشان، ساخت جنگنده، انواع هواپيما و تجهيزات پيشرفته در نيروي هوايي ارتش را نشاندهنده شكوفايي جريان عظيم استعداد، عشق و ابتكار در سراسر كشور ازجمله در نيروهاي مسلح دانستند و افزودند: شما تبليغات سلطهگران را درباره ناتواني ملتها براي ايستادن روي پاي خود، در هم شكستيد.
در ابتداي اين ديدار اميرسرتيپ خلبان شاه صفي فرمانده نيروي هوايي ارتش ضمن گراميداشت نوزدهم بهمن، سالروز بيعت تاريخي همافران با امام خميني (ره)، گزارشي از توانمنديهاي داخلي و پيشرفتهاي نيروي هوايي را بيان كرد.