یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:29
تپه چغا گاوانه
تپه تاريخي چغاگاوانه با ارتفاع بيست و پنج متر در مرکز شهر اسلام آباد قرار دارد. بخش زيادي از اين تپه به خاطر توسعه شهري از بين رفته و تنها در حدود ده هزار متر مربع آن باقي مانده است. در سال 1936 م، «اريک اشميت» طي بررسي غرب ايران موفق به تهيه عکس هوايي از اين محوطه تاريخي شد.
پس از آن در سال 1346 ش هيأتي از مرکز باستان شناسي ايران اقدام به گمانه زني اين تپه نمود. در نتيجه اين گمانه زني آثاري از دوره مس و سنگ تا عصر آهن شناسايي شد.
در سال 1349 ش هيأتي به سرپرستي محمود کردواني اقدام به کاوش در اين محوطه نمود. با انجام اين کاوش ها، مجموعه بنايي از عصر آهن II (حدود 900 – 800 ق. م) شناسايي شد.
اين بنا شامل مجموعه اي از اتاق ها است که احتمالاً بخش شرقي آن محل سکونت حاکم و بخش غربي آن مرکزي براي کارهاي اداري و صنعتي بوده است. در داخل برخي از اتاق ها، کوره هاي سفالگري شناسايي شد. همچنين در داخل يکي از اتاق ها (اتاق شماره پنج) تعدادي لوح گلي با خط ميخي بابلي به دست آمد.
برخي از اين لوح ها خام و برخي ديگر حرارت ديده بودند. در پاي ديوار شمالي اين اتاق، سه اجاق در يک رديف قرار داشت. احتمالاً اين اجاق ها براي پختن لوح ها ساخته شده بودند. همچنين در اين اتاق مجسمه سفالين حيواني شبيه گرگ و مجسمه سفالين کوچک ديگري که احتمالاً «الهه کريشا» را نشان مي دهدف به دست آمد. در اتاق هاي شماره شانزده و هفده نيز تعدادي مهر از جنس عقيق، استخوان و سنگ و يک مهر استوانه اي با سه رديف خط ميخي بابلي به دست آمد که بر روي آن نقش زني با لباس چين دار بلند و کلاه مدور حک شده است. اين زن در برابر يکي از خدايان ايستاده و دست هاي خود را به حالت دعا بلند کرده است.
بر روي اين مهر کتيبه اي بدين مضمون نوشته شده است: «سامي تون دختر خدمتگزار خداي اداد».
با لايه نگاري که در سال 78-1377 ش توسط کاميار عبدي صورت گرفت. آثاري از دوره هاي نوسنگي جديد و مس و سنگ قديم و عصر آهن تا دوره اشکاني شناسايي شد.
پس از آن در سال 1346 ش هيأتي از مرکز باستان شناسي ايران اقدام به گمانه زني اين تپه نمود. در نتيجه اين گمانه زني آثاري از دوره مس و سنگ تا عصر آهن شناسايي شد.
در سال 1349 ش هيأتي به سرپرستي محمود کردواني اقدام به کاوش در اين محوطه نمود. با انجام اين کاوش ها، مجموعه بنايي از عصر آهن II (حدود 900 – 800 ق. م) شناسايي شد.
اين بنا شامل مجموعه اي از اتاق ها است که احتمالاً بخش شرقي آن محل سکونت حاکم و بخش غربي آن مرکزي براي کارهاي اداري و صنعتي بوده است. در داخل برخي از اتاق ها، کوره هاي سفالگري شناسايي شد. همچنين در داخل يکي از اتاق ها (اتاق شماره پنج) تعدادي لوح گلي با خط ميخي بابلي به دست آمد.
برخي از اين لوح ها خام و برخي ديگر حرارت ديده بودند. در پاي ديوار شمالي اين اتاق، سه اجاق در يک رديف قرار داشت. احتمالاً اين اجاق ها براي پختن لوح ها ساخته شده بودند. همچنين در اين اتاق مجسمه سفالين حيواني شبيه گرگ و مجسمه سفالين کوچک ديگري که احتمالاً «الهه کريشا» را نشان مي دهدف به دست آمد. در اتاق هاي شماره شانزده و هفده نيز تعدادي مهر از جنس عقيق، استخوان و سنگ و يک مهر استوانه اي با سه رديف خط ميخي بابلي به دست آمد که بر روي آن نقش زني با لباس چين دار بلند و کلاه مدور حک شده است. اين زن در برابر يکي از خدايان ايستاده و دست هاي خود را به حالت دعا بلند کرده است.
بر روي اين مهر کتيبه اي بدين مضمون نوشته شده است: «سامي تون دختر خدمتگزار خداي اداد».
با لايه نگاري که در سال 78-1377 ش توسط کاميار عبدي صورت گرفت. آثاري از دوره هاي نوسنگي جديد و مس و سنگ قديم و عصر آهن تا دوره اشکاني شناسايي شد.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:27
تپه گودين
اين محوطه تاريخي در دوازده کيلومتي جنوب شرقي کنگاور و به فاصله يک کيلومتري شمال روستاي گودين قرار دارد. ارتفاع اين تپه از سطح زمين هاي اطراف در حدود سي متر و از سطح دريا هزار و چهار صدمتر است. مساحت اين محوطه در حدود پانزده هکتار برآورد شده است.
تپه گودين در سال 1961 م شناسايي شد و براي نخستين بار در سال 1965 م توسط «کايلريانگ» مورد گمانه زني قرار گرفت. پس از آن نيز براي چندين فصل متوالي حفريات منظمي در آن صورت گرفت. آثار به دست آمده معرف يک استقرار طولاني و تقريباً بي وقفه از اواسط هزاره ششم ق.م تا 1600 ق. م است. اين آثار از هفت طبقه فرهنگي به دست آمده است. طبقه I جديدترين طبقه، متعلق به دوره اسلامي و طبقه VII، قديمي ترين طبقه و متعلق به اواخر دوره نوسنگي است.
در طبقه هفتم اولين ساکنان گودين در خانه هايي با ديوارهاي چينه اي زندگي مي کردند. از اين طبقه تعداد زيادي قطعات سفالين و ظروف سنگي به دست آمده است. آثار به دست آمده از اين طبقه متعلق به 5500 تا 5000 ق.م است.
در گمانه زني دوره گودين VI، تنها بقاياي محدودي از معماري شناسايي شده است. سفالينه هاي مکشوفه از اين طبقه همگي دست ساز بوده و در چهار گروه خشن، نيمه خشن، معمولي و خوب طبقه بندي شده اند. ظروف اغلب شامل کاسه هاي نيم کروي با لبه هاي به داخل برگشته و کاسه هاي نيم کروي با ديواره هاي عمودي، ديگ ها، سبوها و ظروف پايه دار است. از اواخر گودين VI و اوايل گودين V قلعه اي با ديوار بيضي شکل به دست آمده است. اين قلعه شامل چندين ساختمان و اتاق است که در اطراف يک حياط بزرگ قرار دارند. اتاق شماره شش ساختمان مسکوني، محلي براي بايگاني الواح بوده است. اگرچه شباهت هاي بسياري ميان معماري خانه هاي شهر و بناهاي پايين قلعه متعلق به روستاييان نسبتاً مرفه بوده و زندگي آنها با ساکنان دژ تفاوت داشته است. روي هم رفته چهل و سه لوح گلي از طبقه پنجم شناسايي شده است مطالعه اين لوح ها نشان مي دهد که گودين V بازراي براي بازرگانان شوش بود. فرهنگ گودين IV ابتداي فرهنگ برنز I بود و بعد وارد منطقه کنگاور شد. سفال هاي اين فرهنگ شامل ظروف نخودي دست ساز است و بيشتر به صوت ظروف آشپزخانه اي ظاهر مي شوند. اين ظروف به وسيله نوارهاي زيگزاکي و سه گوش، خطوط کنده کاري با تزيينات شانه اي و موج دار تزيين شده اند.
طبق آخرين تحقيقات، گودين III داراي شش لايه است که از گودين III1 شروع و به III6 ختم مي شود. تارخ ارايه شده براي گودين III بين 2600-1400 ق.م است. در اين فاصله زماني در هر يک از لايه ها روستاي جديد بر روي تپه و شيب هاي آن شکل گرفته است. در طبقه دوم بقاياي دژي از دوره ماد شناسايي شد که برروي آثار معماري طبقه III ساخته شده بود. اين دژ به وسيله حصاري خشتي با برج هاي چهارگوش محصور شده است. در حدود شصت و پنج متر از طول اين ديوار شناسايي شده است.
در قسمت جنوبي برج غربي، بقاياي يک اتاق بزرگ و يک آشپزخانه بر جاي مانده و در داخل آن اجاق و تنور نان پزي شناسايي شده است. در امتداد غربي اين اتاق، تالار ستون داري به طول بيست و چهار متر و عرض هجده متر ساخته شده است. ديوار حصار، در حقيقت ديوار شمالي اين تالار را تشکيل مي دهد. در اين تالار سي عدد ستون چوبي قرار داشت. از ستون ها تنها بخشي از پايه هاي سنگي آن بر جاي مانده است. در قمست جنوبي اين تالار، سکوهايي به عنوان نيمکت در سراسر ديوار ساخته شده است و در قسمت شمالي تالار نيز محلي تخت ماند جهت نشستن شخصيت عالي رتبه اي ايجاد شده است. بين رديف هاي اول و دوم ستون ها، در امتداد در ورودي تالار و مقابل تخت سلطنتي، محلي براي آتش دان آجري تعبيه شده که از سطح زمين بالاتر است. در قمست شرقي اين تالار، مجموعه اي از اتقا هاي باريک و مرتبط به هم ساخته شده است. مدارک باستان شناختي نشان مي دهد اين دژ ساختمان کاملي مرکب از اتاق هاف راهرو، آشپزخانه و انبارک ا بوده و برج و بارو و ديواري مستحکم داشته است و احتمالاً به يکي از شاهزادگان مادي که توسط حکومت مرکزي حاکم اين ناحيه شده بود، تعلق داشته است.
از نظر معماري، ساختمان گودين II و تالار ستون دار آن از نمونه هاي اوليه تالارهاي ستون دار سنتي است که بعدها در معماري هخامنشي شبيه به آن به حد کمال و اعتدال زيبايي خود مي رسد. علاوه بر آثار معماري، از اين طبقه تعداد زيادي قطعات سفالين و سنجاق قفلي به دست آمده است.
تپه گودين در سال 1961 م شناسايي شد و براي نخستين بار در سال 1965 م توسط «کايلريانگ» مورد گمانه زني قرار گرفت. پس از آن نيز براي چندين فصل متوالي حفريات منظمي در آن صورت گرفت. آثار به دست آمده معرف يک استقرار طولاني و تقريباً بي وقفه از اواسط هزاره ششم ق.م تا 1600 ق. م است. اين آثار از هفت طبقه فرهنگي به دست آمده است. طبقه I جديدترين طبقه، متعلق به دوره اسلامي و طبقه VII، قديمي ترين طبقه و متعلق به اواخر دوره نوسنگي است.
در طبقه هفتم اولين ساکنان گودين در خانه هايي با ديوارهاي چينه اي زندگي مي کردند. از اين طبقه تعداد زيادي قطعات سفالين و ظروف سنگي به دست آمده است. آثار به دست آمده از اين طبقه متعلق به 5500 تا 5000 ق.م است.
در گمانه زني دوره گودين VI، تنها بقاياي محدودي از معماري شناسايي شده است. سفالينه هاي مکشوفه از اين طبقه همگي دست ساز بوده و در چهار گروه خشن، نيمه خشن، معمولي و خوب طبقه بندي شده اند. ظروف اغلب شامل کاسه هاي نيم کروي با لبه هاي به داخل برگشته و کاسه هاي نيم کروي با ديواره هاي عمودي، ديگ ها، سبوها و ظروف پايه دار است. از اواخر گودين VI و اوايل گودين V قلعه اي با ديوار بيضي شکل به دست آمده است. اين قلعه شامل چندين ساختمان و اتاق است که در اطراف يک حياط بزرگ قرار دارند. اتاق شماره شش ساختمان مسکوني، محلي براي بايگاني الواح بوده است. اگرچه شباهت هاي بسياري ميان معماري خانه هاي شهر و بناهاي پايين قلعه متعلق به روستاييان نسبتاً مرفه بوده و زندگي آنها با ساکنان دژ تفاوت داشته است. روي هم رفته چهل و سه لوح گلي از طبقه پنجم شناسايي شده است مطالعه اين لوح ها نشان مي دهد که گودين V بازراي براي بازرگانان شوش بود. فرهنگ گودين IV ابتداي فرهنگ برنز I بود و بعد وارد منطقه کنگاور شد. سفال هاي اين فرهنگ شامل ظروف نخودي دست ساز است و بيشتر به صوت ظروف آشپزخانه اي ظاهر مي شوند. اين ظروف به وسيله نوارهاي زيگزاکي و سه گوش، خطوط کنده کاري با تزيينات شانه اي و موج دار تزيين شده اند.
طبق آخرين تحقيقات، گودين III داراي شش لايه است که از گودين III1 شروع و به III6 ختم مي شود. تارخ ارايه شده براي گودين III بين 2600-1400 ق.م است. در اين فاصله زماني در هر يک از لايه ها روستاي جديد بر روي تپه و شيب هاي آن شکل گرفته است. در طبقه دوم بقاياي دژي از دوره ماد شناسايي شد که برروي آثار معماري طبقه III ساخته شده بود. اين دژ به وسيله حصاري خشتي با برج هاي چهارگوش محصور شده است. در حدود شصت و پنج متر از طول اين ديوار شناسايي شده است.
در قسمت جنوبي برج غربي، بقاياي يک اتاق بزرگ و يک آشپزخانه بر جاي مانده و در داخل آن اجاق و تنور نان پزي شناسايي شده است. در امتداد غربي اين اتاق، تالار ستون داري به طول بيست و چهار متر و عرض هجده متر ساخته شده است. ديوار حصار، در حقيقت ديوار شمالي اين تالار را تشکيل مي دهد. در اين تالار سي عدد ستون چوبي قرار داشت. از ستون ها تنها بخشي از پايه هاي سنگي آن بر جاي مانده است. در قمست جنوبي اين تالار، سکوهايي به عنوان نيمکت در سراسر ديوار ساخته شده است و در قسمت شمالي تالار نيز محلي تخت ماند جهت نشستن شخصيت عالي رتبه اي ايجاد شده است. بين رديف هاي اول و دوم ستون ها، در امتداد در ورودي تالار و مقابل تخت سلطنتي، محلي براي آتش دان آجري تعبيه شده که از سطح زمين بالاتر است. در قمست شرقي اين تالار، مجموعه اي از اتقا هاي باريک و مرتبط به هم ساخته شده است. مدارک باستان شناختي نشان مي دهد اين دژ ساختمان کاملي مرکب از اتاق هاف راهرو، آشپزخانه و انبارک ا بوده و برج و بارو و ديواري مستحکم داشته است و احتمالاً به يکي از شاهزادگان مادي که توسط حکومت مرکزي حاکم اين ناحيه شده بود، تعلق داشته است.
از نظر معماري، ساختمان گودين II و تالار ستون دار آن از نمونه هاي اوليه تالارهاي ستون دار سنتي است که بعدها در معماري هخامنشي شبيه به آن به حد کمال و اعتدال زيبايي خود مي رسد. علاوه بر آثار معماري، از اين طبقه تعداد زيادي قطعات سفالين و سنجاق قفلي به دست آمده است.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:26
تپه گنج دره
تپه گنج دره يا «چيا خزينه» در مسير جاده کرمانشاه به هرسين در نزديکي روستاي قيسوند قرار دارد. اين تپه مخروطي شکل حدود شش متر از سطح زمين هاي اطراف بالاتر است.
اين محوطه نخستين بار در سال 1965 م توسط «فيليپ اسميت» مورد گمانه زني قرار گرفت و در چهار فصل ديگر طي سال هاي 1967، 1969، 1971 و 1974 م اقدام به حفاري آن نمود. در تپه گنج دره، پنج طبقه استقراري شناسايي شد که از سطح تپه تا خاک بکر با حروف الفبا نشان داده شده است. طبقه A جديدترين و طبقه E قديمي ترين طبقات استقراري گنج دره است. طبقه A از سطح تپه تا عمق يک و نيم متري است . در اين طبقه، تعدادي گور دوره اسلامي متأخر و در زير آن بقايايي از اجاق هاي ساده و ديوارهاي دوره نو سنگي که با خشت هاي قرمز رنگ چيده شده بودند، شناسايي شد. طبقه B از عمق حدو دو متري شروع و تا عمق حدود سه متري ادامه دارد. در اين طبقه فضاهاي مسکوني که با چينه ساخته شده بودند، شناسايي شد. طبقه Cنيز از عمق حدود 30/3 متري شروع و تا عمق 90/4 متري ادامه دارد. معماري اين طبقه استقراري نيز چينه اي است. طبقه D از عمق حدود پنج متري شروع و تا عمق شش متري ادامه دارد. معماري اين طبقه ترکيبي از چينه و خشت است. طبقه E از عمق حدود شش متري شروع و تا عمق هفت متري يعني خاک بکر ادامه دارد. از ويژگي هاي اين طبقه، شناسايي سي حفره بود که تا عمق پنجاه سانتي متري در داخل خاک بکر کنده شده بودند. اين حفره ها داراي دهانه اي به قطر هفتاد سانتيمتر تا يک متر بودند.
از بقاياي طبقه استقرار D حدود 144 متر مربع از بافت روستا کاوش شده است. آثار معماري اين طبقه نشان مي دهد در اين دوره ساکنان گنج دره در منازلي که ديوارهاي آنها را با خشت خام مي ساختند، به سر مي بردند. خشت ها به شکل مکعب مستطيل هاي کوچکي که سطح آنها کمي بر آمدگي دارد و به نوع «پلانو کانوکس» معروف هستند. طول اين خشت ها بيت پنجاه تا نود و پنج سانتيمتر متغيير است. خانه هاي اين لايه به طور معمول در جهت جنوب شرقي – شمال غربي ساخته شده بود. از سنگ براي پي ديوار استفاده نمي کردند و کف ديوار بعضي از اتاق هاي خانه ها با گل اندود شده بود.
محلات اين دهکده از خانه هايي که بدون فاصله در کنار يک ديگر بنا شده بودند، شکل گرفته بود. به نظر مي رسد راه ورود به آنها از پشت بام بوده است. در برخي از خانه ها نيز اتاق هاي دو طبقه اي ساخته شده بود. روستاي گنج دره در اين دوره استقراري (طبقه D) در اثر يک آتش سوزي بزرگ کاملاً سوخته و براي مدتي متروک شده است. از جمله يافته هاي گنج دره، تعداد زيادي قطعات سفالين است که از طبقه D به بالا شروع مي شود. البته از طبقه E نيز يک قطعه سفال خاکستري به دست آمده است و به نظر مي رسد که نمونه آن نيز از طبقات ديگر شناسايي شده است. ظاهراً ساکنان اوليه گنج دوره از سفال گري به اطلاع بودند.
علاوه بر قطعات سفالين تعدادي از ابزار سنگي از جمله تيغه، خراشنده، سنگ مادرهاي مخروطي و ريز تيغه هاي هندسي نيز به دست آمده است. همچنين تعدادي ظروف سنگي، هاون و دسته هاون، مشته سنگ ساب، چکش سنگي، پيکرک هاي گلي حيوان و انسان، صفحه هاي مدور گلي، سوراخ کن هاي استخواني، درفش و سوزن استخواني، مهره هاي زينتي از جنس صدف نيز در اين محوطه شناسايي شده است.
از نظر تدفين نيز بقاياي چهل و يک اسکلت شناسايي شده که متعلق به نوزادان تا افراد مسن است. بچه ها را در گوشه اتاق ها به صورت جمع شده و يا درازکش و افراد بالغ را به طور کاملاً جمع شده، دفن مي کردند. در يک مورد، مردي را همراه گردن بندي با مهره هاي سنگي و صدفي دفن کرده بودند. در کنار بقاياي اسکلت ديگري، آثاري از حصير مشاهد شد که به نظر مي رسد گاهي از حصير براي پوشش جسد استفاده مي کردند. در يک گور دسته جمعي نيز يک فرد بالغ، يک نوجوان و يک کودک را به هم در داخل تابوت گلي دفن کرده بودند.
بر اساس آزمايشات انجام شده، طبقات A و D گنج دره از اواخر هزاره هشتم و احتمالاً اوايل هزاره هفتم ق.م آغاز مي شود و تاريخ طبقه استقراري E بين سال هاي حدود 7500 تا 8500 ق. م است.
اين محوطه نخستين بار در سال 1965 م توسط «فيليپ اسميت» مورد گمانه زني قرار گرفت و در چهار فصل ديگر طي سال هاي 1967، 1969، 1971 و 1974 م اقدام به حفاري آن نمود. در تپه گنج دره، پنج طبقه استقراري شناسايي شد که از سطح تپه تا خاک بکر با حروف الفبا نشان داده شده است. طبقه A جديدترين و طبقه E قديمي ترين طبقات استقراري گنج دره است. طبقه A از سطح تپه تا عمق يک و نيم متري است . در اين طبقه، تعدادي گور دوره اسلامي متأخر و در زير آن بقايايي از اجاق هاي ساده و ديوارهاي دوره نو سنگي که با خشت هاي قرمز رنگ چيده شده بودند، شناسايي شد. طبقه B از عمق حدو دو متري شروع و تا عمق حدود سه متري ادامه دارد. در اين طبقه فضاهاي مسکوني که با چينه ساخته شده بودند، شناسايي شد. طبقه Cنيز از عمق حدود 30/3 متري شروع و تا عمق 90/4 متري ادامه دارد. معماري اين طبقه استقراري نيز چينه اي است. طبقه D از عمق حدود پنج متري شروع و تا عمق شش متري ادامه دارد. معماري اين طبقه ترکيبي از چينه و خشت است. طبقه E از عمق حدود شش متري شروع و تا عمق هفت متري يعني خاک بکر ادامه دارد. از ويژگي هاي اين طبقه، شناسايي سي حفره بود که تا عمق پنجاه سانتي متري در داخل خاک بکر کنده شده بودند. اين حفره ها داراي دهانه اي به قطر هفتاد سانتيمتر تا يک متر بودند.
از بقاياي طبقه استقرار D حدود 144 متر مربع از بافت روستا کاوش شده است. آثار معماري اين طبقه نشان مي دهد در اين دوره ساکنان گنج دره در منازلي که ديوارهاي آنها را با خشت خام مي ساختند، به سر مي بردند. خشت ها به شکل مکعب مستطيل هاي کوچکي که سطح آنها کمي بر آمدگي دارد و به نوع «پلانو کانوکس» معروف هستند. طول اين خشت ها بيت پنجاه تا نود و پنج سانتيمتر متغيير است. خانه هاي اين لايه به طور معمول در جهت جنوب شرقي – شمال غربي ساخته شده بود. از سنگ براي پي ديوار استفاده نمي کردند و کف ديوار بعضي از اتاق هاي خانه ها با گل اندود شده بود.
محلات اين دهکده از خانه هايي که بدون فاصله در کنار يک ديگر بنا شده بودند، شکل گرفته بود. به نظر مي رسد راه ورود به آنها از پشت بام بوده است. در برخي از خانه ها نيز اتاق هاي دو طبقه اي ساخته شده بود. روستاي گنج دره در اين دوره استقراري (طبقه D) در اثر يک آتش سوزي بزرگ کاملاً سوخته و براي مدتي متروک شده است. از جمله يافته هاي گنج دره، تعداد زيادي قطعات سفالين است که از طبقه D به بالا شروع مي شود. البته از طبقه E نيز يک قطعه سفال خاکستري به دست آمده است و به نظر مي رسد که نمونه آن نيز از طبقات ديگر شناسايي شده است. ظاهراً ساکنان اوليه گنج دوره از سفال گري به اطلاع بودند.
علاوه بر قطعات سفالين تعدادي از ابزار سنگي از جمله تيغه، خراشنده، سنگ مادرهاي مخروطي و ريز تيغه هاي هندسي نيز به دست آمده است. همچنين تعدادي ظروف سنگي، هاون و دسته هاون، مشته سنگ ساب، چکش سنگي، پيکرک هاي گلي حيوان و انسان، صفحه هاي مدور گلي، سوراخ کن هاي استخواني، درفش و سوزن استخواني، مهره هاي زينتي از جنس صدف نيز در اين محوطه شناسايي شده است.
از نظر تدفين نيز بقاياي چهل و يک اسکلت شناسايي شده که متعلق به نوزادان تا افراد مسن است. بچه ها را در گوشه اتاق ها به صورت جمع شده و يا درازکش و افراد بالغ را به طور کاملاً جمع شده، دفن مي کردند. در يک مورد، مردي را همراه گردن بندي با مهره هاي سنگي و صدفي دفن کرده بودند. در کنار بقاياي اسکلت ديگري، آثاري از حصير مشاهد شد که به نظر مي رسد گاهي از حصير براي پوشش جسد استفاده مي کردند. در يک گور دسته جمعي نيز يک فرد بالغ، يک نوجوان و يک کودک را به هم در داخل تابوت گلي دفن کرده بودند.
بر اساس آزمايشات انجام شده، طبقات A و D گنج دره از اواخر هزاره هشتم و احتمالاً اوايل هزاره هفتم ق.م آغاز مي شود و تاريخ طبقه استقراري E بين سال هاي حدود 7500 تا 8500 ق. م است.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:26
تپه سراب
اين تپه به صورت برجستگي کوچکي در حاشيه شرقي شهر کرمانشاه، در داخل زمين هاي زراعي روستاي «ده پهن» قرار دارد. اين محوطه تاريخي در سال 1969 م توسط «رابرت بريدوود» شناسايي و در همان سال توسط وي مورد کاوش قرار گرفت. در نتيجه کاوش در اين محوطه، سکونت گاه هاي مدوري شناسايي شد که کف آنها از سطح زمين هاي اطراف پايين تر بود. سقف اين سکونت گاه ها از ني و گل بود.
مطالعات انجام شده بر روي بقاياي استخوان هاي حيواناتي که از آنها براي مصرف غذايي استفاده شده بود، نشان مي دهد در اين تپه اجتماع کوچکي در تمام طول سال اقامت داشتند. علاوه بر معماري، تعدادي ابزار سنگي، مهره، ظروف سنگي، دست بندهاي سنگي، وسايل ساده آشپزخانه اي، ميخ هاي گلي، توپي ها، گلوله هاي و ديسک هاي گلي و پيکره هاي حيواني و انساني شناسايي شد. از اين محوطه، در مجموع 797 پيکره حيواني شامل سگ، خوک، گراز، بز و گوسفند به دست آمده است.
از مجموعه 650 پيکره هاي انساني به دست آمده، تعداد هجده عدد آن پيکرک مرد و بقيه پيکرک زن هستند. مشهورترين پيکرک انساني به دست آمده از اين تپه، پيکرک مشهور به « ونوس سراب» است که شهرت جهاني دارد و در موزه ايران باستان نگه داري مي شود. اين پيکرک زني را نشان مي دهد که نشسته و پاهاي خود را دراز کرده است. در ساخت اين پيکرک، هنرمند از روش مدل گيري بهره جسته است. در ميان پيکرک هاي حيواني نيز پيکرک «گراز وحشي» در نوع خود بي همتا است.
از تپه سراب مقدار زيادي قطعات ظروف سفالي به دست آمده است که به سه گروه تقسيم مي شوند: سفال با نقش بچه قورباغه، سفال هندسي، سفال با نقوش خطي.
از آنجا که تعداد قابل توجهي از بقاياي استخوان حيوانات متعلق به بز است، کاوش گران معتقدند ساکنان سراب، بز را اهلي کرده اند. تاريخ آثار به دست آمده از اين تپه را بين هشت تا نه هزار سال پيش مي دانند. آزمايشات کربن 14 نيز تا حدودي تاريخ پيشنهادي را تأييد مي کند.
مطالعات انجام شده بر روي بقاياي استخوان هاي حيواناتي که از آنها براي مصرف غذايي استفاده شده بود، نشان مي دهد در اين تپه اجتماع کوچکي در تمام طول سال اقامت داشتند. علاوه بر معماري، تعدادي ابزار سنگي، مهره، ظروف سنگي، دست بندهاي سنگي، وسايل ساده آشپزخانه اي، ميخ هاي گلي، توپي ها، گلوله هاي و ديسک هاي گلي و پيکره هاي حيواني و انساني شناسايي شد. از اين محوطه، در مجموع 797 پيکره حيواني شامل سگ، خوک، گراز، بز و گوسفند به دست آمده است.
از مجموعه 650 پيکره هاي انساني به دست آمده، تعداد هجده عدد آن پيکرک مرد و بقيه پيکرک زن هستند. مشهورترين پيکرک انساني به دست آمده از اين تپه، پيکرک مشهور به « ونوس سراب» است که شهرت جهاني دارد و در موزه ايران باستان نگه داري مي شود. اين پيکرک زني را نشان مي دهد که نشسته و پاهاي خود را دراز کرده است. در ساخت اين پيکرک، هنرمند از روش مدل گيري بهره جسته است. در ميان پيکرک هاي حيواني نيز پيکرک «گراز وحشي» در نوع خود بي همتا است.
از تپه سراب مقدار زيادي قطعات ظروف سفالي به دست آمده است که به سه گروه تقسيم مي شوند: سفال با نقش بچه قورباغه، سفال هندسي، سفال با نقوش خطي.
از آنجا که تعداد قابل توجهي از بقاياي استخوان حيوانات متعلق به بز است، کاوش گران معتقدند ساکنان سراب، بز را اهلي کرده اند. تاريخ آثار به دست آمده از اين تپه را بين هشت تا نه هزار سال پيش مي دانند. آزمايشات کربن 14 نيز تا حدودي تاريخ پيشنهادي را تأييد مي کند.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:25
تپه آسياب
اين محوطه تاريخي در پنج کيلومتري شرق کرمانشاه، مشرف بر رودخانه قره سو قرار دارد. در نتيجه گمانه زني در اين تپه، بخشي از يک کليه مسکوني بيضي شکل به قطر ده متر شناسايي شد که نيمي از آن در داخل زمين حفر شده بود.
در داخل اين کلبه، بقاياي دو اسکلت پوشيده شده با محلول گل آخري شناسايي شد. در کنار اين اسکلت ها مقداري بقاياي استخوان نيز به دست آمد. از جمله اشياي به دست آمده در تپه، تيغه ها و ريز تيغه هايي است که بر روي بعضي از آنها آثار درخشندگي ناشي از قطع گياهان ديده مي شود. علاوه بر آن در اين محوطه، سنگ ساب، مهره هاي سنگي، قسمتي از دست بند مرمري و قطعاتي از پيکرک هاي گلي نيز به دست آمده است. در ميان پيکرک ها، پلاک هايي با صورت انساني ديده مي شود. کاوش گران تاريخ آثار مکشوفه از اين تپه را بين نه تا يازده هزار سال پيش نسبت مي دهند.
در داخل اين کلبه، بقاياي دو اسکلت پوشيده شده با محلول گل آخري شناسايي شد. در کنار اين اسکلت ها مقداري بقاياي استخوان نيز به دست آمد. از جمله اشياي به دست آمده در تپه، تيغه ها و ريز تيغه هايي است که بر روي بعضي از آنها آثار درخشندگي ناشي از قطع گياهان ديده مي شود. علاوه بر آن در اين محوطه، سنگ ساب، مهره هاي سنگي، قسمتي از دست بند مرمري و قطعاتي از پيکرک هاي گلي نيز به دست آمده است. در ميان پيکرک ها، پلاک هايي با صورت انساني ديده مي شود. کاوش گران تاريخ آثار مکشوفه از اين تپه را بين نه تا يازده هزار سال پيش نسبت مي دهند.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:24
امامزاده باقر
اين مقبره در يک کيلومتري شمال روستاي گودين کنگاور قرار دارد. اين بنا از بيرون به صورت چهار ضلعي و از داخل هشت ضلعي است. در زير صندوق داخل بقعه، سنگ قبري به ابعاق 24×48 سانتيمتر وجود دارد و روي آن نوشته شده است: «وفات السيد الفاضل بهاء الدين محمد بن محمد باقر الحسين رحمه اله 28 شهر جمد الثانيه سنه.» 1132 در مقابل ورودي اين مقبره، ايوان و کفش کني ساخته شده است.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:23
امامزاده سيد جمال الدين
اين بنا در روستاي «فش» کنگاور قرار دارد. اين بناي آجري از بيرون به صورت چهار ضلعي و از داخل مدور است. ارتفاع بنا از کف تا پاکار قوس 85/1 متر است. گنبد بنا نيز مدور و با آجر ساخته شده است. در ورودي بقعه در ضلع شمالي است و به ايوان و کفش کن باز مي شود. در داخل کفش کن و صحن حياط امامزاده، دو سنگ قبر وجود دارد؛ تاريخ يکي از آنها 1211 ه.ق و ديگري 1242 ه.ق است.
در داخل بنا ضريح چوبي ساده اي قرار دارد و در زير آن سنگ قبري ديده مي شود. بر روي اين سنگ قبر خطوط کوفي به چشم مي خورد که به علت ساييدگي خوانا نيست.
در داخل بنا ضريح چوبي ساده اي قرار دارد و در زير آن سنگ قبري ديده مي شود. بر روي اين سنگ قبر خطوط کوفي به چشم مي خورد که به علت ساييدگي خوانا نيست.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:23
امامزاده ابراهيم
اين امامزاده در شمال غرب بناي معروف به معبد آناهيتا در شهرستان کنگاور قرار دارد. بناي قديمي اين امازاده در زلزله سال 1336 ش تخريب و بعدها بنايي نوساز و بزرگتر به جاي آن ساخته شد. بناي فعلي تقريباً به همان شکل بناي قديمي ساخته شده است. اين امامزاده داراي صحن مرکزي گنبدداري است و گنبد آن از نوع گنبدهاي دوپوش است. همچنين اين بنا داراي دو مناره آجري است. از بناي قديمي امامزاده تنها سردر ورودي به محوطه صحن، بر جاي مانده است.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:22
امامزاده دده بکتر
اين بنا در جنوب روستاي «دده بکتر بانين»، در بخش دينور قرار دارد. بناي امامزاده از دو قسمت تشکيل شده است: قسمت اول به جمع خانه معروف است. جمع خانه فضايي مستطيل شکل با در گاهي کوتاه در جبهه شمالي است. پس از ورود به جمع خانه – در سمت راست – در اصلي ورود به بقعه قرار دارد. بقعه اصلي شامل اتاقي چهارگوش است که در وسط آن سنگ قبري به خط کوفي وجود دارد. متأسفانه به دليل ساييدگي بيش از حدف خواندن آن ميسر نيست.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها
یکشنبه, 27 شهریور 1390 09:21
امامزاده شيرخان
اين امامزاده در شمال روستاي «شيرخان» در بخش دينور قرار دارد. بناي امامزاده بر روي تپه اي بلند به نام «تپه امامزاده» از آجر و گچ ساخته شده است. بناي اصلي بقعه از خارج چهار ضلعي و از داخل چهار ايواني است. هر يک از ايوان ها داراي طاق هلالي است. فضاي اصلي بقعه به ابعاد 75/5×75/5 متر است و بر روي آن گنبد مدور آجري قرار دارد. در داخل بنا، ضريح مشبک چوبي با سقف مسطح ديده مي شود. در ميان ضريح، سنگ قبري به طول 27/1 متر و عرض 35 سانتيمتر وجود دارد. بر حاشيه اين سنگ قبر «آيه الکرسي» و بر سطح سنگ صلوات حک شده است.
ورودي بقعه در ايوان غربي است. در هر يک از ايوان هاي شمالي و جنوبي، سه طاقچه با طاق هلالي و در ايوان شرقي يک طاقچه و در ايوان غربي دو طاقچه با طاق هلالي وجود دارد. بر بالاي هر يک از ايوان ها نورگيري مستطيل شکل با طاق هلالي ديده مي شود. اين نورگيرها محوطه مرکزي امامزاده را روشن مي کنند.
منتشرشده در
درباره استان كرمانشاه
برچسبها